تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

چسبیدن به موضوع اصلی ( پرهیز از حاشیه رفتن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پاک کردن یا درآوردن اسم کسی از بین خلافکارا یا کسی که کار اشتباهی انجام داده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جا باز کردن برای وسایل دیگر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

معنی اول: تعمیر کردن و درست کردن معنی دوم: نزدیک ترین معادلش به فارسی میشه "جور کردن" ( کسی یا چیزی ) به این دو مثال دقت کنید: Jack tried to fix me ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی: امنیت پرواز تعریف: شخصی مسلح و آموزش دیده عضو سازمان Federal Air Marshal Service ( در ایالات متحده ) که جهت برقراری امنیت اعضای کابین و مسافرا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تا خر خره غرق کاری بودن - یک سر داره هزارتا سودا هم معنیش میشه up to one's ears be over one's head یه معنی دیگه ام میده که البته اونجا از حرف اضافه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

somebody can dish it out but they can’t take ( it used to say that someone often criticizes other people, but does not like being criticized ) راح ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دیدار دو میدانی ناحیه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

داشتن ( چیزی یا موفقیتی ) در توشه تجربیات Basic computer skills are a good thing to have under your belt مهارت های پایه کامپیوتر چیز خوبیه برای داشت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آماده قاپیدن و گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

قشقرق راه انداختن - شلوغ کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دوستان توجه داشته باشید که goodbye party نه امریکنه نه بریتیش فقط معنای تحت لفظیشه یعنی "مهمانی خداحافظی" و گرنه اونا در مکالمه اصلا از این کلمه استف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کندن برچسب لباس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی فایده - چه اهمیت A moot point is a fact that doesn't matter because it's not relevant to the current situation.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آدم ریز بین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

امانت داری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در معرض نابودی - تو لبه ی پرتگاه بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پشت گوش انداختن و اهمیت ندادن - بیخیال چیزی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از چشم کسی افتادن - سبک شدن از نگاه یه نفر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

the things that cause someone to behave a certain way : the feelings, opinions, concerns, etc قلق کسی رو دونستن If you know what makes a customer ti ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

the things that cause someone to behave a certain way : the feelings, opinions, concerns, etc قلق کسی رو دونستن If you know what makes a customer ti ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

حواس سر جاش نبودن مترادفش میشه be not with it !It's no excuse to say that you feel out of it هیج بهونه ای وجود نداره واسه اینکه بگی حواسم سر جاش نی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

طی کردن از راه قانونی - کاغذ بازی اداری گاهی با صفت paper همراه میشه ( go through the paper channels )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

"مرد محبوب روز" یا "قهرمان سر زبان ها" ترجمه شده در فیلم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

قصه ی غم انگیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

به سر زدن ( از شدت عصبانی ) ?Does she really go off the deep end and want to resign او واقعاً زده به سرش و میخواد استعفا بده؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

روزنامه چی یا روزنامه رسان newspaper route هم میگن کسی که هر روز یه مسیر مشخصو میاد و میره و روزنامه های خبری را پخش میکنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

روز دروغ آوریل: در بسیاری از کشورها به عنوان یک روز ویژه با گفتن دروغ هایی به شوخی در ۱ آوریل گرامی داشته می شود. دروغ گویی در این روز از صبح تا شب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

اَمان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤١

حتما معنی که دنبالشی اینجا پیدا میکنی: rock چندین معنی داره ۱ - در حالت اسم که همه تقریبا میدونن تخته سنگ یا صخره هستش ۲ - به یه نوع نبات چوبی هم میگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

نگه داشتن - گذاشتن برای یه وقت دیگه Let's hold this discussion over until they arrive بیا این بحث رو نگه داریم تا اونا میرسند I'm going to hold ove ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

صلب مالکیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

( اقدامات پیشگیرانه پزشکی ) مثل چکاپ دوره ای به منظور جلوگیری از بروز بیماری در آینده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

شورت مردانه مخصوص شنا در ساحل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خیال باطل ( شرایط یا شخصی که امیدی به بهتر شدن آن نیست )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

این اصطلاح تقریبا همیشه با ضمیر it آغاز میشه و پس از آن that میاد به معنای مشخصه که - معلومه که - تابلویه که مثال: It stands to reason that she isn' ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

think sth of sth/sb نظر ( خاصی ) راجع به کسی یا چیزی داشتن ?What do you think of the new manager نظرت در مورد مدیر جدید چیه؟ . Audiences did not th ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

بازار کشاورزان مکانی برای برای فروش مواد غذایی به طور مستقیم توسط کشاورزان به مصرف کنندگان است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تحقیق کردن روی - مطالعه روی معادل در جستجوی میشه Finding

پیشنهاد
٧

شنیدین که میگن پول پول میاره ( money begets money ) اینم عین همونه دانش دانش میاره یعنی هر چقدر روی یک موضوع بیشتر مطالعه داشته باشی درک و آگاهی بهت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

آدم بی تعارف ( رک و صادق )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

کلمه conservative در موارد ظاهر به معنی ساده و سبکی سنتی است. تعریف در فرهنگ لغت کمبریج همراه با لینک مستقیم: If you are conservative in your appea ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

[دستگاه بدنسازی] زیر بغل سیم کش قایقی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

یک برنامه تلویزیونی است که در آن تعدادی از مردم عادی ( غیر معروف ) به طور دایم صحنه هایی از زندگی طبیعی را به نمایش میگذارند و بیشتر جنبه سرگرمی داره ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

speaking skill مهارت صحبت کردن تلفظ صحیح: سپیکینگ سکیل به هیچ عنوان اِسپیکینگ یا اِسکیل نگید دوستان این نوع تلفظ کاملا غلطه متاسفانه بسیاری از افراد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

داستان تلفظ: ستوری ( استوری نگید استوری کاملا فارسیه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

یعنی خدا نکنه یه کلمه راه شو گم کنه وارد فارسی بشه تمام ملت میریزن کارشناس میشن هر کی از خودش یه چی در میاره معادل کلمات با توجه به تعریف در دیکشنری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

daisy یا daisies ( به صورت جمع ) گل بابونه گل مینا میشه leucanthemum شباهت بسیاری باهم دارند و هر دوی این گل ها مصرف دارویی دارند و در طب سنتی مورد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

حرف های معنی دار اهمیت داشتن He said mean things to her او حرفای معنی داری بهش زد I thought our friendship meant something to you فکر میکردم رابطه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

sorry about that ۲ تا معنی داره یکیش در جواب Excuse me گفته میشه یعنی خواهش میکنم بفرمایین ( به منظور کمک کردن ) دومیش یعنی معذرت میخوام ببخشید ( با ...