پیشنهادهای خشایار نوروزی (٤٧٠)
طولش دادن
فرد پرانرژی و پیش بینی ناپذیر
هم افزا
فعل :اخراج کردن کسی از کارش
خارج از کنترل
جلوگیری یا ازمیان بردن یک چیز بد.
ناله و صدای ضعیفی مانند زوزه که از سر ترس یا درد کشیده شود - بگونه ی فعل هم بکار میرود
مبارزه کردن تا هنگامیکه یکی از دو مبارز برنده شود
( در فوتبال یا تنیس ) سرضرب و بی انکه تو پ به زمین بخورد توپ را شوت کردن یا زدن
راست شدگی آلت مرد
فرآورده و محصول جانبی ( از یک پروژه اصلی و بزرگتر )
فراری دادن ( پراندن ) ، فرار کردن
خود را در دل کسی جا کردن
ظرف سفالی
کسی که به کار دیگران سرک میکشد
( یک زبانزد ) بیهوده برای یک چیز دست نیافتنی تلاش کردن و پی آن رفتن
یک منطقه ساحلی با آب و هوا و پوشش گیاهی نیمه گرمسیری.
به آبجو هم گفته میشود ( مانند دلستر که در ایران به آبجو بی الکل گفته میشود )
خرشانس
جاده آسفالته ; کوتاه شده : Bitumen Road
تهبندی کردن ( یک غذای مختصر خوردن )
کسی که در زندگی برخلاف جریان شنا میکند
شورت زنانه
( E. T ) فرا زمینی
یک زبانزد ( اصطلاح ) کوچه بازاری برای تجارت غیرقانونی ( business غیرقانونی )
شلوغ بازی درآوردن
زن ستیزی
گردآمدن گروهی در یک مکانی از شهر و اجرای یک حرکت ( رقص ، قطعه موزیک و . . . ) و سپس همه ی آنها ناپدید میشوند
برنامه ریزی شده یا در آستانه رویدادن در آینده ای نزدیک
همان got screwed; که میشود : دهن کسی سرویس شدن
گذشته forego - از نگر زمانی یا مکانی جلوتر بودن
پرهارت و پورت
چلم ( آب دماغ ) خشک شده یا آویزان
چِلم
شگردها ( تکنیک ها ) ، روشها و فناوریهایی که در جاسوسی مدرن بکار میرود
پا گذاشتن ( در جایی )
weather strip هم نوشته میشود : درزگیر در و پنجره
تخت چرخدار
چرخ دستی
دل پیچه آور، بسیار ناراحت کننده
ناهمتراز
یک جانور استوره ای که بدنش از تکه های چند جانور دیگر پدید آمده
بچه ننه، بگونه فعل: کسی را لوس کردن
کلانتر زن ( کردی :کلانتر ژِن )
به این اندازه . - برای نمونه yay tall :به این بلندی
همان precognition ; پیشاپیش از رخدادی آگاهی یافتن
بازداشتگاه
پس زدن ( پیشنهاد )
نیست و نابود کردن
اجازه ندادن به دیگران که زیاد خودمانی شوند