حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strap for: 🔹 در مضیقه بودن / کمبود داشتن / بی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pay as you go: ✍️پرداخت به ازای استفاده یک مدل صور ...

٣ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spellbind: 🔹 مجذوب کردن / افسون کردن / دل ربا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

command the room: **داشتن حضور قدرتمند و تأثیرگذار به ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nod off: ✍️"چرت زدن"/ به معنای خوابیدن به طو ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the spotlight is on me: این عبارت به معنی در مرکز توجه قرار ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

d dawg: **D - Dawg** * ( اسم مستعار – اصطلا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

daddynator: واژه ی *Daddynator* یک ترکیب غیررسم ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get the lowdown: 🔸 معادل فارسی: اصل ماجرا را فهمیدن ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grab eyeballs: 🔹 جلب توجه شدید / چشم ها را به خود ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lay bare for all to see: این عبارت به معنی آشکار و علنی کردن ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low on: یک عبارت ترکیبی ( prepositional phr ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

power on: ### معنی اصلی: **روشن کردن دستگاه ی ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw out in the open: این عبارت به معنای افشای ناگهانی و ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

monitorama: به صورت غیررسمی و طنز برای توصیف وس ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

screenie: /ˈskriːni/ 🔹 اسکرین شات / تصویر صف ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leave be: This phrase means to leave somethin ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get your groove on: 🔹 برقص و حالشو ببر / وارد حال و هو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get your house in order: 🔹 اوضاع خودت رو سر و سامان بده / م ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get your act in gear: 🔹بجنب و خودت رو جمع وجور کن / اوضا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the market for: 🔹 در فکر خرید چیزی بودن / دنبال خر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

get on the ball: 🔹 دست به کار شو / حواست رو جمع کن ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like peas and carrots: مثل نخود و هویج / عالی با هم جور بو ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sleuthhound: 🔹 ردیاب حرفه ای / کارآگاه خبره / س ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

locater: 🔹یابنده / ردیاب / مکان یاب / افشاگ ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unmasker: 🔹 افشاگر / پرده بردار / کسی که حقی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lace: To add alcohol or drugs to food or ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

juggle too much: **همه چیز را هم زمان مدیریت کردن** ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

without reservation: 🔹بی قید و شرط / بی تردید / با تمام ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peeping tom: مثال؛ He’s a real peeping Tom, alwa ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شاخص فلاکت: 🔹 شاخص فلاکت / شاخص رنج اقتصادی / ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

narrative worldwide: **روایت جهانی** / **داستان سرایی در ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

misery index: 🔹 شاخص فلاکت / شاخص رنج اقتصادی / ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go topsy turvy: 🔹 وارونه شدن / به هم ریختن کامل / ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tps: 🔹 وضعیت حفاظتی موقت / اقامت موقت ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do a 360: 🔹 چرخیدن کامل ( ۳۶۰ درجه ) / دور ز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonchalant: This term describes someone who app ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

like a glove: 🔹مثل دستکش ( کاملاً مناسب ) / بی ن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to the penny: 🔹 تا آخرین پنی / دقیقاً تا آخرین و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to the soul: 🔹تا عمق جان / درون روح / در سطحی ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lord advocate: 🔸 تعریف ها: 1 - ( نقش حقوقی و دولت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off premises dining: به هر نوع تجربه صرف غذا گفته می شود ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit the hay: idiom / informal hit the hay/sack t ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

numbers crunch breakdown: 🔹 بررسی جزئیات عددی / تحلیل آماری ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

health markers: 🔹 نشانگرهای سلامتی / شاخص های زیست ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kamikaze doctrine: **کامیکازه** ( به ژاپنی: 神風特別攻撃隊 ) ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دکترین کامیکازه: **کامیکازه** ( به ژاپنی: 神風特別攻撃隊 ) ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

triple double: عبارت "Triple Double" به یک عملکرد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

live in the sticks: 🔹 تعریف: زندگی در مناطق روستایی ی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

piece of ass: This derogatory term objectifies an ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bob: 1 - Bob is slang for shilling اصط ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pant after someone: ### 🔹 **تعریف:** عبارت **"pant aft ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double dealing deadly daddy: ### 🔹 **عبارت:** **Double Dealing ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dark cloud theory: ### 🔹 **نظریه ابر تاریک ( Dark Clo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

undid someone: "خنثی کردن، بی اثر کردن یا از بین ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

d c i: **DCI** مخفف چند عبارت مختلف است که ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crown office: **Crown Office** در نظام حقوقی انگل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wee helmet: 🔹 کلاه ایمنی کوچک / کلاه بچه گانه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

essentialism: # Essentialism: مفاهیم و پیامدهای آ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hegemony: POLITICS formal ( especially of co ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plow on: 1. ** ( اصطلاح عامیانه ) :** عبار ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have someone in tears: 1. **اصطلاح عامیانه:** عبارت *hav ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave someone hanging: 1. **اصطلاح عامیانه:** عبارت *lea ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low bar: 🔹: استاندارد پایین / حد انتظار خیل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flow off the handle: 1. **اصطلاح عامیانه:** عبارت *fly ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chocohangover: ### 🔸 **تعریف:** **Chocohangover** ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no jive: - عبارت **"No jive"** به معنی **"شو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

