حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trash talk: The act of verbally attacking or be ...

جدید ١ دقیقه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sienna: Refers to a warm, earthy brown colo ...

جدید ٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sanity: 1 - the state of having a healthy ...

جدید ١٥ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sarcasm: the use of remarks that clearly mea ...

جدید ١٨ ساعت پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٢٠ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درک گفتار: **درک گفتار** یک فرآیند پیچیده است ...

جدید ٢١ ساعت پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hare: a fast - running, long - eared mamm ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hhs: **HHS** می تواند به دو مفهوم متفاوت ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

duck for a while: عقب نشینی یا پنهان شدن موقت برای اج ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw something on: 1 - سریع لباس پوشیدن بدون دقت یا تل ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

g note: 1 - موسیقی: در نظریه موسیقی، "G - n ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caporegime: /ˈk�p. oʊ. rəˌʒiːm/ "caporegime" ( ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dot head: اصطلاح "dothead" یک توهین نژادی و ت ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grow by leaps and bounds: رشد کردن سریع و چشمگیر یا پیشرفت بز ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get the book up: 1 - بلند کردن یا برداشتن یک کتاب. ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a licking: یک اصطلاح عامیانه است به معنی تحمل ...

١ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open a can of worms: To create a complicated situation i ...

٢ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dwell on: فکر کردن یا تمرکز روی چیزی برای مدت ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gravitate: to be attracted to or move toward s ...

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throw in: To include or add something as an e ...

٢ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parkway: a wide road, usually divided, with ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slay: To impress someone very much or to ...

٢ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

counteract: مثال؛ She took medication to counte ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open: honest and not trying to keep thing ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fumigate: مثال؛ The exterminator had to fumig ...

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go through: To go through means to carefully ex ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turf: This refers to a specific area or n ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chase skirt: The phrase "chase skirt" is an info ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mezzo morto: معنای حقیقی: کسی یا چیزی که "mezzo ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drunken sailor: معنای مجازی: این اصطلاح می تواند به ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

killer body: معنای حقیقی: به بدنی اشاره دارد که ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turf: a subject in which a person or grou ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water's warm: معنای مجازی: به صورت استعاری، می تو ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

macchinetta: /makˈkiːnetta/ "ماشین کوچک" در زبا ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come clean with someone: صادق بودن، اعتراف کردن یا بیان حقیق ...

٣ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lit: When something is “lit, ” it means ...

٣ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

couch: to express something in a particula ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trailer trash: an offensive way of referring to po ...

٣ روز پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ترنا بازی یک بازی سنتی ایرانی اس ...

٣ روز پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

با سلام. این یک پاسخ. اگر مقبول نی ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snowball: “Snowball” as a verb means to grow ...

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sertraline: سِرترالین ( به انگلیسی: Sertraline ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sublimate: PSYCHOLOGY specialized to express s ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grind: This term is used to describe the a ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mealy mouthing: به معنای صحبت کردن به طور مبهم، طفر ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw up in one's face: به معنای یادآوری کردن چیزی ناخوشاین ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wad: Wad is a slang term for a bundle of ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the leap: This phrase means to take a risk or ...

٤ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carnival: ( a special occasion or period of ) ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay waste to: To lay waste to something means to ...

٤ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مفهوم کلی این بیت به این اشاره دار ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in flux: “In flux” is an idiomatic expressio ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

erode: to slowly reduce or destroy somethi ...

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

postillion: کلمه "postillion" به معنای فردی است ...

٥ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عقل کل: smarty pants informal /disapproving ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butcher: This derogatory term is used to des ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concomitant: ✍️در حوزه دارو، واژه "concomitant" ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

petro democracy: به یک سیستم سیاسی یا مدل حکمرانی اش ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پترو دموکراسی: به یک سیستم سیاسی یا مدل حکمرانی اش ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well rounded individual: به فردی اشاره دارد که دارای مجموعه ...

٥ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come up with: To think of, create, or produce som ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waste: To waste someone means to kill them ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

restorative: ✍️به معنای "ترمیمی" یا "احیاکننده" ...

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ttyl: TTYL ( Talk To You Later ) This a ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a cat and dog life: به زندگی یا رابطه ای پر از بحث ها، ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rum character: یک عبارت از زبان انگلیسی بریتانیایی ...

٦ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

look pretty run down: به این معناست که کسی یا چیزی خسته، ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

touch wood: یک اصطلاح است که برای دور کردن بدشا ...

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

habit: a special piece of long clothing wo ...

٦ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اصطلاح جوز زدن به معنای توهم زدن ...

