حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call it a day: This phrase is commonly used to ind ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grotty: او در یک اتاق کوچک فرسوده فاقد آشپز ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grotty: ما داخل یک خانه فرسوده و کثیف شدیم ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

estate: فرد مسئول مدیریت ارث ( وصی ) دارایی ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prescient: هاوز آن را یک موقعیت پیش گویانه دان ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

offshore market: ✍️ بازارهای مالی که خارج از حوزه نظ ...

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

تقصیر یا خطای کیفری (Criminal Fa ...

٤ ماه پیش

هر ٢٠ پاسخ صحیح

-

بپرس

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trigger: "موجب شدن" / باعث شدن یا شروع کردن ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snow job: A snow job is an informal term that ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

douchebag: /ˈduːʃ. b�ɡ/ mainly US offensive an ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back into the fold: To rejoin or start participating ag ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smell the coffee: "Smell the coffee" is an idiomatic ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go a long way with someone: The phrase "go a long way with some ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

point well taken: "Point well taken" is an expression ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the mountain didn't go to muhammad: The phrase "the mountain didn't go ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hip: To be “hip” means to be up - to - d ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capital decision: ✍️ تصمیم گیری های مهم بلندمدت دربار ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isothymia: Isothymia is a term coined by polit ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tainted alcohol: Tainted alcohol refers to alcoholic ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bootleg alcohol: Bootleg alcohol refers to illegally ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرانه درامد: این مفهوم از تقسیم درآمد کل یا تولی ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heartburn medication: داروهایی برای درمان سرماخوردگی و بی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

milk of magnesia: ✍️شیر منیزیم یک داروی بدون نسخه که ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

magnesium citrate: /ˌm�ɡˌnɪˌziːəm ˈsɪˌtrɪt/ هیدروکسید ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oxytrol: /ˈɒkˌsɪˌtroʊl/ Oxytrol یک برچسب پوس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tap: This term is used to refer to water ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turtle: To “turtle” means to move or progre ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make cash on the side: The phrase "make cash on the side" ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pivot: to change your opinions, statements ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get strung out: The phrase "get strung out" refers ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a thimble’s worth: The phrase "have a thimble’s worth" ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adrs: Adverse Drug Reactions ( ADRs ) are ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double doctoring: ✍️مراجعه به چندین پزشک برای دریافت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

liquid suspension: ✍️سوسپانسیون مایع نوعی فرآورده دارو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

CAP: This slang term means to reach the ...

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

"من دیروز به دنیا نیامده‌ام" . &n ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homicide: noun [ C or U] LAW US formal or spe ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این ضرب‌المثل برای بیان آرزوی مو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dilated pupil: A dilated pupil is when the black c ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advent: For Christians, Advent is the perio ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stare off into space: “Stare off into space” means to loo ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something could be up: "Something could be up" is an infor ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immovable: ( of a person ) not yielding to arg ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't be a dick: "Don't be a dick" is an informal an ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep one foot out the door: "Keep one foot out the door" means ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch up in a race: To close the gap between oneself an ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

retreat: A private and safe place مکانی خصوص ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stoic nod: ✍️حرکت مختصر سر که نشان دهنده تأیید ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep at arm’s length: ✍️در فاصله ای امن نگه داشتن"/ دور ن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep career in a cage: "Keep career in a cage" refers to l ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meaningful job: A meaningful job is a position in w ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپیویید: Opioids ✍️مواد شبه افیونی ( اُپیوئی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push through pain: To "push through pain" means to con ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

building walls instead of bridges: "Building walls instead of bridges" ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dalliance: mainly humorous ( Involvement in ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zealot: A term used to describe someone who ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no brainer: A “no - brainer” refers to a decisi ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

سایکوفیزیک یکی از زمینه‌های اصلی ر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick a horse: To make a choice or decision among ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

two pennies to rub together: “Two pennies to rub together” is an ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cfo: chief financial officer مدیر ارشد م ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scoop: This slang term is often used to de ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fall from favour: ✍️از چشم افتادن / از دست دادن محبوب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

solicitor general: ✍️ یک مقام ارشد حقوقی که به دادستان ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

garner: to get or earn something valuable o ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cause: an idea or principle strongly suppo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so far so good: “So far, so good” is an informal ph ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agile: 1 - able to move your body quickly ...

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

کلمات "offence" و "offense" به ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chip away at: Chip away at” means to gradually re ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rush of life: ✍️معمولاً به طبیعت پرشتاب و شلوغ زن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

draw your short straw: “Draw the short straw” means to be ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

craft a belief: ✍️ شکل دادن یا توسعه یک باور به صور ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ask for input: “Ask for input” means to request so ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

manifesto pledge: ✍️✍️یک تعهد یا وعده خاص که توسط یک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ruffle a few feathers: This idiomatic expression means to ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self victimization: Self - victimization refers to the ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carve out: carve something out ( for yourself ...

