پیشنهادهای lifeyar (٤٩٣)
اگر While در ابتدای یک جمله ترکیبی آورده بشه، یعنی جمله ای که با یک ویرگول از همدیگر جدا شدند، این کلمه باید به " اگرچه، در حالیکه، هرچند و . . . " ت ...
این واژه به معنی حالتی هست که در آن رسیدن به هدفی غیر ممکن نیست، اما راحت نیز نمیباشد. با توجه به اینه اگر بگیم "دست نیافتنی" ماهیت اصلی این واژه تغی ...
در نوشته ها یا بیان های عامیانه خصوصا در فیلم ها، در اکثر موارد به معنی "واقعا" میباشد.
واژه "کوییر" یک اصطلاح کلی برای اشاره به افراد "خارج از جنسیت" هست. به دلیل گستردگی طیف افرادی که در زمره کوییر قرار میگیرند، بهتر هست که به همان شک ...
وقتی کتاب یا فیلمی اصطلاحا مثل یک بمب صدا میکنه استفاده میشه
چون این واژه معمولا پس از اثبات جرم و محکومیت مورد استفاده قرار میگیره، بهتره از "مجرم " برای ترجمه اون استفاده بشه و استفاده از کلمه "متهم" به دلیل ...
هالو، پخمه کسی که به راحتی می توان به او زور گفت و او از خود دفاع نمی کند
تضاد تعارض درگیری ستیز
تعریف کلی این واژه یعنی "انجام دادن عملی برای تغییر چیزی، بطوری که برای مخاطب آشکار نباشد. " برای مثال رسانه ها یا افراد با نفوذ میتونن نتیجه انتخابا ...
ترکیب صحیح کلمات که انگلیسی زبانها بکار میبرن و آکادمیک و رسمی محسوب میشه این هست: Anniversary of Islamic Revolution * دقت داشته باشید؛در متونی که تر ...
"جمع کردن" معمولا در بازی های کامپیوتری یا موبایلی به منظور جمع آوی امتیازهای انباشته استفاده میشه
تف کردن
خوانده کسی که به عنوان متهم به دادگاه فراخوانده میشود
از جانب از سوی از طرف
جرقه چیزی را زدن
قلمداد شدن، تلقی شدن، به حساب آمدن، به شمار رفتن/آمدن، به من منزله چیزی بودن
با توجه به اینکه این واژه بیشتر در زمینه تخصص و مهارت ها کاربرد داره، ترجمه "چند تخصصی" مناسبتر خواهد بود.
( عامیانه ) گاز گرفتن she allegedly bit a police officer او ظاهرا یک افسر پلیس را گاز گرفت
به گونه ای که
عینی، ملموس، محسوس
موجود، کنونی، فعلی
سخت کوشی
صرف نظر از اینکه
در پشت سر برجای گذاشتن
متوقف کردن
در تمام مدت
برحذر داشتن
وقف کردن تخصیص دادن ( به طور تمام و کمال )
موقعیت بکر
( میان دو شخص یا دو چیز ) اولی
ظاهرا
"غیر متخصص" بیشتر در مباحث حقوقی اینچنین معنی می شود
در واکنش به در پاسخ به
همراستا، همسو
تضعیف کردن ( بنیان یا شالوده چیزی )
که در آن
The age of child domestic workers tends to be 12 and above "غالبا" اینگونه است که سن کارگران خانگی کودک 12 سال و بالاتر باشد
به چنگ آوردن
مجازات و یا اقدام تنبیهی
ظهور، پیدایش، ورود
مشخصه، ویژگی ( گاهی در هنگامی استفاده میشود که قصد نویسنده ایجاد تمایز یا شرح مقایسه ای در خصوص چند مفهوم یا اصطلاح باشد )
تنوع بخشی
در زبان عامیانه: تحریک شدن، نشئه شدن و یا هر نوع انگیزشی در راستای لذت بردن، بخصوص لذت جنسی
به هر صورت تحت هر شرایطی
بوضوح، به طور دقیق، به صراحت
در روانشناسی به معنی "دوره" depressive episodes: =دوره های افسردگی
تصادفا با یک دوست قدیمی ملاقات کردن bumping into an old friend
هر از گاهی گاه گداری
"برخلاف انتظار" در ترجمه ی متون حقوقی و علوم سیاسی
تدوین