تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

مربوط به هواشناسی و نام گذاری لایه های ابری پوشاننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دودکش های بزرگ کارخانه جات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

در نظام به معنای رهبر عقیدتی سیاسی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

قمار و بازی های با ورق و ژتون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Popular psychology

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

close in time, quality, distance, or amount ?Are we anywhere near finishing yet or is there still some way to go اصلا هیچ نزدیک شدیم تا حالا به محل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

[در هواشناسی] هوای صاف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پشته ی کوه ( قسمت باریک و دراز قله )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

انبوهی از درختان مجموعه یا دسته ای از درختان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیرون زدن مترادف = stick out و jut out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

به پایینترین حد خود رسیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نام رایج ابرهای سیروس گرفته شده از گیاه Hippuris که تاحدی شبیه دم اسب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

همون بارانه منتها با قطره های خیلی ریز و کوچک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

لایه ی نازک، باریکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بادهای مداوم یا تجاری! علت نام گذاری: شاید بادهای تجاری در وهله ی اول براتون تاحدی بی مفهوم باشه اما پیشینه آن برمیگرده به اوایل قرن شانزدهم که اروپ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

امتداد یافته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اینکه تا چه حدی . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هواپیما یا گلایدرهای هواسر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

برش داده شده خط خط شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

انبوهی از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

When an individual is wanted by law enforcement agencies, an arrest warrant is issued. Also when someone does not show up for their court date whethe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از کسی سواستفاده کردن I was afraid you'd think we were imposing on you میترسیدم فکر کنی که ما داشتیم ازت سواستفاده میکردیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در پاسخ به کاربر H. Af: اینجا goodwill در حالت اسم ظاهر شده به معنای موسسه خیریه است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

to not be strict or exact about following a rule یکمی قوانین رو شل گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

انتظار زیادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

"Wilco" is short for the phrase "will comply, " meaning that the speaker will follow the instructions to which they are replying

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لوله ی گاسپورت ( لوله ی انعطاف پذیری که از آن برای صدا رسانی از یک اتاقک به اتاقک دیگر به ویژه در هواپیماهای دهه 40 استفاده می شد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

محیط بان یا پارک بان کسی که شغلش محافظت و نگهداری از پارک ملیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

علامت یا هشدارهای شنیداری مثلا از یک مسیر یاب در حین رانندگی استفاده میکنید وقتی برنامه هشدار میده "به دوربین کنترل سرعت نزدیک میشوید" این یک aural ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

انتخاب کردن، ترجیع دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سطح مقطع راداری ( RCS ) - میزان قابل شناسایی بودن یک شی توسط رادار را بیان می کند. هرچه این مقدار بیشتر باشد شکل برای رادار قابل رویت تر و آسانتر است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

as late as possible یا as late as practical یعنی نهایتا - ته تهش You need to be here as late as 7 because the bus arrives at 7:05 تو باید نهایتا تا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تحت عنوان ماده/قانون/حکم طبق ماده ی . . . طبق قانونِ . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جلودار شدن - از حرکت واداشتن They intercepted a shipment of drugs from Central America

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

راه جنگلی ( یا کوهستانی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

در مجاورت - در نزدیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کمیته امداد - بهزیستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مگر در صورتیکه . . . مگه اینکه . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

هاشور خورده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

a party event where attendees work together to solve a fake murder

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رقیق کننده رنگ - تینر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

To prevent a friend ( male or female ) or associate from attending a physics symposium پیچوندن یه رفیق از شرکت کردن در یه جلسه هیئت علمی ( این اصطلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

رأی دادن ( cast فعل کمکی vote است و معنی give را میدهد ) مثال: A total of 27 million votes were cast in the referendum مجموع 27 میلیون رأی در رفران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در جریان - پا برجا The regulations limiting fishing on this river are still in force قوانین محدودسازی ماهی گیری در این رودخانه هنوزم در جریانه/پابرج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوباره برگشتن سر نقطه ی اول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - چلوندن پارچه ی خیس 2 - خسته و کوفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مکارانه - فریبکارانه صفت است و نباید به صورت اسم معنی بشه a deceitful behavior

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خطاب به دو دوست عزیز Aida و Quiet اول طبق توصیف دیکشنری کمبریج : someone whose job is examining people's eyes and selling glasses or contact lenses ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دو تا معنی داره 1 - ( به طور کامل ) دور چیزی را زدن circumnavigate the earth 2 - قسمتی از جایی را دور زدن ( به جای اینکه از داخلش رد شی ) مترادف byp ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

غذاهای مربوط به کشورها و قوم های گوناگون از جمله Chinese food, Mexican food, Italian food, etc مثلا قرمه سبزی در منوی یک رستوران در کشور انگلستان می ...