پیشنهادهای میثم نبی پور (٧٥٧)
prey animals are those which are hunted by predator animals حیوان شکار شونده حیوان طعمه حیوانی که شکار می شود
. the wager is set شرط بسته شد.
همان "مخلفات" خودمان مثل سبزی سالاد و . . . کیمبریج: in a restaurant, an extra dish of food, for example vegetables or salad, that is served with t ...
شکرک زدن و همچنین: Crystallization of sugar
بامیه ( شیرینی ماه رمضان ) Tulumba بر اساس دانش نامه آنلاین ویکی پدیا: Bamiyeh or Tulumba is an Iranian deep - fried dessert
بر اساس دانش نامه آنلاین ویکی پدیا: Zulbia or Jalebi, also known as Jilapi, Zulbia, Mushabak and Zalabia is a Middle Eastern sweet snack
regarding, concerning, with reference to, referring to, with regard to, with respect to, respecting, relating to
قابلیت نگهداری مدت زمان نگهداری وبستر: the period of time during which a material may be stored and remain suitable for use آکسفرد: The length of t ...
نوبت، مرحله
Take ( something ) Into Consideration give thought to take into account
دیر رس
میان رس
late - ripening
middle - ripening دیر رس: late - ripening
بسته بندی فله ای It is large scale packaging that is used to store or transport raw ingredients or finished goods in the manufacturing process
همون "دکه ی ساندویچی" خودمون هست، مثلا فلافل یا سمبوسه فروشی ( که به صورت یک مغازه کوچک، دکه و یا حتی روی گاری، ساندویچ آماده یا نیمه آماده رو می فرو ...
الکی حرف زدن، چرت و پرت گفتن، اغراق کردن و یا لاف زدن توجه: این عبارت دارای حسن تعبیر می باشد و و اصلاحی خودمانی و یا غیر رسمی نیست و می توان آن را د ...
مدیر تور مدیر گردشگری
با سیلی/انبوهی از کمک، درخواست، تماس و غیره رو به رو و یا مواجه شدن مثال: We have been inundated with requests for help ترجمه اینجانب: ما با انبوهی ...
مدیر تدارکات
طبق شرایط/خواست یک فرد according to the conditions that someone wants
idiom, informal آرایان پور: کارها را خراب کردن، نقشه را برهم زدن کیمبریج: to completely spoil someone’s plans لانگمن: to cause trouble, especially by ...
Tread carefully/warily/cautiously/gently/lightly etc /past tense trod /trɑːd/ or US also treaded, past participle trodden /'trɑːdn آریان پور: اقدام ...
سازمان یا نیروی ویژه فعالیت های مشترک نظامی the primary organization for joint operations a "joint" ( multi - service ) ad hoc military formation
موضوع یا اتفاقی که اهمیت خاصی دارد وبستر: something of special importance
جعبه کمک های اولیه first aid kit/first - aid kit medicine/drug cabinet med kit
نقشه یا برنامه خود را افشا کردن/آشکار کردن/فاش کردن
کشت زنده میکروب در آزمایشگاه ترجمه متن انگلیسی پایین توسط اینجانب: این عبارت معمولا به جای کلمه "پروبیوتیک" استفاده می شود. مثال برای کشت زنده میکر ...
گروه/دسته/افراد/اجتماع دارای هدف و ارزش ها/اعتقادهای مشترک a group or community, especially when perceived as the locus of a particular set of aims ...
گروهی از مامورها، جاسوس ها یا تروریست ها که به صورت مخفی در میان گروه خاصی از مردم ( یا در میان یک اجتماع خاص ) زندگی می کنند و منتظر دستورات یا یک ف ...
آریان پور: ( ناگهان و به سرعت ) حرکت کردن بیرون زدن/پریدن آکسفورد: run or travel somewhere in a great hurry مثال: I must dash, I'm late Well, I must ...
گروه نجات و یا نیروی پشتیبانی
سفینه ی مرکزی/مادر آکسفورد: a large spacecraft or ship from which smaller craft are launched or maintained کیمبریج: a large ship or spacecraft from ...
دیکشنری هزاره: ( اضطراب، درد و . . . ) عذاب آور، آزار دهنده، جانکاه
بسیار غمگین/نگران/ناراحت very/extremely unhappy of a person: wretchedly unhappy or uncomfortable
هنگامی که کاپیتان در هنگام صحبت با مسافران در هواپیما این جلمه را بیان می کند: welcome you on board به معنی "ورود شما را خوش آمد می گویم" می باشد و د ...
oblique line/stroke or oblique slanting line به معنی: a sloping line or slash خط مورب/مایل
شقیقه کیمبریج: areas of hair grown down the sides of a man's face in front of the ears لانگمن: hair grown down the sides of a man’s face in front o ...
( بیماری ) پیشرفته، کاملا پیشرفت کرده، در مرحله کامل پیشرفت پیشرفت کامل ( بیماری ) completely/fully developed* having all the qualities of somethin ...
زمانی، مربوط به زمان وبستر: of or relating to time
باعث عبور کسی شدن ( مثلا از مرز ) یا کمک به عبور کردن کسی کردن دیکشنری کالینز: to cross or cause or help to cross
سر به سر کسی گذاشتن لانگمن: to deceive someone or cause trouble for them
نارنجک دستی hand grenade
جفت ارز
نشان تجاری: سوپرمارکت های کوچکی که غذا، نوشیدنی، مجله، محصولات بهداشتی و غیره می فروشند و از صبح زود تا اواخر شب باز هستند. این فروشگاه ها در آمریکا ...
نظامی: آماده باش
ناگهان و به شدت به تکه های کوچک تبدیل شدن و در هوا پخش یا به هوا پرتاب شدن to break into pieces violently to shatter
موج انفجار دیکشنری اکسفرد: A destructive wave of highly compressed air spreading outward from an explosion
a leap of ( the ) imagination ( also an imaginative leap ) از نظر اینجانب: پردازش عمیق فکری، جهش فکر/فکری، خیزش فکر تعریف دیکشنری لانگمن: a menta ...
Quirk of fate/fortune: روی آوردن بخت، یار بودن بخت something that is strange and unexpected something strange that happens by chance