پیشنهادهای محمد خ1 (٣٣٧)
تجربه کردن
غلبه کردن
قاطی شدن با کسی ریختن به هم با کسی
ممنون از ادبت
دست توی دماغ کردن
جفتک انداختن
put sth out خاموش کردن اتش
اداره مهاجرت
کسل کننده خسته کننده
قرار گذاشتن وقت زیادی در جایی گذراندن پاتوق
اوکی شدن قرار
بپر بالا ( ماشین )
خداحافظی - ترک کردن، رفتن، مثلا میگی وقت رفتنه
بیرون کشیدن
show somebody up خط و نشان کشیدن برای کسی
set somebody up فریب دادن - حقه زدن
نقل مکان کردن
muscular man
Stop nagging me!
از توانایی خود برای کمک به کسی استفاده کنید
worse
پیچ خوردگی قسمتی از بدن مثل پا
بیهوشی ناگهانی
گرفتگی عضله
کناره گیری کردن
اوردن یک بحث
شخص پیر
ادم خر خون ( از نظر درس )
تو رفتگی گونه
سوز داشتن هوا
کیف چرخ دار
تو کردن لباس ( پیراهن روی شلوار باشه )
نوار نقاله در فرودگاه
از دست دادن
به حساب کسی چیزی خوردن یا نوشیدن
مرور کردن
رفتن به یک جهت خاص
کفش تخت کالج
کفش بند دار
هرگونه کفش بدون بند
سایز پا
برای کفش تنگ بودن
حواست باشه
جا ساز کردن
talk somebody up از کسی حمایت کردن پشت کسی گرفتن
به اعصاب خود مسلط بودن
پیچ
walk out on somebody قال گذاشتن کسی
اسباب کشی کردن
خودمانی متاهل