پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٤,١٨٤
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

با بوق و کرنا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

فراموش شدن، از یادها رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسناد عادی/ غیرمحرمانه ( دارای طبقه بندی عادی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کمک حال، یاری گر، به درد بخور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تکرار کردن/ تاکید کردن، بازگو کردن، تصریح کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

توهین آمیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

موفقیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دست رسی پیدا کردن، دست یافتن، خود را به کسی/چیزی رساندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سر دواندن، منتظر گذاشتن، بازی انتظار، منتظر نگه داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

هزینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

صورتحساب، هزینه ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خم روده، بخشِ انتهاییِ پس روده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تغییر ناپذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

با سنگدلی، خودخواهانه، بدون احساس مسئولیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

دقیق ( به جز معنای دقیقه، معنای دقیق هم دارد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

داغون، خراب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

از عهده ی چیزی بر آمدن، کنار آمدن، حل کردن، برطرف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به طرز جبران ناپذیری، به طور غیر قابل جبرانی، به صورتی غیرقابل ترمیم، برای همیشه، غیرقابل خوب شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

دل آزار، دل افگار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

آزار دهنده، ناراحت کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

آگاهانه، از روی اختیار، اختیاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

حاد تر شدن، شدید تر شدن، بیشتر شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تحت فشار گذاشتن، روی کسی کلید کردن، قفلی زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

افت کردن/ دچار افت شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

گوش بریده ( در مفهوم مجازی، کسی که سرش کلاه گذاشته اند ) فریب خورده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پشت پرده، پشت صحنه، آن روی سکه، آنسوی قضیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

با به رسمیت شناختنِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مفصل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بی طرف، بی نفع، بی منفعت، بی غرض

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

یک مرتبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دل خوش کُنک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

هیچ کس نمی داند که، کسی خبر نداشت که، امکان نداشت کسی بداند که. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

غر غر کردن، مویه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

عصبانی، ناراحت، خون به جوش آمده، گُر گرفته، آمپر چسبانده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ضرب الاجل، مهلت سررسید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نکته اینجا بود که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تسلیم کردن، دادن، ارسال کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پایه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

لا پوشانی، ماستمالی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

از بین بردن، کنار گذاشتن، محو کردن، پاک کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( برای انجام کاری ) توی رودربایستی انداختن ( برای انجام کاری ) شرمنده کردن و خجالت دادن کسی

پیشنهاد
٢

کسی را توی رودربایستی انداختن ( به منظور انجام کاری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به طرز فجیعی، به شکل مصیبت آمیزی، به طرز ناراحت کننده ای ناراحت کننده اینجا بود، موضوع غم انگیز این بود که ( برای استفاده در ابتدای جمله )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

در راستای، در چارچوب، در رابطه با، در گیرو دارِ، در بارهِ، در خصوصِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

جایگزین ( جایگزین اصلی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سودِ روی چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

درهم شکننده، غالب، پیروز، قدرتمند، محکم و راسخ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به هر حال، هرچه باشد، هرکاری هم که بکنیم/بکنید، در هرحال، به هرصورت، در هر صورت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اتفاق نظر کلی، اجماع نظر همگانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

زیر بار رفتن، پذیرفتن، قبول کردن/داشتن، گوش کسی بدهکار بودن، تو کَتِ کسی رفتن