پیشنهادهای خشایار نوروزی (٤٧٠)
کاملن در اشتباه
کاملن گناهکار
آدم احمق
گفتگو کردن برای انجام شدن کاری یا بدست آوردن چیزی
شوخی با کلمه ای که معنی دوپهلو میدهد
جاساز
نقطه ای که در آن کارها ( امور ) از کنترل خارج میشود
کوتاه شده ی : "Just Enough Essential Parts" ( تنها قطعه های ضروری کافی است )
دچار ستیز و ناسازگاری شدن با
ماسماسک
شلوار خود را کثیف کردن ( بی ادبانه : به خود ریدن )
یه چُرتی زدن
میز کمدی بزرگ وسط آشپزخانه ( که بعضی هاشون سینک ظرفشویی هم دارن ) و دورتا دروش خالیه میگن
اقدام عملی
کِز دادن
نمیتوانم به خاطر بیاورم
تقویت کردن
کمک به بهبود اقتصادی بدست دولت با کمک محرکهای مالی یا پولی. ( در واقع دخالت دولتهای آزاد است در بحرانهای اقتصادی مانند بحران 2011 یا بحران کرونا )
گسترش تولید و تحرک اقتصادی ( بدست دولت ) با محرکهای مالی یا پولی
کسی که از دادن مالیات فرار میکند
خیلی خوشحال
سخت پسند
توان و کارایی موتور را بالا بردن
برآورد قیمتی بالا دادن
او مرا کاشته ( سر قرار نیومد )
وقتی در مسابقه ورزشکار به دلیلی ( آسیب دیدگی ) نمیتواند مسابقه را ادامه دهد و حریفش به آسانی پیروز میشود.
اُق زدن
به کسی احساس ناخوشایند ( ترس یا ناراحتی ) دادن
سر و کله کسی ( چیزی ) دوباره پیدا شدن. مانند این جمله : A serial killer who resurfaces every nine years
حمل آزادانه ( سلاح )
در نیروی هوایی : به سرعت برخاستن جنگنده و آماده نبرد شدن آن را میگویند
( back foot هم نوشته میشود ) : پا پس کشیدن ، عقب نشینی کردن
چرخ دنده ای است که تنها در یک جهت میچرخد ( یک ضامن بنام شیطانک از گرش آن در جهت دیگر جلوگیری میکند )
سررسید
ناهنجاری روانی ترس ( شدید و فلج کننده ) از فضای باز ( بیرون از خانه )
صدای تلپ مانندی که با افتادن یک چیز سنگین پدید میاید، بگونه ی کارواژه ( فعل ) هم بکار میرود
( واژه هایی هست که برابر درستی تو زبان ما ندارن درست مانند این واژه ) یعنی کسی که زیر چشمی و با بدبینی و احتیاط حواسش به دور و برش هست
سخنان نغز و گهربار گفتن
یک خوشانسی پیش بینی نشده بزرگ
عذاب وجدان
هیولای دریا
مثل لبو از خجالت سرخ شدن
کسی که وارد و خبره است در چیزهای سلیقه ای مانند نوشیدنی ، غذا، موسیقی و . . بگونه ای که میتواند درباره آنها داوری کند.
اعتیاد به کوکایین
لبی تر کردن ( شراب نوشیدن )
بسیار فراگیر و ر ایج، بسیار مردم پسند
چسپ ( نام )
یک نفس مقدار زیادی ( بویژه آبجو ) را سرکشیدن
خوش تیپ
قایق موتوری