تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

عملی شده و به مرحله انجام رسیده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

eradicated=annihilated=destroyed

پیشنهاد
٠

ناسپاسی کردن در برابر کسی که لطفی را به شما کرده باشد. به اصطلاح ( نمک خوردن و نمکدان شکستن )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بحث خوراکی هابه معنای اشتهاآور و خوشمزه هم به کار برده می شود: tempting=delicious=appetizing

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به صورت ناگهانی و یکباره synonym: suddenly all of sudden

پیشنهاد
٠

به معنی Take on a task that is too big

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخلیه غیرقانونی زباله و فاضلاب مانند ریختن فاضلاب در آب دریا illegal dumping