پیشنهادهای نسرین رنجبر (٤٦٣)
همایش از راه دور همایش اینترنتی همایش مجازی Teleseminars are used to provide information, training, or promote or sell products to group of people in ...
سر راه کسی قرار گرفتن به پست کسی خوردن ( موقعیت یا شرایطی ) برای کسی پیش آمدن To be encountered or obtained by one. I really hope this promotion c ...
raise its ( ugly ) head Of a difficult, unpleasant problem, to present itself and force people to deal with it. ( درمورد یک مسئله و یا مشکل جدید ) ...
با محبت مهربانانه
احمقانه
میخکوب شدن to not be able to stop looking at something because it is so interesting or frightening: It was an amazing film - I was absolutely rivete ...
حساسیت/احتیاط/هشیاری زیاد
refuse to disclose or share something. "he was determined to keep the information to himself" مطلب یا چیزی را فاش نکردن
به سختی مانع از بروز خشم و یا ریختن اشک شدن to have difficulty not showing or expressing ( tears, rage, anger, etc. ) He was choking back tears as ...
کسی را شوکه کردن To cause an intense feeling of fear, nervousness, exhilaration, or excitement in one. . . . The way that sonata swells always send ...
خواهرزاده/برادرزادۀ ارشد نوۀ بزرگ خانواده
اگه گفتی چی شده! یه خبر خوب!
اعتراف کردن، اقرار کردن
عصبانی ناراحت ( informal, American English ) : upset, angry
صرف غذا
to chew on sth تفکر کردن اندیشیدن غور کردن
پیمان عدم افشاء اطلاعات
عدم افشاء
بسیار . . . . تر
عازم سفر شدن ( معمولاً با هواپیما ) To travel rapidly to a destination, typically on an airplane. I'm going to fly out to see you. پرتاب شدنTo rapid ...
بیخیال شدن رها کردن
گارد ساحلی
فرصت مناسبی یافتن Obtain a favorable opportunity; get special consideration or treatment.
نفوذ have pull with someone to have influence with someone.
هوشمندانه
معمولاً usually, but not always
کنار گذاشتن، رد شدن to evade or avoid a decision, problem, or the like
غیر قابل تصور
سالیانه هر سال
دلیل اصلی علت اصلی be at the bottom of sth: to be the real reason for or the cause of sth
الهام گرفته، با انگیزه، متأثر از
شجاعانه
سخن گفتن در مجلس و یا در یک مناظره To speak in a debate or assembly
Adams and Hancok were on the spot! آدامز و هانکوک در بد مخمصه ای گرفتار شده بودند
زیانبار
مستعد
مهارتها و نقاط قوت خود را سنجیدن خود را ارزیابی کردن
خلق کردن ایجاد کردن Give birth to sth: To make sth important start to exist
به علاوه، همچنین، علاوه بر این Also In addition Additionally Besides
دوستانه
به آینده بیاندیشید
به طور کلی
از خود مایه گذاشتن
نشأت میگیرد
از کار برکنار شدن
به چیزی آمدن برای چیزی مناسب بودن
بازطراحی
با هم هماهنگ بودن به هم آمدن برای هم مناسب بودن Do you think this shirt goes with these trousers? Her furniture really goes with the rest of the room.
اتفاقاً شاید تعجب کنید اما
شکست