تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

جهان فرهنگی ( همچنین جهان انسان شناختی یا جهان بشری نیز نامیده می شود ) - الگو یا ویژگی است که در همه فرهنگ های شناخته شده انسانی در سراسر جهان مش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

These include hearing, eating, seeing, washing, reading, communicating, walking, drinking, sitting, sleeping, dressing or undressing, using the toile ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک کلمه رسمی است و به صورت جمع میاد ( ablutions ) که در فرهنگ غربیان به معنای "استحمام و شستشو" میباشد در حالی که در کشورهای اسلامی از جمله عربستان ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک کلمه رسمی است و به صورت جمع میاد ( ablutions ) که در فرهنگ غربیان به معنای "استحمام و شستشو" میباشد در حالی که در کشورهای اسلامی از جمله عربستان ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[در طراحی هواپیما] اثر مازه ای یا کیل مثل مازه کشتی که در زیر آن باعث میشه به طرفین نچرخه و همیشه مستقیم و رو به جلو باشه این اثر در هواپیما توسط شک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ایجاب کردن توجه خاص به چیزی verb. If something warrants a particular action, it makes the action seem necessary or appropriate for the circumstances

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تند باد، باد طوفانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تفکر یا باور غلط ( عوام در برابر علم و منطق ) مثال: It is a common fallacy that women are worse drivers than men before 5th century people thought t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تعلیق به محال به لاتین reduction to absurdity همچنین معروف به argumentum ad absurdum در منطق تلاشی است برای نشان دادن اینکه یک اظهار یا بیانیه در نها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاز گرفتن و جویدن ( مثل خوردن سیب یا سوخاری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تسلیم شدن قربانی شدن در برابر چیزی I'm afraid I succumbed to temptation and had a piece of cheesecake شرمنده که تسلیمِ/قربانیِ وسوسه ام شدم و یه تیکه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تا جلسه بعد "Up next" and "Coming up next"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ضعف و ناتوانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

رک و رو راست - صادقانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شایعترین نوروپاتی عصب می باشد که در نتیجه فشردگی عصب میانی در ناحیه دالان مچ دست ( تونل کارپال ) ایجاد می شود. عصب میانی ( مدین ) در ناحیه مچ دست از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از جون و دل دوستت دارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

قسمت عقب aft قسمت جلو fore

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دوستان جدا از معنی اصلیش اینم بدونید بد نیست یک اصطلاح در زبان انگلیسی داریم که برای تسلیت گفتن به کار می رود و معمولا به صورت مخفف �R. I. P� روی سنگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلمات حاکی از محبت یا عشق مانند: baby honey sugar sweetheart و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناراحت بودن از دست یکی ( به خاطر بی جنبه و بی ظرفیت بودنش ) He was still sore at me for telling him he couldn't sing

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بازنده ی بی جنبه و بی ظرفیت

پیشنهاد
٤

آر پی جی یا سلاح نارنجک انداز ضدتانک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Rocket - Propelled Grenade یا به صورت سرواژه RPG یعنی نارنجک انداز ضدتانک پ. ن: role - playing game اسم یک بازی است و ارتباطی به این سلاح جنگی نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

lock روی هدف قفل کردن ( نشانه رفتن ) load مسلح کردن ( کشیدن گلنگدن ) فرمان آماده شلیک بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیچیده یا تو در تو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

داستان مردمی، قصه ی عامیانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عامیانه - عام پسند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

عصبانیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

منور نوعی از مواد آتشکاری است که نور روشن یا گرمای شدیدی را بدون انفجار تولید می کند verb: flare up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بیرون زدن ( To stick out from ) protrude into sth protrude from sth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فک زدن مداوم حرف زدن، وراجی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اگر در جمله حالت "فعل" داشته باشه یعنی: به دست آوردن، کسب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توپ سفید در بازی بیلیارد که برای نشانه گیری استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برهم زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( that's how we roll ( our life منظور از roll چرخوندن زندگیست میتونه معناهای نزدیکی تو فارسی داشته باشه از جمله: ما اینطوری حال میکنیم این چیزیه که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( امریکایی - خودمانی ) - جیب آدم خواب یا مست را زدن، دزدیدن Kids on the streets rolled drunks for small change بچه تو خیابون خرده پول های مست هارو بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنوانسیون یا آداب فرهنگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فورا - همین حالا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Opposable thumbs is what humans and apes have

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 - نارسایی - ناکامی 2 - در مکانیک یعنی preignition 3 - گیر کردن گلوله در تفنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اعتصاب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Boy Howdy was an American country music band founded in 1990 in Los Angeles, California.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یادداشت برداری از متن یا صوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تا جایی که، به حدی که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درگیری هوایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

spanwise جریان هوا در طول بال chordwise جریان هوا در عرض بال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مرد خوش هیکل و جذاب، هیکل دار و گیرا، ( مرد ) تیکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

forced to do it, because you are desperate مجبور به انجام کاری از روی ناچاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Halflings are a fictional race found in some fantasy novels and games کوتوله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تند He was very scathing about the report, saying it was inaccurate