https://lifeyar.ir/

https://lifeyar.ir/ مترجم و بنیانگذار مجله اینترنتی لایف یار https://lifeyar. ir

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده



arabic gulf٠٩:١٣ - ١٤٠١/١١/٠١خلیج فارس در جهان برکه ای هم به نام خلیج عربی وجود ندارد و در جنوب غربی ایران تنها خلیج فارس وجود دارد.گزارش
7 | 0
pincer attack١٢:١٩ - ١٤٠١/١٠/٣٠حمله گاز انبریگزارش
0 | 0
snowfield١٣:٣٧ - ١٤٠١/١٠/٢٥پهنه برفیگزارش
0 | 0
alpages١٢:٣٠ - ١٤٠١/١٠/١٠علفزارهای کوهیگزارش
2 | 0
stress test٢١:٢٣ - ١٤٠١/٠٩/٢٢تست ورزش یا تست استرسگزارش
5 | 0
music performance٠٩:٥٦ - ١٤٠١/٠٩/١٦نوازندگیگزارش
9 | 0
basic training١٩:٣١ - ١٤٠١/٠٩/١٢آموزش مقدماتیگزارش
7 | 0
adriatic١٧:٥٢ - ١٤٠١/٠٩/٠٤دریای آدریاتیکگزارش
7 | 0
jacques١٢:٠٧ - ١٤٠١/٠٩/٠٤ژاکگزارش
5 | 0
train on٢١:٢٠ - ١٤٠١/٠٩/٠٣trained on something علوم نظامی: نشانه گرفتن جایی ان فراز در جایی بکار برده می شود که یک سلاح از قبل برای اقدامی در آینده جایی را نشانه گرفته باشد. ... گزارش
5 | 0
patching١١:٤٤ - ١٤٠١/٠٩/٠٣اگر در مورد جاده یا مسیر آسفالت باشد به معنی "لکه گیری" استگزارش
5 | 0
running٢٠:٤٥ - ١٤٠١/٠٨/٢٨west - running جریان غربی ( در مورد رودخانه، آب و هوا و . . . )گزارش
7 | 0
subdued١٥:١٧ - ١٤٠١/٠٨/٢٥تحت سلطه، کنترل یا سیطره در آوردنگزارش
5 | 0
remedial secession٢١:٥٩ - ١٤٠١/٠٨/١٢تجزیه طلبی اصلاحی جدایی طلبی اصلاحیگزارش
7 | 1
hague٢٢:٥٦ - ١٤٠١/٠٨/٠٢شهر لاهه در هلندگزارش
7 | 0
amnesia١٠:٥٢ - ١٤٠١/٠٨/٠١یادزدودگیگزارش
7 | 0
customer intimacy٢١:٢٠ - ١٤٠١/٠٧/٢١مشتری مداریگزارش
7 | 0
customer intimacy١٠:٤١ - ١٤٠١/٠٧/١٩مشتری داریگزارش
9 | 0
return on investment١٧:٣١ - ١٤٠١/٠٧/١٧بازده سرمایه گذاریگزارش
12 | 0
raison d'etre١٨:٥٠ - ١٤٠١/٠٧/٠٩فلسفه وجودیگزارش
9 | 0
buy in١٦:٤١ - ١٤٠١/٠٧/٠٧سهیم شدن مادی نوعی سرمایه گذاری سهیم شدن در یک کسب و کار با پرداخت پولگزارش
9 | 0
throw money١١:٥٣ - ١٤٠١/٠٧/٠٦در اصطلاح عامیانه؛ پول پاشیگزارش
9 | 0
corn silk١٢:٢٠ - ١٤٠١/٠٥/٢٤کاکل ذرتگزارش
9 | 0
withdrawal symptoms٢٠:٢٧ - ١٤٠١/٠٥/١٤نشانه های ترک داروگزارش
9 | 1
carpal tunnel٢٢:٢٣ - ١٤٠١/٠٥/٠٥سندرم تونل کارپالگزارش
9 | 0
autosomal١١:٢٦ - ١٤٠١/٠٥/٠٥مربوط به کرموسوم غیر جنسیگزارش
14 | 0
scaling٠٩:٥٨ - ١٤٠١/٠٥/٠٣پوسته پوسته شدنگزارش
7 | 0