١ هفته پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

نام “لیارا” از ریشه عبری “Eliora” ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

morphine: مُرفین مولکولی آلکالوئیدی از خانواد ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wastewater analysis: **تحلیل فاضلاب** یک فرآیند مهم در م ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turn the cheek: عبارت �turn the other cheek� به معن ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come heavy: یک عبارت عامیانه است که به معنای حض ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down two large: عبارت down two large به ویژه در زمی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lay off the vig: عبارت �lay off the vig� از اصطلاحات ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hallmark: 1 - An official mark or stamp that ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beige: As slang, "beige" can be used to de ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disruption: “Disruption” is a noun that refers ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imbue: To inspire or permeate something wi ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catch someone off guard: to surprise someone by doing someth ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fadeaway: fade away to slowly disappear, lose ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noir fiction: **Noir fiction** یک زیرشاخه از ژانر ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vindicate: تبرئه شدن تایید کردن مثال؛ I was vi ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saga: A saga is a long, epic story that o ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prescient: این دومین پیش بینی دقیق او بود.

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay it on me: This phrase is used to encourage so ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sup: مثال؛ For example, you might say, “ ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sext: Sexting ( sex texing ) to send tex ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pitch: To suggest or propose an idea or pl ...

١ هفته پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Answer 1- answer ، پاسخی مستقیم ب ...

١ هفته پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یک فعل مرکب غیررسمی است که به معنا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hasids: **Hasidism** یا **حسیدیک یهودی گری* ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hasidism: **Hasidism** یا **حسیدیک یهودی گری* ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shove the cab up one's ass: عبارت **"shove the cab up one's ass ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shit runs downhill: یک اصطلاح عامیانه و تا حدی بی ادبان ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

settlement: A "settlement" is a place where peo ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

varicose ulcer: زخم واریسی نوعی زخم مزمن است که در ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tack to: یک اصطلاح دریانوردی است که به تغییر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

other minds: مفهوم **"ذهن های دیگر"** در فلسفه ب ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drunkenness reveals what soberness conceals: این ضرب المثل بیان می کند که زمانی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nuzzle into: فشار دادن یا مالیدن ملایم چیزی، اغل ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chill out: مثال؛ Hey, chill out. It’s not wort ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intentional: planned or intended صفت/ برنامه ریز ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bromance: This term is used to describe a clo ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be out of one's tree: یک اصطلاح غیررسمی است که برای توصیف ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ditsoon: اصطلاحی است که از کلمه ایتالیایی "t ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chiacchierone: �Chiacchierone� یک کلمه ایتالیایی ا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have fits: The phrase "have fits" refers to re ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

calzone: **کالزونه** ( Calzone ) یک غذای ایت ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tough cookie: This phrase is used to describe som ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blowout: A blowout is a wild or extravagant ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross paths with someone: cross someone's path/cross paths wi ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spur on: motivate or inspire someone to take ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slip out: to leave quietly or quickly so that ...

١ هفته پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ هفته پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

اصطلاح جوز زدن به معنای توهم زدن ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slip away: This phrase is commonly used to des ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skank: This derogatory term is used to sha ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wino: a person who drinks excessive amoun ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stoned: 1 - under the influence of drugs, e ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep a lid on something: keep a/the lid on something idiom i ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

far out: 1 - exclamation excellent حرف ندا/ ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

testimonial: This propaganda technique involves ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poke: To inject drugs into the body using ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mob: A mob refers to a large group of pe ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asteroid: Asteroids are small, rocky objects ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سندرم داون: **سندرم داون** ( Down Syndrome ) یک ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

raynaud's syndrome: **سندرم رینود** ( Raynaud's syndrom ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رینود: **سندرم رینود** ( Raynaud's syndrom ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prison jolt: �اصطلاح "prison jolt" به زبان عامیا ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

uphold a code of silence: عبارت "uphold a code of silence" به ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

penal experience: عبارت "penal experience" به تجربه ه ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put it better: عبارت "put it better" به معنای بیان ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a spine: �عبارت "get a spine" به معنای تشویق ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stagger: When something surprises or confuse ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slant: This term refers to a particular pe ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seconds: an extra amount of food that is giv ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gross: This term is used to describe somet ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jubilant: feeling or expressing great happine ...

١ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prescient: آن متن زمانی که کشتی غرق شده ای بر ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opt out: مثال؛ I decided to opt - out of the ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the harder they fall: هرچه قوی تر، سخت تر زمین می خوری از ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fit: adjective/ UK /slang sexually attra ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infringe: to break a rule, law, etc/ to act i ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quarter: to send someone, especially soldier ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sidekick: This slang term is used to describe ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پرسش با حداقل ٢,٥٠٠ بازدید

-

بپرس

-

تفاوت بین pants و trousers چیست؟

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mantra: * مانترا یک کلمه، صدا یا عبارت است ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ditto: مثال؛ For instance, a person might ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bookend: bookend can be used as a verb meani ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be over a stomachache: "To be over a stomachache" means to ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grounded: Being grounded means having a pract ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overindulge: have too much of something enjoyabl ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

degenerate: having low standards of behaviour ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بله، این جمله از نظر گرامری درست ا ...

٢ هفته پیش

مدال‌های حسین کتابدار