baker

/ˈbeɪkər//ˈbeɪkə/

معنی: نانوا، خباز
معانی دیگر: شیرینی پز، طباخ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who bakes, esp. one who is highly skilled at baking or does it professionally.

- My grandmother was a wonderful baker who made delicious bread.
[ترجمه Sara] مادر بزرگم نانوایی فوق العاده بود کسی که نان های خوشمزه درست می کرد .
|
[ترجمه Fati] مادر بزرگ من یک نانوای فوقالعاده ای بود ک نان های خوشمزه ای درست می کرد.
|
[ترجمه Amirhossein habibi] مادر بزرگ من نانوایی عالی بود او همیشه نان های خوشمزه میپخت
|
[ترجمه Queen] مادربزرگم نانوا فوق العاده ای بود که نان خوشمزه ای درست می کرد.
|
[ترجمه گوگل] مادربزرگ من نانوای فوق العاده ای بود که نان خوشمزه درست می کرد
[ترجمه ترگمان] مادربزرگم یک نانوا فوق العاده بود که نان خوش مزه درست می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Wedding cakes are a major source of income for bakers.
[ترجمه گوگل] کیک عروسی منبع اصلی درآمد نانوایان است
[ترجمه ترگمان] کیک های عروسی منبع اصلی درآمد for هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a portable oven.

جمله های نمونه

1. Mr Baker will return home via Britain and France.
[ترجمه گوگل]آقای بیکر از طریق بریتانیا و فرانسه به خانه بازخواهد گشت
[ترجمه ترگمان]آقای بیکر از طریق انگلیس و فرانسه به خانه باز خواهد گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I am delighted to make your acquaintance, Mrs. Baker.
[ترجمه گوگل]من خوشحالم که با شما آشنا شدم، خانم بیکر
[ترجمه ترگمان]از آشنایی با شما خوشوقتم، خانم بی کر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Baker argues that his trial was tainted by negative publicity.
[ترجمه گوگل]بیکر استدلال می کند که محاکمه او با تبلیغات منفی آلوده شده است
[ترجمه ترگمان]بیکر استدلال می کند که محاکمه وی با تبلیغات منفی لکه دار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The baker frosted the cake with a mixture of sugar and whites of eggs.
[ترجمه گوگل]نانوا روی کیک را با مخلوطی از شکر و سفیده تخم مرغ یخ زد
[ترجمه ترگمان]نانوا کیک را با مخلوطی از شکر و سفیده تخم مرغ یخ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Baker issued his surprise announcement in Paris after two hours of talks.
[ترجمه گوگل]بیکر پس از دو ساعت گفتگو در پاریس اعلامیه غافلگیرکننده خود را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]بی کر پس از دو ساعت مذاکره، اعلام تعجب خود را در پاریس منتشر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Baker was smoothing out differences with European allies.
[ترجمه گوگل]بیکر در حال رفع اختلافات با متحدان اروپایی بود
[ترجمه ترگمان]بی کر با متحدین اروپایی تفاوت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A baker is kneading a dough.
[ترجمه گوگل]نانوا در حال ورز دادن خمیر است
[ترجمه ترگمان]یک نانوا خمیر را خمیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nick Faldo was beaten by Peter Baker in a play-off.
[ترجمه گوگل]نیک فالدو در پلی آف توسط پیتر بیکر شکست خورد
[ترجمه ترگمان]نیک Faldo \"توسط\" پیتر بیکر \"توسط\" پ بی - - ی - - ت - - ر \"کتک خورد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On lap two, Baker edged forward.
[ترجمه گوگل]در دور دوم، بیکر به جلو رفت
[ترجمه ترگمان]بی کر به جلو خم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Baker argued against cutting the military budget.
[ترجمه گوگل]بیکر مخالف کاهش بودجه نظامی بود
[ترجمه ترگمان]بیکر در مورد قطع بودجه نظامی بحث کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Baker demanded an investigation of the district attorney's office.
[ترجمه گوگل]بیکر خواستار تحقیق از دادستانی منطقه شد
[ترجمه ترگمان]بی کر یک تحقیق از دفتر دادستانی را پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He follows the trade of baker.
[ترجمه گوگل]او حرفه نانوا را دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]او تجارت نانوا را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Baker had to convince jurors that his client had been nowhere near the scene of the murder.
[ترجمه گوگل]بیکر باید هیئت منصفه را متقاعد می کرد که موکلش نزدیک صحنه قتل نبوده است
[ترجمه ترگمان]بی کر به این نتیجه رسیده بود که موکلش به هیچ وجه به صحنه قتل نزدیک نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Miss Baker was established in the educational field.
[ترجمه گوگل]خانم بیکر در زمینه آموزشی تاسیس شد
[ترجمه ترگمان]میس بی کر در زمینه آموزشی شرکت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The baker bakes his bread in the bakery.
[ترجمه طراوت] نانوا نان خود را در نانوایی می پزد.
|
[ترجمه Queen] نانوا نانش را در نانوایی میپخت.
|
[ترجمه گوگل]نانوا نان خود را در نانوایی می پزد
[ترجمه ترگمان]بیکر نانی را که در نانوایی می پخت نان می پخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نانوا (اسم)
baker

خباز (اسم)
baker

انگلیسی به انگلیسی

• family name; city in montana (usa); city in louisiana (usa); city in oregon (usa); village in missouri (usa)
one who bakes; one who owns a bakery
a baker is a person whose job is to bake and sell bread and cakes.
a baker or a baker's is a shop where bread and cakes are sold.

پیشنهاد کاربران

نونوا، قنّاد، شیرینی پز
baker:نانوا
bake:پختن
baker ( n ) ( beɪkər ) =a person whose job is baking and selling bread and cakes
baker
نانوا ، آشپز
نانوا ، اشپز
نانوا
نانوا و معنی دیگرش میشه حامی
نانوا 🇻🇳🇻🇳
this baker makes good bread
این نانوا نان خوبی درست می کند
به کسی که نان درست می کند میگویند
البته به شیرینی پز هم می گویند
نانوا . اخباز
به فارسی یعنی نانوا ولی در اصل برا اونا به معنا کسی که کیک درست میکنم و اونا نان های و نانوایی هاشون با ما فرق و نان هاشون رو مثل کیک در فر درست میکنند برای همین گاهی هم به معنای قناد هست
Baker . از bake هست که به معنای در فر پختنه
نانوا

خباز
آشپز

قنادی یا شیرینی فروشی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس