حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the war office: اصطلاح **"The War Office"** علاوه ب ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yellow woman: 🔹 زن زردپوست اسطوره ای / زن آزاد و ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one large: 🔹 یک هزار پوند 🔹 مثال ها: He dr ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apocalyptic politics: **سیاست آخرالزمانی** ( Apocalyptic ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

au pair: a foreign person, usually a young w ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shine up to someone: 🔹 خود شیرینی کردن برای کسی / چاپلو ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throat hit: 🔹 ضربه ی گلو / احساس ضربه در گلو ه ...

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

travel on a shoestring: 🔹سفر با بودجه ی محدود / سفر کم هزی ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slam: To “slam” someone means to criticiz ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lowtop: کتانی ساق کوتاه / کفش ورزشی بدون سا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

servergate: **Servergate به عنوان یک اصطلاح سیا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bdu: اصطلاح **BDU** مخفف عبارت **Battle ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain dead user: اصطلاح **Brain Dead User** در زبان ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paradigm: A paradigm refers to a standard, pe ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cashola: **پول نقد** یا به طور کلی **پول** ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dinero: در زبان اسپانیایی به معنای **پول** ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

base off: اصطلاح **base off** یا **based off ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

build off of: یک عبارت غیررسمی و محاوره ای در زبا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anchor on: �تکیه کردن بر�، �مبتنی بودن بر� یا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paramedic: a person who is trained to do medic ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plant one on: **Plant one on ( somebody ) ** - * ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hepcat: **Hepcat** یک اصطلاح عامیانه و قدیم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot to trot: ### **۱. معنی اصلی اول: مشتاق و آما ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heeb: **Heeb** ( همچنین گاهی به شکل *Hebe ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hickster: **Hickster** یک اصطلاح عامیانه و تر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go sans undies: عبارت **"go sans undies"** یک اصطلا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bat for the other team: عبارت **"Bat for the other team"** ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hasbian: این واژه یک اصطلاح عامیانه است که د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swamp rat: **Swamp rat** اصطلاحی در زبان انگلی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from flights to fight or flight: عبارت **"From Flights to Fight - or ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hurkle durkle: یک واژه اسکاتلندی قدیمی است که معنا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

california sober: **"California Sober"** یا **"کالی س ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

raw dogging: **"Raw - dogging"** یک اصطلاح عامیا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ptg: **"PTG"** یک مخفف است که بسته به زم ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air dirty laundry: - **معنی اصلی:** - **رازها، مشکلا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk doctor: - **"Talk doctor"** به معنای **درما ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound mind: This phrase refers to someone who i ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skywhale: بالگرد بسیار بزرگ یا غول پیکر ( کار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what’s the haps: یک اصطلاح عامیانه و غیررسمی در انگل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

momtrepreneur: **Momtrepreneur** ( گاهی به شکل های ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

popster: "Popster" یک اصطلاح غیررسمی در انگل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you’re covered: به صورت محاوره ای یعنی: نگران نباش، ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’ll see to it: این عبارت یک اصطلاح رایج انگلیسی اس ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rosaleen: - **ریشه:** - **روزالین** از نام ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gabacho: واژه **"Gabacho"** یک اصطلاح اسپانی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play with oneself: در انگلیسی یک اصطلاح عامیانه و گاهی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hand to gland combat: عبارت **"hand - to - gland combat"* ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beat the bishop: عبارت **"beat the bishop"** یک اصطل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call dinosaurs: **"استفراغ کردن"** یا **"بالا آوردن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sizzling hot: **"Sizzling hot"** به معنای **"بسیا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vavavoom: **"Vavavoom"** ( گاهی به شکل های دی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smoke show: **"Smoke show"** به معنای **"فردی ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pray to the porcelain god: **"بالا آوردن در توالت"** یا **"است ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it’s written in stone: **"It’s written in stone"** به معنا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose one’s lunch: **"Lose one’s lunch"** به معنای **" ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high ticket: اصطلاحی است که به طور معمول در انگل ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

billow: 1 - a large wave یک موج بزرگ They ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peculiar: مثال؛ That painting has a peculiar ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

find your groove: **یافتن ریتم یا روند مناسب و راحت خ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

merge onto: **ادغام شدن یا وارد شدن به یک مسیر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blow someone a kiss: The expression "blow someone a kiss ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

value conscious: به معنای فرد یا مصرف کننده ای است ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ممالیک: **ممالیک** به گروهی از بردگان نظامی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