on the square: 1. ** ( صادق و درستکار بودن ) :** ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chocoholism: **Chocoholism** به معنی **وابستگی ی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chocoholicism: **Chocoholicism** یا **Chocoholism* ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

never been laid: - عبارت **"never been laid"** به صو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pukka: 1. ** ( عامیانه بریتانیایی ) :** ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no b s: - عبارت **"No B. S. "** مخفف **"No ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doodle: Doodling refers to the act of drawi ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fudge up: ✍️ ( عامیانه – اشتباه کردن یا خراب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blunder up: 🔹 خراب کاری کردن با سوتی بزرگ / اش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick one’s brains: 🔄 از کسی مشورت گرفتن / از کسی راهن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shake down: Shakedown In the context of rehab, ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dollface: 🔹 عزیزم خوشگل / عروسکی نازنین / صو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no pulling your leg: 🔹 شوخی نمی کنم! / جدی می گم! / دار ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tucker out: 🔹 از پا انداختن / خسته و کوفته کرد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

moper: 🔹 غم زده / افسرده حال / بی حوصله و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

three sheets in the wind: 👈 مست و پاتیل! / تلوتلوخوران! / سه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not holding back: احساسات، تلاش یا حرف هایش را بدون س ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bag of sand: 🔹 هزار پوند / کیسه شن / لقب طنز بر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down for it: 🔹 پای کارم! / موافقم! / حاضرم انجا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shekels: 🔹شِکِل ( واحد پول اسرائیل ) / سکه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

folding stuff: 🔹 پول تاخورده / اسکناس / پول نقد ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pelf: 🔹 ثروت نامشروع / مال حرام / دزدی ی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ilysm: ILYSM مخفف عبارت "I Love You So Muc ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scratchings: 🔹 پول برد شرط بندی / سود حاصل از ق ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard stuff: 🔸 تعریف کاربردی: در زبان غیررسمی، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypebeast: 🔹 مدباز افراطی / مدپرست نمایشی / ف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chasm: 1 - a very deep, narrow opening in ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bratishka: 1 - ( رسمی – زبان روسی ) : شکل کوچک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slave over a hot stove: 🔹 جون کندن پای اجاق / خرکاری آشپزخ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caldar: واژه ی Caldar به عنوان اصطلاحی غیرر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earthapple: 🔹 سیب زمینی / سیب زمینی خاکی / کنگ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bust your hump: 🔹 جون کندن / خرکاری کردن / بی وقفه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nose on the grindstone: 🔹 با تمرکز کامل کار کردن / بی وقفه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

salt mine: 🔹 معدن نمک / کار طاقت فرسا / خرکار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملامتی: **ملامتی** ( در عربی: ملامتیه ) یکی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my muse: 🔹 الهام بخش من / منبع خلاقیت من / ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bun bun: 🔹 عزیز دلم / بامزه جون / خرگوش کوچ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not two hoots: 🔹 اصلاً برام مهم نیست / هیچ اهمیتی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heaven in a bite: 🔸 تعریف ها: 1 - ( تبلیغاتی – غذایی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coupled with the ongoing: 🔹 همراه با وضعیت جاری / در کنار رو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

then: "Then" یک کلمه چند منظوره در زبان ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smartie: 🔸 تعریف ها: 1 - ( شخصیتی – اسلنگ ع ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double saw: 🔹 بیست دلاری ( در اسلنگ مالی ) / ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smoked spec: 🔹گوشت دودی شده ی اسپک / ژامبون دود ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow groceries: 🔹 بالا آوردن غذاها! / استفراغ کردن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk to ralph on the big white phone: 🔹 استفراغ کردن در توالت / بالا آور ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

senex: 🔹 پیرمرد / سالخورده خردمند / شخصیت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kippis: 🔹 به سلامتی! / نوش جان! / پاینده ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you’re the bee’s knees: 🔹 تو خیلی باحالی! / محشر و بی نظیر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bestie sister: 🔹خواهر - رفیق / خواهر صمیمی / خواه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

silver vixen: 🔹خانم نقره ای جذاب / زن سالخورده ی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

old coot: 🔹پیرمرد عجیب وغریب / پیرمرد غرغرو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fogey: 🔹 معادل فارسی پیشنهادی: پیرمرد قدی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ccrc: 🔹 اصطلاح: CCRC ( مخفف – Continuing ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flumpnugget: 🔹 پیرزن تپلی و بانمک / خانم تپل و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put years on somebody: 🔹پیر کردن کسی / سال به عمر کسی اضا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brewer’s droop: 🔹 افت آبجویی / نعوظ ناتوانی ناشی ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jamsauce: 🔹آهنگ فوق العاده پرانرژی و جذاب / ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boppy: 🔹 ریتم دار و مناسب رقص / پر جنب وج ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stepdude: 🔹 ناپدری / بابای ناتنی / شوهر مادر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pot and pan: 🔹 پدر / بابا / پیرمرد خونه 🔸 تعری ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sunday dad: 🔹 پدر یک روزه / بابای آخر هفته ای ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stage dad: به پدری گفته می شود که به طور افراط ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

