حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

party animal: This term refers to a student who f ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

despotism: خودکامگی گونه ای از شیوه های حکومتی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spill the beans: to tell people secret information/T ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the meek: "The meek" is a term that refers to ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plausible: Something that is plausible is cons ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

encumbrance: Encumbrance refers to something tha ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hut: A hut is a small and simple shelter ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lesbian: ✍️لزبین به زنی اشاره دارد که به زنا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stray kids: استری کیدز ( Stray Kids ) یک گروه م ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cramp someone's style: "Cramp someone's style" is an infor ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mysticism: The belief that it is possible to d ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stockade: A stockade is a barrier made of upr ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

دردی که والدین در اثر مرگ فرزندشان ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underdog: 1 - the underdog a person or group ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smuggle: To smuggle is to illegally transpor ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snort: A snort is a laugh that is produced ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snowflake: This term is often used to mock or ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

personal protection unit: Personal Protection Unit ( PPU ) is ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ppu: Personal Protection Unit ( PPU ) is ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on very thin ice: Be on very thin ice is an idiomatic ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work up to: "Work up to" means to gradually bui ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bloody joke: ✍️"شوخی مزخرف"/ یک عبارت غیررسمی بر ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snapshot: A snapshot is a brief summary or ov ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sick: When something is described as “sic ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hermeneutics: Hermeneutics refers to the theory a ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gerontophile: ✍️ به کسی گفته می شود که جاذبه یا ت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put one's big girl pants on: Put one's big girl pants on is an i ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mural: a large picture that has been paint ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

leucine: لوسین یک اسید آمینه ضروری است، به ا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make off: leave hurriedly, especially in orde ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jurisdiction: حوزه قضایی یا قلمرو دادرسی در اصطلا ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crash at: Crash at is an informal phrasal ver ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick to one's shoe: ✍️یک اصطلاح است که به چیزی ناخوشاین ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get a lot on one's plate: ✍️یک اصطلاح است به معنی داشتن مسئول ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wind down routine: ✍️روال آرامش بخش به مجموعه ای از فع ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

initial tell tale sign: ✍️به یک نشانه اولیه یا اشاره ای گفت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call to stool: ✍️نیاز به تخلیه روده / به احساس یا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mud mask: ✍️ماسک گِل/ نوعی درمان صورت است که ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bestie: مثال؛ I’m going out with my bestie ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get go: the beginning, when someone starts ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

melatonin: ملاتونین با فرمول شیمیایی N - acety ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

red handed: catch someone red - handed to find ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rattle: In a figurative sense, "rattle" can ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pop the question: to ask someone to marry you/ idiom ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

graphic: A term used to bundle all sex, viol ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holy grail: This term refers to something that ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nepotism: formal, disapproving the act of usi ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blitzkrieg style: ✍️به یک حمله نظامی سریع و شدید اشار ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

memory robbing disorder: ✍️اختلال حافظه ربا معمولاً به شرایط ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set something alight: To "set something alight" means to ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blasphemy law: A blasphemy law refers to legal pro ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ozempic: اوزمپیک یک داروی تجویزی است که عمدت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wegovy: ویگووی یک داروی تجویزی است که عمدتا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one upping: One - upping refers to the act of t ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

presentence: Pre - sentence refers to the period ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

عبارت "I goofed up" به معنای **اش ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cinnamon: This term refers to a warm brown co ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break down: To break down something means to an ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be subject to something: "As a verb, “subject to” means to m ...

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buffer: something or someone that helps pro ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tough on crime approach: ✍️رویکرد سختگیرانه در برابر جرم به ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wary user: ✍️مصرف کننده محتاط، در استفاده از م ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outreach worker: An outreach worker is a professiona ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

narcan: ✍️Narcan، که نام تجاری **naloxone** ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

churchy: This term is used to describe someo ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheese: This term is used to refer to money ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handle: Handle is a slang term commonly use ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aura: Describes the invisible field of en ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rubber: One common slang meaning of "rubber ...

