تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

به موعد مقرر رسیدن به تاریخ مقرر رسیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کیکی که بعد از بیرون آمدن از فر سر و ته میشود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ripe smell بوی بد، بدی ناخوشایند، بوی گند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

On second thought I am not coming to the party نظرم عوض شد، به مهمونی نمی آیم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

نفس گرفتن ( وقتی خسته و از نفس افتاده شده ایم )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بخش هایی از خاورمیانه ( با محوریت بیت المقدس ) که بیشتر وقایع ذکر شده در کتاب های مقدس انجیل، تورات و قرآن در آنجا اتفاق افتاده است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bug صحیح است Snug as a bug in a rug

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیستم صوتی حرفه ای شامل باند و بلند گو و غیره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مامور مخفی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

درب گردان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورجه وورجه نکن، شلوغ کاری نکن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بشدت فکر کردن ( برای یادآوری چیزی ) به مغز خود فشار آوردن ( برای یادآوری چیزی )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود واقعی مان را به کسی نشان دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاح برای نشان دادن نارضایتی و ناراحتی از کسی است که بخاطر کار اشتباهی که انجام داده خیلی دیر معذرت خواهی میکنه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Put the baby down بچه را خواباندن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این چه طرز حرف زدنه؟ چرا اینطوری حرف میزنی؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عوض شدن ناگهانی حال کسی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفتن آب دهان آب دهان از لب و لوچه آویزان شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبتلا به بیماری کم خونی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دولپی خوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشتباه از من بوده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

شماره دوزی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر ملاقه ای /زیر قاشقی وسیله ای که در هنگام پخت و پز استفاده میشه تا از ریختن مایعات و روغن و غیره به سطح میز جلوگیری کنه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

راز مگو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گل لیلیوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جوجه گردان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرد زن ذلیل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فراری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم چران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تازه کار

پیشنهاد
١

از حقیقت دور بودن. بویی از حقیقت نبردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کارت زدن یا انگشت زدن برای اعلام حضور در محل کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

military muscle قدرت نظامی political muscle قدرت سیاسی economic muscle قدرت اقتصادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیش آگاهی داشتن/به دل برات شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دقیقا محاسبه و برآورد کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

هم چنین، باضافه ی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

( از خستگی ) خوابت ببره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

۱ - عوض کردن موضوع صحبت ۲ - به هوش آوردن ۳ - متقاعد کردن ۴ - کسی یا چیزی را به خانه آوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مجددا استفاده کردن مجددا اعمال کردن مجددا برقرار کردن

پیشنهاد

کسی را از نگرانی درآوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

سر خانه اول برگشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

انتقام جویانه. تلافی جویانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فخرفروشی. پز دادن. فیس و افاده

پیشنهاد

پرمشغله بودن یا خیلی کار داشتن و گرفتار بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گونه فرعی. نژاد فرعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

جور دیگری استفاده کردن تغییر کاربری دادن به چیز دیگری پرداختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

قاطع. بی باک. مصمم. سرسخت کسی که علیرغم سختی ها و ناخوشایندی کاری، در انجام آن تردید نمیکند We'll have to be ruthless if we want to make this company ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

یُبس کسی که شکمش سفت شده و کار نمیکنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم غیر اجتماعی. نجوش. مردم گریز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

اسهال. دل پیچه