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ass kiss: To ass - kiss is to behave obsequio ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

build oneself up: Building oneself up means to improv ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love bomb: To love - bomb someone means to sho ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heap on: To heap on means to give or provide ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anger spiral: ✍️ یک چرخه از خشم فزاینده است که می ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make adjustment: ✍️عبارت "make adjustment" به معنای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disparage: مثال؛ He was constantly disparaging ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blow off steam: to do or say something that helps y ...

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

prolepsis: Prolepsis is a rhetorical device wh ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foretoken: A foretoken is a sign or indication ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

co co work: Co - co - work This term refers to ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

giving is receiving: "Giving is receiving" is a proverb ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feel a buzz: "Feel a buzz" is an idiom that mean ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

merge efforts: To merge efforts means to combine o ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

surround yourself: "Surround yourself" means to place ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

co venture: This phrase refers to a business or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

linkup: Link up To meet or connect with som ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rules for thee but not for me: Rules for thee but not for me is a ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eco awareness: Eco - awareness refers to the under ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slanderous lie: A slanderous lie is a false stateme ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get riled up: ✍️تحریک یا عصبی شدن، اغلب به دلیل چ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that’s lower than the mariana trench: ✍️پایین تر از گودال ماریانا یک عبار ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

misery score: ✍️اصطلاحی است برای اندازه گیری سطح ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch the eye: When something “catches the eye, ” ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

residue: مواد موجود در شامپو، اگر به طور مدا ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

residue: مگس ها یک ماده چسبناک روی محصولات ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

push through: to cause a plan or suggestion to be ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sit through it: ✍️تحمل کردن / برای تمام مدت چیزی که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liquidate: This term is commonly used in a fin ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy marks: Figuratively, it means tasks or ind ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expand on: مثال؛ I would like to expand on the ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monetization: The term "monetization" refers to t ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self comparison: ✍️مقایسه با خود / فرآیند ارزیابی تو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

academic probation: ✍️مشروطی در دانشگاه؛ وضعیتی است که ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی پی اچ: Benign Prostatic Hyperplasia ( BPH ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

11th hour: This phrase is used to describe som ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shout down: "با صدای بلند خاموش کردن" / غلبه کر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

turp surgery: Transurethral Resection of the Pros ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

احتباس ادراری: urinary retention ✍️احتباس ادراری ی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

straw that broke the camel’s back: ✍️"قطره ای که کاسه صبر را لبریز کرد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازمایش پی اس ا: آزمایش پی اس آ ✍️ تست PSA ( تست آنت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psa test: The PSA test ( Prostate - Specific ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pmma: PMA and PMMA are synthetic drugs th ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناکچوریا: ناکچوریا ( یا شب ادراری/Nocturia ) ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ژنرالیزه: ژنرالیزه یا ژنتیک در بیماری ها به م ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تامسولسین: تامسولین یک دارویی است که برای درما ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

murphy’s law: ✍️ قانون مورفی به نام ادوارد ای. مو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

most immediately: "Most immediately" means as soon as ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turf war: This phrase describes a situation w ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ACE: 1 - One of the four playing cards ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit the books: idiom mainly US and Australian Engl ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اصطلاح “In the trenches” به فارسی ...

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Rights Agreement A rights agreeme ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off to the races: ✍️ آغاز کردن یک فعالیت یا وظیفه با ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go into meltdown: "Go into meltdown" means to suddenl ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my old ass: ✍️"من پیر مرد" /یک روش غیررسمی و غا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right out of the gate: "بلافاصله از ابتدا" / بلافاصله از ش ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sorcerer: Sorcerer ( fantasy ) , a fictional ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self misery: This term describes a state of extr ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self abhorrence: ✍️"خودنفرتی شدید" / نفرت یا بیزاری ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self rejection: ✍️"خود ردی" / رد یا نپذیرفتن خود که ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self revulsion: ✍️"خود تنفری" / احساس شدید بیزاری ی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self reproval: This term refers to the act of blam ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self repudiation: Self - repudiation refers to the ac ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self derision: ✍️"خود تمسخری"/ به تمسخر گرفتن یا م ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

light up the room: ✍️آوردن انرژی، مثبت اندیشی یا شادی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stand up paddleboarding: ✍️ ( SUP ) یک ورزش آبی که در آن شرک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw head back: کج کردن یا حرکت دادن سر به سمت عقب، ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put things on the back burner: This phrase means to delay or postp ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

linger over: ✍️طولانی کردن یک تجربه یا عمل زیرا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mosey around: /ˈmoʊzi əˈraʊnd/ ✍️"بی هدف گشتن"/ ح ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shilly shallying: ✍️"تعلل" / به تأخیر انداختن یا تردی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take your sweet time: ✍️انجام دادن کاری به طور بسیار آهست ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rotate one’s thumbs: ✍️انجام ندادن هیچ کاری یا بیکاری، ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

linger and loiter: These terms refer to spending time ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put the task on ice: ✍️"انجام وظیفه را به تعویق انداختن" ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drag one’s feet: ✍️"وقت کشی کردن" ✍️✍️ انجام دادن ک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yo yo dieting: ✍️"رژیم یویویی" به چرخه ی کاهش وزن ...

٤ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار