تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نه با اون لحن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

درس یا هنرهای تقویت زبان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مختصر On the beam عمود بر - قائم بر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هواپیماهای نظامی قدیمی که امروزه در دست اشخاص یا ارگان های مدنی برای استفاده های گوناگون قرار دارند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقت The doctor has an open slot at 2 p. m

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

سنگ ریزه - ریگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

غیر قابل بحث

پیشنهاد
٦

در مواقعی استفاده میشه که یک شخص به نحوی طعنه آمیز میخواد یه حرف تند به طرف مقابلش بزنه مثال: Not to put too fine a point on it, ( but ) his suggest ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

a compact package of emergency equipment including food and other items تجهیزات بقا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آخوند یا ملای یهودیان ( ربی ) در اورشلیم به آموزگار تورات گفته می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درآوردن - از جسم جدا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

move fast move quickly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دو تا معنی داره: یکیش اضطراره یکیشم اضطرابه ( اینطوری گفتم که هیچوقت یادتون نره ) distress conditions شرایط اضطراری signs of distress نشانه های اض ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لینک ویکی پدیا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آغازِ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

شرت سفید و چسبان مردانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

همین اصطلاح بخوایم خیلی شدت بدیم بهش میگیم: Beats ( the hell out of ) me یعنی اصصصصصلا نمیدونم - به هیج وجه سر در نمیارم!!!!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

از شر غُر زدن ( یکی ) خلاص شدن just to get ( him ) off my case

پیشنهاد
٥

تقریبا از هر لحاظ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوستان یه معنیشو نگفتین اینم اضافه کنم به معنای meet یا قرار ملاقات Give me a call if you'd like to hook up for lunch today

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

همسایه ی محتمل به خونه کناری شما که خالیه و هنوز کسی توش نیومده و این امکان رو داره که یکی توش بیاد گفته میشه I hope my potential neighbor won't be ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوست خانوادگی به شخصی گفته میشه که میونه ی خوبی با تمام اعضای یک خانواده داره یعنی در واقع با همه ی افراد آن خانواده دوسته مثلا شما به شخصه غیر از ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

هموار با چیزی، همتراز یا مسطح کردن با

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

کنار رفتن - جا خالی دادن If you take evasive action, you deliberately move away from someone or something in order to avoid meeting them or being hi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نرخ یا آهنگ نزدیک شدن دو جسم به یکدیگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( با دست ) درست کردن - شکل دادن He fashioned a hat for himself out of newspaper

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لاله مردابی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

the embodiment of something مظهرِ She was portrayed in the papers as the embodiment of evil

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پوست خوشکیده گوشه ی ناخن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

A redout occurs when the body experiences a negative G - force sufficient to cause a blood flow from the lower parts of the body to the head برعکسشم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

to work as a bartender : to prepare and serve drinks at a bar He tends bar at the restaurant میگردونه - میچرخونه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عامیانه : یعنی مشتی!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

children ages 4 - 5 years old

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

جلسه رفع اشکال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

What will you have what do you want to order تو چی میخوای ( بخوری یا سفارش بدی ) ؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بار گردانی ( مهارت کامل در مخلوط کردن مشروبات الکلی با طعم دهنده های مخصوص ) bartender میشه متصدی بار

پیشنهاد
٦

همش از جانب کسی موضوعی را شنیدن If we don't get her a dog we'll never hear the end of it اگه براش یه سگ نگیریم اون ماجرا تمومی نداره ( هی دوباره میگه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

جدول اعداد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نیروی محرکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نیروی مرکز گرا: centripetal نیروی گریز از مرکز: centrifugal

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

نیروی گریز از مرکز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در فیزیک به معنای "یکنواختی" یا همان نیروی لختی است تعریف: تمایل اجسام به حفظ وضع حرکتی خود یعنی ماده ی ساکن می خواهد ساکن بماند و ماده ی در حال حرکت ...

پیشنهاد
٢

در آن طرفِ / در آن سوی دیگر طیف A spectrum is a wide range, and the "ends of the spectrum" are the points at each end of the range, or the extremes. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ارزیابی کردن پیش از انجام کاری تا حدی به اصطلاح testing the waters ( سر و گوش آب دادن ) نزدیک است با این تفاوت که در putting feelers out این کار با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فراگیریتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

معانی ( از آسون به سخت ) 1 - ارایه ی غذا یا همون سرو ?Do they serve meals in the bar 2 - ضربه اول توپ ( در ورزش هایی مثل تنیس ) ?Whose turn is it ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بازی های فکری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نوعی تکنیک بازار یابی و تبلیغات است که با استفاده از محرک های تحریک اعصاب، خریدار را وادار به خرید کالا میکنه بدون آنکه شخص متوجه بشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

شوهر دادن، زن دادن ( به شخصی از پیش تعیین شده )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

the norm ( C1 ) مرسوم - ( رول عادی یا امر عادی ) a situation or type of behavior that is expected and considered to be typical مثال: One child per f ...