merge point: نقطه ی همگرایی یا تلاقی مسیرها — در ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crossway: ** محل تلاقی یا تقاطع مسیرها — چه د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on fire for: یک اصطلاح عامیانه و محاوره ای در زب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all in for: یک اصطلاح عامیانه و محاوره ای در زب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chill spot: **مکانی راحت، آرام و غیررسمی است که ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quiet as a church mouse: یک عبارت قدیمی و مجازی در زبان انگل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no funny business: یک عبارت عامیانه و غیررسمی در زبان ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brass balls: در زبان عامیانه انگلیسی به معنای شج ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

firm handed: اصطلاح **firm - handed** ( یا **fir ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no fooling around: به معنای هیچ شوخی و بازی غیرجدی پذی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stern faced: به کسی گفته می شود که چهره ای جدی، ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

groutfit: کلمه **Groutfit** ترکیبی غیررسمی از ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

picmeister: به فردی گفته می شود که در گرفتن و و ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dark arts: عبارت **Dark Arts** معانی و کاربرده ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ship it: عبارت Ship it به انگلیسی معمولاً به ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beam over: ### ۱. معنای علمی و فنی در علوم و ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zip over: - **حرکت سریع و کوتاه مدت:** وقتی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hurl out: با شدت و زور بیرون انداختن یا پرتاب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relay over: 1 - انتقال دادن از طریق ( یک واسطه ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scale showdown: عبارت scale showdown به معنای رقابت ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scale duty: وظیفه یا مسئولیت استفاده منظم از تر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shoot over: ۱. فرستادن سریع چیزی ( فایل، پیام، ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

toss shade: کنایه زدن، بی احترامی غیرمستقیم ( م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

owning it: مسئولیت پذیری کامل، پذیرش خود با اع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

empowerment: The process of gaining freedom and ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manifesto: A manifesto is a published declarat ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

food bank: a place where food is given to peop ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rap session: گفت وگوی آزاد و غیررسمی درباره ی مو ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not optimal: کمتر از حد مطلوب، غیر بهینه، نه در ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fool around: This slang phrase refers to engagin ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vintage: This term is used to describe somet ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foil: To foil someone is to sabotage thei ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boil it down: This phrase means to reduce somethi ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave a bad taste in the mouth: تجربه ای که باعث می شود بعد از آن ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’m game: پایه ام! حاضرم! موافقم یک اصطلاح غ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get naughty: شیطنت کردن، بازیگوش شدن خلاف عرف ی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play hide the sausage: یک اصطلاح عامیانه و طنزآمیز است که ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do the do: یک اصطلاح عامیانه و غیررسمی است که ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a fling: رابطه ی کوتاه مدت و غیرمتعهدانه ( م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that’s on me: تقصیر منه، گردن منه عبارتی غیررسمی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’ll cover it: من پرداختش می کنم، من مسئولش هستم م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’ll never live this down: هیچ وقت فراموش نمی شه، همیشه روم می ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kick myself: احساس پشیمانی یا عصبانیت از خود به ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buff: The term "buff" can refer to a pers ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ring a bell: ( also ring any bells ) informal I ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sen sei: In Japanese culture, “sensei” is a ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

daddy issues: “Daddy issues” is a colloquial term ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fussy: 1 - Not Easily Satisfied It descri ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outlet: An outlet, in the context of second ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unraveler: حل کننده، بازکننده گره ها فردی که گ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

espier: مشاهده گر، جاسوس فردی که چیزی دور ی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unearther: کشف کننده، آشکارساز فرد یا چیزی که ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scouter: دیده بان، جستجوگر فرد یا دستگاهی که ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ریزپرنده: | Micro Air Vehicle ( MAV ) | هواگر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

iconic: مثال؛ The Beatles are known for the ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sidebar panel: بخشی از رابط کاربری است که در کنار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enamoring: 📌 تلفظ: /ɪˈn�m. ɚɪŋ/ ( اِنَمِرینگ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypnotizing: 📌 تلفظ: /ˈhɪp. nə. taɪ. zɪŋ/ ( هیپ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ingrained: This term describes something that ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swindler: A swindler is someone who uses dece ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run on empty: بی انرژی بودن، از پا افتادن ادامه د ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a kick out of it: لذت بردن، کیف کردن از چیزی بسیار لذ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swim in tasks: غرق شدن در کارها، وظایف زیاد داشتن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a thrill out of: هیجان زده شدن، لذت بردن مترادف؛ enj ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold in awe: احترام عمیق گذاشتن، شگفت زده شدن نگ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

