پیشنهادهای خشایار نوروزی (٤٧٠)
کوتاه شده: "Reconnaissance" ; شناسایی . البته گاهی به شکل فعل هم بکار میرود : شناسایی کردن
الگو و روش رفتاری که از جامعه میگیریم
یک چیز یا کالای تقلبی که به کسی قالب کنند
توربولانس و آشفتگی که در هوای پشت موتور جت هواپیما پدید میاید
باروری آزمایشگاهی
کاراگاه خصوصی
یکپارچه
چیز ( گریزانی ) که بسختی به چنگ آید
سرهم کردن
سه وعده غذای گرم و یک تخت
کش رفتن
من روحمم خبر نداره! ( هیچ اگاهی و اطلاعی درباره موضوع ندارم )
( کوتاه شده ی :Mercenary ) ; سرباز مزدور
لب مطلب
منگ
کانتینز یخچالی
رایزن و مشاور سران جنایتکار
طناب کوتاهی که چترباز میکشد تا چترش باز شود
پرت کردن
گرانبها, باحال - میتواند کوتاه شده ی "pressure" هم باشد
بازتعریف کردن
وسیله ای در زیر سینک آشپزخانه که تکه های درشت آشغال ریخته شده را ریزریز میکند
درهنگام ، یه دفعه ای
یک نقشه جایگزین برای روز مبادا
خود را به قیافه کسی دیگری درآوردن
آدم پست
نیروی چترباز
سرک کشیدن
زپرتی
یک زبانزد ( اصطلاح ) آمریکایی : از آغاز تا پایان
انجام دادن کاری برای کسی به رایگان, بویژه انجام کارهای حقوقی برای کسی که درآمدش پایین است
زرنگ بازی درآوردن
دررفتن
پشتک وارو
کله خر
چلم, چلمو ( کسی که همیشه آب بینی اش آویزان است )
پولی که به گدا یا نیازمند میدی
بازیابی نیرو
آوار
رویهمرفته
باسن, کپل
بیا دشمنی ها را کنار بگذاریم و آشتی کنیم
بارقه
گلویی تر کن
{و نیز there you are ( که برابر فرانسوی ان : et voila ) } همون چیزی که میخواستید
خوراندن و افزودن لوازم و وسایل به یک وسیله که پیش از این نداشته تا برای یک هدف ویژه بکار گرفته شود
مشتری را واداشتن به اینکه بیشتر و یا گرانتر خرید کند ( خودمانیش میشه انداختن به مشتری )
پولی که از کسیه ات رفته ( دیگه بدست نمیاد )
دودوتا چهارتا کردن
پخش کردن اطلاعات شخصی کسی در اینترنت