notarial١٣:٠٢ - ١٤٠١/٠٤/١٨به صورت محضریگزارش
9 | 0
mark to market١٨:٣٦ - ١٤٠١/٠٤/١٠تعدیل شده بر حسب ارزش بازارگزارش
12 | 0
inbound marketing٢٢:١٧ - ١٤٠١/٠٤/٠٧بازاریابی درونگراگزارش
9 | 1
aircraft٢٠:٢٧ - ١٤٠١/٠٢/١٩"هواگرد" بهترین پیشنهاد است چون این واژه عام هست و نه خاص و هر نوع پرنده ای ( غیر از تسلیحات موشکی ) که توسط بشر ساخته شده و در آسمان به پرواز در می ... گزارش
18 | 1
everydayness٢٠:٣١ - ١٤٠١/٠٢/١٥روزمرگی روزمره بودنگزارش
9 | 1
cool٠٥:١٠ - ١٤٠١/٠١/١٥در حالت عامیانه؛ خفن باحالگزارش
16 | 0
logical operator٠٠:٤٠ - ١٤٠١/٠١/١٥عملگر منطقیگزارش
12 | 0
hindsight bias١١:١٠ - ١٤٠١/٠١/١١سوگیری گذشته نگرگزارش
12 | 0
conjunction fallacy١٠:٥٤ - ١٤٠١/٠١/١١مغالطه عطف منطقیگزارش
12 | 0
shrimper٠٩:١٤ - ١٤٠١/٠١/١١صیاد میگوگزارش
12 | 0
unproductive٠٨:٠٤ - ١٤٠١/٠١/١١غیر مولدگزارش
9 | 1
sociopath٠٩:٥٠ - ١٤٠١/٠١/٠٦جامعه ستیز اجتماع ستیزگزارش
14 | 0
od٢٠:٠٤ - ١٤٠٠/١٢/٢١توسعه سازمانی ( Organization development )گزارش
18 | 0
intentionally٢٣:٣٩ - ١٤٠٠/١٢/١٩آگاهانهگزارش
9 | 0
pricker١٠:٠٣ - ١٤٠٠/١٢/١٥خار اشاره به خارهای گل و گیاهگزارش
14 | 0
struck٢٣:٢٣ - ١٤٠٠/١٢/١٠جا خوردن شوکه شدنگزارش
16 | 0
peek١٧:٣٧ - ١٤٠٠/١١/٢٠نیم نگاه نگاه یواشکی نگاه دزدکیگزارش
16 | 0
at large١٥:٠٠ - ١٤٠٠/١١/١٩به طور کلیگزارش
18 | 1
immersive١٤:٥٨ - ١٤٠٠/١١/١٩سه بعدی همه جانبه خیره کنندهگزارش
16 | 1
glass١٤:٥٥ - ١٤٠٠/١١/١٩شیشه، لیوانگزارش
16 | 1
for example١١:١١ - ١٤٠٠/١١/١٩به عنوان مثال، برای نمونهگزارش
14 | 1
year١١:١٣ - ١٤٠٠/١١/١٩سال در صورتی که همراه با old باشد به معنی سن I have 9 years oldگزارش
14 | 1
suppose١١:١٢ - ١٤٠٠/١١/١٩فرض کردن، گمان کردنگزارش
12 | 1

فهرست جمله های ترجمه شده



promise١٠:٤٩ - ١٣٩٨/٠٩/٣٠
• She made the boy a promise that she would always keep his secret.
او به پسر قول داد. که همیشه راز اورا حفظ خواهد کرد
39 | 4
bill١١:٥١ - ١٣٩٨/٠٩/١٥
• a ten-dollar bill
یه اسکناس ده دلاری
41 | 1
conscious١٦:٣٠ - ١٣٩٧/١٠/١٢
• The fighter was no longer conscious when the referee began counting.
وقتی داور شروع به شمردن کرد ، مبارز دیگر اصلا هشیار نبود .
60 | 3
go١٩:٥٠ - ١٣٩٧/١٠/٠٨
• The milk has gone sour.
شیر ترش شد
34 | 1
go١٩:٤٩ - ١٣٩٧/١٠/٠٨
• Money goes fast.
پول زود از دست میره/ پول زود خرج میشه
34 | 1