think the sun shines out of someone’s backside: ستایش بیش از حد، تحسین کورکورانه تح ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

key takeaway: نکته ی اصلی، درس مهم مهم ترین نکته ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flying: Flying is a slang term used to desc ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SME: Subject Matter Expert This term ref ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bail out: 1 - Bailout اسم طرح نجات مالی یک ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raring: very enthusiastic and eager to do s ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on fire: مثال؛ The player is on fire tonight ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweep off your feet: ### 1. **معنی مجازی ( معمول ترین کا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knock sideways: یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی ا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scheme out: یک فعل عبارتی ( phrasal verb ) در ز ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shadow self: مفهوم "Shadow Self" ( خود سایه ) از ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feeling fly: در زبان عامیانه انگلیسی به معنای ** ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the feels: **احساسات شدید و عمیق داشتن** یا ** ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caterpillar to butterfly: در روان شناسی و رشد فردی: این استعا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch feels: در زبان عامیانه انگلیسی به معنای ** ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pensive: Refers to a state of deep or seriou ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a raincheck: ✍️عبارت **"take a rain check"** به ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leach into: "نفوذ کردن"/ به فرآیند تراوش یا فیل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bubbly bath: اصطلاح "bubbly bath" یا همان "bubbl ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

engender: to make people have a particular fe ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

instant buzz: **هیجان یا هیاهوی فوری و سریع** که ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cognitive behavioural therapy: **Cognitive Behavioral Therapy ( CB ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beat insomnia: **غلبه بر بی خوابی** یا **رفع مشکل ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body scan: اصطلاح **"body scan"** یا **"body s ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mood disturbance: **اختلال یا نوسان در خلق و خو** که ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zero sleep: **هیچ خواب نداشتن** یا **کاملاً بید ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come back into the fold: اصطلاح **"come back into the fold"* ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bootless: به عنوان صفت در زبان انگلیسی به معن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if convenient: اگر ممکن است، اگر برایتان مقدور است ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pork filled: در زمینه سیاسی و قانونی به معنای ** ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nightstand: a small table that is kept at the s ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep it off: "Sleep it off" is an idiomatic expr ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اثر رامان: اثر رامان ( Raman Effect ) پدیده ای ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رشد اپیتاکسی: رشد اپیتاکسی ( Epitaxial Growth ) ی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

second wave: اصطلاح "موج دوم" بیشتر به **موج دوم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

downtrodden: This term refers to feeling oppress ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bookworm: مترادف؛ bibliophile, avid reader, l ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سائق مرگ: سائق مرگ مفهومی روانشناختی است که ن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عقده اختگی: در حوزه روانشناسی، "عقده اختگی" ( C ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slide on: به آرامی و بدون زحمت پوشیدن لباس یا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

garb up: لباس پوشیدن یا پوشیدن لباس خاص یا م ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don attire: پوشیدن لباس یا لباس پوشیدن. فعل don ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

toss on: سریع و بدون دقت لباس پوشیدن. معمولا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suit oneself up: خود را مرتب و شیک پوشاندن. معمولاً ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tfn: ## TFN — شماره پرونده مالیاتی در اس ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tuxedo: A formal suit typically worn by men ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it’s a given: به معنای این است که چیزی به عنوان ی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

propensity: This word describes a natural incli ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spread out: to cover a larger area منطقه وسیعی ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bats in the attic: یک اصطلاح عامیانه که به معنای دیوان ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reputation score: عددی است که نشان دهنده میزان اعتماد ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off the rocker: دیوانه، مجنون یا رفتار بسیار غیرمنط ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meshuga: /məˈʃʊɡə/ ( مِشوگا ) یک واژه یید ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shoulder the load: پذیرفتن مسئولیت یک کار دشوار یا بار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ownage: اصطلاحی عامیانه است که به معنای غلب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get in the mix: شرکت فعالانه یا درگیر شدن در یک موق ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

whirligig: به شیئی گفته می شود که می چرخد یا ح ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it hits someone: به صورت لفظی یعنی چیزی به طور فیزیک ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put one's hands to the plow: شروع کردن یا متعهد شدن به انجام کار ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it dawn on someone: ناگهان یک درک یا فهم جدید به ذهن یک ...

١ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار