پیشنهادهای محمدرضا فیروزجایی (٢١٣)
نازکشیدن
Makeup sex is an informal term for sexual intercourse which may be experienced after conflict in an intimate personal relationship.
کاش جمع بشیم یه پولی جمع کنیم کاربر عجمنده رو بفرستیم بازنشستگی و زبان فارسی رو نجات بدیم با این کار. . .
پرانرژی، فعال
لاس زدن و بیش از حد نزدیک شدن و چسبیدن
یکنواختی ( کسالت )
گوشه گیر و مردم گریز ( در مورد شخصیت فرد )
Not taking someone or something into account; except: the holiday cost �180, excluding accommodation. منهای، به جز، جدا از، بدون. . .
مجزا از. . . منفرد فارغ مستثنی
قدرت جادویی
شراکت
شخم زدن گذشته ها ( با توجه به بافت جمله )
نشخوار کردن و تکرار چند باره
نظارت و مدیریت را به عهده ی کسی سپردن/واگزار کردن
مکالمه ی همیشگی
نوبت/بلیط/رزرو
"To cap" is to shoot someone with the gun turned to the side, like they often show in the movies, when the gun is horizontal, not vertical.
بزور متقاعد کردن "Browbeating" is a term used to describe an aggressive or intimidating way of convincing someone to agree with your opinion or do wh ...
متکلم وحده
=crackpot schemes
A "crackpot scheme" refers to an idea, plan, or proposal that is considered bizarre, unrealistic, or ill - conceived.
ریزبینی و نکته سنجی
آتش را خفه کردن
عزم
از کوک و هماهنگی افتاده
جور کردن
تند و تیز
اصرار
غرق فکری شدن ( چنانچه در ادامه بحث از سر/مغز/ذهن/فکر باشه )
بی ذوق، بی قریحه، خلاقیت نداشتن
استخوان درمان گر ( با ارتوپد و فیزیوتراپ متفاوت است )
انرژی بر
وابسته
کنایه از تنبیه و سرزنش و بازخواست
سرخورده
a measurement of warmth
دیر یا زود. . . ( اتفاق خواهد افتاد )
بی مورد ( =بی غرض )
عامدانه
فیلم هندی
یبس و حوصله سربر
امکان و احتمال
در تکمیل و ادامه ی دیدگاه آقای حاجی پروانه: چون برای کازی، دنج پیشنهاد شده، می شه برای مفهومی که ایشون بهش اشاره دارند مفهوم " حیاط خلوت خلافکارها " ...
بغلی، تاچی
نشان دهنده ی چیزی. . .
اگر برای انسان باشه: مستقل ( متضاد وابسته )
ترهات، لاطائلات، یاوه، پرگویی، روده درازی و . . .
Cuckoos in the nest The phrase "cuckoos in the nest" is often used metaphorically to describe a situation where outsiders or intruders have infiltra ...
خوب دقت کردن و فهمیدن ( فراگرفتن )
جنجال و مرافعه