پیشنهادهای محمد حسین حدیدی (٦٦)
اختراع کردن To make something new
آزمایشگاه Its place for doing expriment
علم ؛ دانش science
ارزش importance
معنای فارسی : شلوار مترادف انگلیسی : pants
کپسول آتش نشانی
گرمای جهانی
تأخیر کردن
Post pone
کار امروز را به فردا ننداز
put out
نماز
انقلاب
hard - working
lazy
To travel by ship
مدرک رسمی , یا گواهی نامه
ملاقات کردن
هجده. 18. ۱۸
غذای کباب
رنگ زرد
خاله / عمه
اولین ماه سال میلادی یا به عبارت دیگر به معنای ماه ژانویه
چهار شنبه
نانوا
ترجمه انگلیسی به فارسی: آشنا کردن ٫ معرفی کردن
ربع یا یک چهارم
آقا
کلمه ی helllo یعنی سلام و برای سلام کردن رسمی به کار می رود ولی hi هم به معنی سلام میدهد ولی عامیانه و خودمانی تر است
موفق
ترجمه ی انگلیسی. به فارسی:شغل ترجمه ی انگلیسی به انگلیسی:jop . career
تاریخ
زمین شناسی
کاملا تمام معانی دیکشنری مربوط به این واژه اشتباه است معنی:بی نظیر . شگفت انگیز
ترجمه ی انگلیسی به فارسی:سخت. دشوار ترجمه ی انگلیسی به انگلیسی:difficult
به فارسی :زمان حال به انگلیسی:now…at the moment
رسول ، پیامبر ، پیغمبر
شکست خورده ها ، بی عرضه ها ، بازنده ها
به جایی رسیدن
اکتشاف کنندگان
درجه
حقوق مساوی
تحریم
دردسر
ترور
موی فر
معنی انگلیسی به انگلیسی :interested