پیشنهادهای lifeyar (٤٩٣)
به طرز چشمگیری
متناهی
معرفت شناختی
مسلط شدن، فرمان را به دست گرفتن
ناسازگار، ناهمخوان، در برخی موارد ناهنجار
کل گرا گل نگر تمام گرانه
مخاطره انگیز
دلیل و مدرک
سپری شدن
منطق پایه و اساس
سه بعدی همه جانبه خیره کننده
متناظر
سر و کار داشتن با رسیدگی کردن به پرداختن به
پیشین
عالم، جهان، گیتی، دنیا
سرچشمه گرفتن ناشی شدن
امر
از پیش طراحی شده از قبل برنامه ریزی شده
همخوانی داشتن
شرایط و ضوابط
کنار کشیدن ( کنار کشیدن فردی برای گفتن چیزی به او )
افزایش کوچک
در یک صف قرار گرفتن متحد شدن
نظیر همانند
رویه قضایی علم حقوق
نخست، اول از همه "ارجاع به کسی که کاری را برای اولین بار انجام داده"
مکانیسم ماشه
بحران اقتصادی "برای رکود به طور متعارف از واژه stagnation استفاده میشود"
ابلاغ کردن
نامیده شده موسوم به
اصطلاحا "یِر به یِر" شدن، تلافی متقابل
گره گشایی
ذی نفوذ صاحب نفوذ
بنیادین
موضوع، مسأله
مشاوره ای مشورتی
شیشه، لیوان
منصوب شدن نصب شدن
دادگاه بدوی دادگاهی که در آن موارد در وهله اول مورد محاکمه قرار گرفته ودر مقابل دادگاه استیناف قرار دارد
جامع
بیشتر مراقبشون باشید
ناهمگون
نسبت به، راجع به، در باره
به راه افتادن ( به صورت ناگهانی ) fireworks went off آتش بازی به راه افتاد
all keyed up for revolution همگی در "تب و تاب" انقلاب بودند
a code drummed into him by his father دستورالعملی ( برنامه ) که توسط پدرش به او تلقین شده بود drum into به معنی تلقین کردن، عقیده یا نظر یا باوری را ...
تقلیل یافته
force and binding لازم الاجرا و الزام آور
کج فهمی یا کژ فهمی
به موجب، بر اساس، با استناد به، به دلیل