پیشنهادهای م. ک. (٤٥)
تسلیم گرایی
بی تفاوتی
بی درنگ
پیش قدم شدن
به عنوان صفت: در حال فرسودگی؛ در حال پیر شدن
گنجینه، گنج
کم برخوردار
متناسب، درخور
یه جاهاییه your معنی هر کس می ده و اینجاها گاهی وقتا ترجمه ی تو یا شما چندان مناسب نیست. در این صورت می شه اون رو مثلاً �آدم / آدم ها� ترجمه کرد. مثا ...
�کتاب نشان� هم شاید معادل خوبی باشه.
از نظر فیزیکی تفاوتی با خانه یا آپارتمان نداره، فرقش فقط تو نوع مالکیته. آپارتمان تو یه مجتمعی قرار داره که کل مجتمع مال یه نفر یا یه شرکته. اما cond ...
در ضمن
یکی از ترجمه هاش می تونه �قطعه بندی� باشه.
موازی با محور
بعضی جاها اینو می شه و بهتره �همان� ترجمه کرد. چون �همان� رو به معنی �صرفاً� و �به سادگی� هم به کار می بریم. مثال: The input of the Euclidean TSP is ...
مجموعه ی مستقل بیشینه
بابت در معنیِ: with the aim of obtaining something, or helping somebody to obtain something
در این معنی: scale something ( from something ) ( to something ) : ( specialist ) to change the size of something تغییر اندازه دادن
به نظرم در ریاضیات می شه این کلمه رو �راحت سازی� ترجمه کرد.
بازده، ثمره، ماحصل
مسئله ی پوشش مجموعه
پوشش مجموعه
به طور بدیهی
پوشا مثلاً: spanning tree درخت پوشا
جا افتاده ( در یک شغل، شهر، جامعه، . . . )
یکی از معانی: به کار گماری
پیشه وران
در این معنی: the last layer of paint, polish, etc. that is put onto the surface of something; the condition of the surface میشه �رویه�.
با بخار گردگیری کردن
گردگیر بخار
دستگاه بخار
بخار پاک کن، بخارگیر
پرده ضخیم
( به صورت جمع ) متعلقات
اطمینان ایجاد کردن
یکی از معانی: جمع و جور کردن
سایر معنی ها: حفاظت شده، حفاظ دار
بخارشو
تأمل درونی
با واسطه، واسطه مند
شایستگی شبکه ای
محفظه بلندگو، کابینت بلندگو
دغدغه چیزی را داشتن، درگیر چیزی بودن، به چیزی پرداختن
be concerned with دغدغه چیزی را داشتن، درگیر چیزی بودن، به چیزی پرداختن
پر اثر