پیشنهاد‌های متین خدایی (٢٢٧)

ذهنیت کسی را تغییر دادن

آسایشگاه

کهنه

تعداد زیاد

اولین

معالجه

خجالت زده

بیماری آبله مرغان

رها ساختن کسی/چیزی

شغل

نامرتب، نامنظم

دوباره اطمینان دادن

مبالغه کردن

کم وزن تر از حد معمول

یخ زدن

نیرنگ آمیز، مهارت آمیز

نا امید

چادر، خیمه

افسرده

منتظر شدن

بیهوده

جعل سند

برجسته، متورم، بیرون زده

راضی کردن

سرحال آوردن، پر انرژی کردن

ترتیب، نظم

آبدار

انبرک ( پزشکی )

پیشخدمت رستوران، پادوی رستوران

افتادن ( به خواب رفتن )

جرم

واگیردار

خشک، چوب شده

پانسمان، باند زخم

بیشترین بهره را از چیزی بردن

حمایت کردن از کسی

بیمارییه آسم

سوء هاضمه، رودل

پشت سر هم

حداکثر، حداعلاء

وصل کردن

خردمند

دسته بندی کردن

گناه کار

adjective : چهارگوش، مربع شکل

سپس، بعدا

چطور

پرونده یا ماجرای پلیسی

انتخاب، گزینش

رهبر