پیشنهادهای محمدحسام (٥٥)
اعلام برائت جستن از باورها ، عقاید و اندیشه هایی که قبلا داشتید After a year spent in solitary confinement, he publicly recanted ( his views ) بعد ...
کسی که این کار رو میکنه هم بهش می گن accomplice همدست و شریک جرم
عزیزانی که معنی میذارید لطفاً به ( approval#disapproval ) دقت کنید. این کلمه معنی منفی داره پس نگید همکاری و همسویی . . اگر هم می گید بگید همکاری در ...
توطئه و دسیسه I think there was a conspiracy to keep me off the committee فکر می کنم این یه توطئه بود که من رو از کمیته دور نگه دارند ( مانع ورودم ب ...
کارهای یومیه و روزمره و مربوط به خونه که اصولاً دو ویژگی دارند : یکنواخت و تکراری هستند - boring و کسالت آور هستند. کارهایی مثل: cleaning the house ...
Culinary Skills مهارت های آشپزی دوستان وقتی واژه Formal هست باید فورمال هم معنی شه. بنابراین به جای پخت و پز بگیم آشپزی. پخت و پز رو برای cooking ا ...
credulous که متضادش هست یعنی زود باور؛ کسی که به همه چیز زود اعتماد و باور میکنه از ریشه credence لاتین اومده که تو انگلیسی شده credit حالا incredu ...
به جز معنای شکست دادن و تحت انقیاد درآوردن که با enslave و conquer تقریبا مترادف است معنای دیگری نیز دارد با کالوکیشن subjugate sth to sth چیزی را ف ...
visceral emotion هیجان ذاتی و درونی، هیجانی که اصیل هست In EFT, emotion is focused on as visceral experience در رواندرمانی eft بر روی هیجان به عنوا ...
( دارای ویژگی ) درمان بخشی از متن یک کتاب رواندرمانی The empathic relationship is seen as a curative factor رابطه همدلانه به عنوان یک عامل درمانبخش ...
دو تا معنی داره 1 ) شروع کردن و استارت زدن یک سری اقدامات یا فرایندها ( در حوزه politics & laws استفاده میشه ) The government will instigate new mea ...
به معنی ظهور و پیدایش یک چیز است ( میخواد بر اثر اختراع یا اکتشاف یا هرچیز دیگری باشه ) دقت کنید که کالوکیشن به این شکل میاد the advent of مترادفاتی ...
public approval and praise Despite the critical acclaim, the novel did not sell well علی رغم تحسین نقادانه، نتوانست فروش خوبی داشته باشه
I had an adverse reaction to the injection ری کشن بدی نسبت به تزریق آمپول در من به وجود اومد.
nimble you need to have agile fingers to do that kind of work
abrupt halt of the car in the middle of the road توقف ناگهانی خودرو در جاده
arbitrary Haphazard record - keeping made it difficult for the agency ًضبط اتفاقی کار رو واسه آژانس سخت کرد
یه اصطلاح داریم داخل روانشناسی تحولی به نام Moderate - discrepancy hypothesis نظریه ناهمخوانی متوسط یعنی کودک به فعالیت هایی علاقه داره که فقط تا اند ...
معروف ترین کالوکیشنش propitious time هست به معنی زمان مناسب، در زمان مساعد عزیزان در رایتینگ استفاده کنید حتما With the economy in recession, it was ...
surmise guess conjecture speculate
دوستان خوب می دونند که واژه piracy از ریشه pirate اومده که به معنی دزد دریایی است و بنابراین به معنی سرقت ادبی یا سرقت در نوشتار و ایده کسی هست. و با ...
A chain of events could occur that will eventuate in a person getting killed زنجیره ای از حوادث میتون درنهایت منجر به مرگ شخصی بشه
پاک کردن ( از یک نوشته ) یا خط زدن ( از یک لیست ) زدودن ( از حافظه و یاد ) She has been unable to expunge the details of the accident from her memo ...
illustrious reputable impressive
مثل و مانند و امثال نمونه: I'm not interested in talking about that man and his ilk علاقه ای به صحبت با این مرد و امثالش ندارم Halo, Doom, and other ...
همانطور که می دونید integrate یعنی مکمل چیزی شدن و در چیزی ادغام و عجین شدن. پس integral یعنی جدایی ناپذیز و بسیار مهم. games are an integral part o ...
غلیان یه احساس - دقت کنید مشابه مترادفات همین معنی با of می آید a paroxysm of anger a surge of anger a fit of anger an outburst of anger an eruptio ...
drive out eject remove
perceptive perspicacious keen astute
چوب دندان. چوبی که به عنوان مسواک استفاده می شده Arabs were pioneer in using small polishing stick as a toothbrush as early as 100 BC
یعنی ورق ( برای کسی ) کاملاً بر گشت
erratic capricious
thwart prevent stymie prevent hinder hamper
deleterious detrimental harmful pernicious damaging
داشتن معیارهای اخلاقی ضعیف ( low moral standards ) رو برای این کلمه معنی کرده کمبریج؛ یعنی همون فساد و انحطاط. . . . . دوستان نوشتند زوال؟ یعنی نابود ...
obsolete obsolescent obsolescence همه رو یکجا در ذهنت جا بده بره Gas lamps became obsolete when electric lighting was invented این چراغ نفتی ها با ا ...
فضله، فضولات
عشق و علاقه مشروط
confer on bestow on/upon donate give
culprit
faint به شکل کلی به معنای کم رنگ شدن و پایین آمدن کیفیت چیزی است به همین خاطر faint در معنای فعل همان کم شدن هشیاری یا غش کردن است faint در معنای adj ...
واحد شمارش برای ذرت یک بلال ذرت an ear of corn
He does not deserve the vitriolic criticism he has received سزاوار این انتقاد تند و گزنده نبود.
عزیزان Heritage را با Inheritance اشتباه نگیرید. هر دو میراث هستند ولی اولی میراثی هست که از گذشته فرهنگی مان به جا مانده مانند traditions, languages ...
نزاع و ستیز و کشمکش What are the prospects for overcoming "the strife" between the Christian minority and Muslim majority?
خشنودی و رضایت. به شکل verb همیشه passive بکار میره. sexual gratification رضایت جنسی ( در روانشناسی )
ته مانده غذا We give all our scraps to our cat ما ته مانده غداهایمان را به گربه مان میدهیم
خیالپردازی کردن - رویا بافتن ( درمورد چیز خوشایندی که حسرتش رو داریم و اتفاق نمیوفته ) He fantasized about winning the Nobel Prize
foundation stone هم میگن. سنگ بنا یا رکن اساسی چیزی
بقایا، ضایعات