papa bear: 🔹 بابای خرس گونه / پدر محافظ / باب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vater: 🔹پدر / بابا / والد مرد 🔸 تعریف ها ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

otosan: 🔹 واژه: Otōsan / お父さん ( اسم – ژاپن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lobotomy: a medical operation in which cuts a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guzzle down: یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yumster: عبارت **"Yumster"** یک واژه غیررسمی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drool worthy: یک صفت غیررسمی و عامیانه در زبان ان ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chef’s kiss: 🔹بی نقص! / عالیه! / شاهکار! ( با ح ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

full course: 🔹وعده ی کامل غذایی / غذای چندمرحله ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hodger: 🔸 تعریف عامیانه: ( فعل ) : به معن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nosh on: یک اصطلاح غیررسمی در زبان انگلیسی ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dumbfounded: ( also dumbstruck ) so shocked and ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bogchi: 🔹 چیزی خوردن / زدن به بدن / bogchi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cocotte: 🔸 معنای اول: آشپزی در آشپزی فرانسو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ballarat: 🔹 گربه ( با لحن شوخ طبعانه یا محبت ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marking: 1 - a pattern on the body of an an ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caesar’s wife: اصطلاح **"Caesar’s Wife"** یا کامل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

devil meeting his wife: یک عبارت محاوره ای و عامیانه است که ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the war office: اصطلاح **"The War Office"** علاوه ب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yellow woman: 🔹 زن زردپوست اسطوره ای / زن آزاد و ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one large: 🔹 یک هزار پوند 🔹 مثال ها: He dr ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apocalyptic politics: **سیاست آخرالزمانی** ( Apocalyptic ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

au pair: a foreign person, usually a young w ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shine up to someone: 🔹 خود شیرینی کردن برای کسی / چاپلو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throat hit: 🔹 ضربه ی گلو / احساس ضربه در گلو ه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

travel on a shoestring: 🔹سفر با بودجه ی محدود / سفر کم هزی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slam: To “slam” someone means to criticiz ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lowtop: کتانی ساق کوتاه / کفش ورزشی بدون سا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

servergate: **Servergate به عنوان یک اصطلاح سیا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bdu: اصطلاح **BDU** مخفف عبارت **Battle ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain dead user: اصطلاح **Brain Dead User** در زبان ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paradigm: A paradigm refers to a standard, pe ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cashola: **پول نقد** یا به طور کلی **پول** ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dinero: در زبان اسپانیایی به معنای **پول** ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

base off: اصطلاح **base off** یا **based off ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

build off of: یک عبارت غیررسمی و محاوره ای در زبا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anchor on: �تکیه کردن بر�، �مبتنی بودن بر� یا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paramedic: a person who is trained to do medic ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plant one on: **Plant one on ( somebody ) ** - * ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hepcat: **Hepcat** یک اصطلاح عامیانه و قدیم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot to trot: ### **۱. معنی اصلی اول: مشتاق و آما ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heeb: **Heeb** ( همچنین گاهی به شکل *Hebe ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hickster: **Hickster** یک اصطلاح عامیانه و تر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go sans undies: عبارت **"go sans undies"** یک اصطلا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bat for the other team: عبارت **"Bat for the other team"** ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hasbian: این واژه یک اصطلاح عامیانه است که د ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swamp rat: **Swamp rat** اصطلاحی در زبان انگلی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from flights to fight or flight: عبارت **"From Flights to Fight - or ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hurkle durkle: یک واژه اسکاتلندی قدیمی است که معنا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

california sober: **"California Sober"** یا **"کالی س ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

raw dogging: 🔸 معادل فارسی: بی واسطه انجام داد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ptg: **"PTG"** یک مخفف است که بسته به زم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air dirty laundry: - **معنی اصلی:** - **رازها، مشکلا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk doctor: - **"Talk doctor"** به معنای **درما ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound mind: This phrase refers to someone who i ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skywhale: بالگرد بسیار بزرگ یا غول پیکر ( کار ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what’s the haps: یک اصطلاح عامیانه و غیررسمی در انگل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

momtrepreneur: **Momtrepreneur** ( گاهی به شکل های ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

popster: "Popster" یک اصطلاح غیررسمی در انگل ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you’re covered: به صورت محاوره ای یعنی: نگران نباش، ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’ll see to it: این عبارت یک اصطلاح رایج انگلیسی اس ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rosaleen: - **ریشه:** - **روزالین** از نام ...

٤ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار