پیشنهاد‌های محمد خ1 (٣٣٧)

If you sleep through a lot of noise or an activity, it does not wake you or keep you awake

to read something quickly

to look quickly at the pages of a magazine, book, etc

to experience a difficult situation or event

admit somebody فرستادن یک نفر به بیمارستان برای درمان بیشتر

بی حس شدن

خستگی همراه با کوفتگی

احساس سیری بیش از حد

go away

move on to

continue driving

hold somebody breath به همین خیال باش

سخت کار کردن برای پول کم

پول خیلی کلان

آمدن و ملاقات کردن تغییر جبهه/ تغییر رویکرد/ تغییر طرف مورد حمایت

خالی شدن جا

گم شو

تیرخلاص

جفت جور شدن کارها

محو شدن

look at, check

arrive

موقع خداحافظی استفاده میشه

ادمی که مهارت اجتماعی نداشته باشد

وقتی حرفی بزنیم و به طرف بر نخوره

get somebody wrong اشتباه برداشت کردن

check somebody out با حالت تعجب به کسی نگاه کردن

دستور دادن

make a move on somebody to try to start sexual activity or a sexual relationship with someone

make pass at somebody to go past something or someone or move in relation to it, him, or her:

گاه گداری، بعضی وقت ها

حله حوله مثل پفک چیپس

ظروف ی بار مصرف

لیوان ی بار مصرف

مدیریت کردن

sock somebody in the kisser پدر کسی در اوردن

hit on somebody مخ زدن کسی

خودمانی متاهل

اسباب کشی کردن

walk out on somebody قال گذاشتن کسی

پیچ

به اعصاب خود مسلط بودن

talk somebody up از کسی حمایت کردن پشت کسی گرفتن

جا ساز کردن

حواست باشه

برای کفش تنگ بودن

سایز پا

هرگونه کفش بدون بند

کفش بند دار

کفش تخت کالج