٣ ماه پیش

پرسش با حداقل ١,٠٠٠ بازدید

-

بپرس

-

تفاوت سه واژه answer," "reply," and ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

detox: This refers to the process of remov ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smart ass: noun [ C ] US offensive ( UK smart ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

entrenched: Entrenched means firmly established ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

villainous: مثال؛ “The villainous character in ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

freelance: Adjective/ صفت مستقل، آزاد، ناوابست ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

excess deaths: ✍️به تعداد مرگ و میرهای دوره ای خاص ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maggot: worthless A term of insult for a 'w ...

٤ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

اصطلاح Rockstar اغلب برای توصیف ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoot up: This term refers to the act of inje ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adding value: ✍️ ( Adding Value ) در کسب وکار به ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep down: ✍️"در اعماق وجود" / احساسات یا باور ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mist: This term refers to fog that is les ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

know the score: اگر واقعاً می خواهید از وضعیت یا جز ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break the ice: “Break the ice” is an idiomatic exp ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take it for granted: 1 - "To take something for granted ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spitball: مثال؛ during a brainstorming sessi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transformational: ( also, transformative ) Able to p ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reformation: اصلاحات پروتستانی اصلاحات مذهبی که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

push: 1 - to sell illegal drugs: غیر رسم ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heckle: او به منظور مزاحمت و مسخره کردن به ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

know the score: می دانم آن غیرنظامیان بیچاره از وضع ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

float someone's boat: Appeal to or excite someone, especi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overture: 1 - communication ارتباط، تماس، م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

underhand: mainly UK /disapproving /adjective ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frosty: unfriendly or not welcoming غیر دو ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punk: A derogatory slang term for a thief ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rip me: "Rip me" is a slang phrase that mea ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do a real number on someone: To "do a real number on someone" me ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affiliation: مثال؛ I have an affiliation with a ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cbi: Central Bureau of Investigation The ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predisposition: Predisposition refers to a tendency ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scavenger: 1 - a person who picks over junk or ...

٤ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all over the place: 1 - Disorganized or chaotic بی نظ ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rake: to use a rake to make earth level o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

silver bullet: This term is used to describe a sim ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pumpkin: Pumpkin is a sweet and affectionate ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rice cakes: Rice cakes are made by compressing ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

straight couples: Straight couples are heterosexual c ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have someone beat: ✍️عبارت **"have someone beat"** به ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

post achievement depression: ✍️افسردگی پس از دستیابی به موفقیت، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agitator: In the context of rehab, an “agitat ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prohibition: the period from 1920 to 1933 when t ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grenade: a small bomb thrown by hand or shot ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pronounce: to say something officially or cert ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بابا قنوش: "بابا قنوش" یک نوع غذای خوشمزه عربی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wreck someone's head: To wreck someone's head means to co ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zero craic: Zero - craic refers to a situation ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get over someone: To get over someone means to move p ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

psyops: PsyOps, short for psychological ope ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acme: Acme refers to the highest point or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resin: اَنگُم یا رزین ( به انگلیسی: Resin ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

عبارت "gold digger" به معنای **زن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who by fire: ✍️ ( Who by Fire ) یک آهنگ نوشته لئ ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bomb: This term is used to describe someo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insurrection: a violent uprising against an autho ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grope: to touch someone's body in order to ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sheer number: sheer number means a great number o ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stack: A “stack” is a slang term used to r ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whisk: to take something or someone somewh ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toilet: توالت، دستشویی یا سرویس بهداشتی ( ف ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stage five clinger: ✍️یک اصطلاح عامیانه است که به کسی ا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breakmanship: ✍️عبارت "brinkmanship" به معنای یک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hand in one's notice: ✍️عبارت "hand in one's notice" به م ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leg over: leg - over ✍️عبارت "leg over" در زب ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go on hinge: ✍️عبارتی امری است که فرد را تشویق ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inquisitor: noun [ C] formal disapproving someo ...

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rhyme: 1 - Words that rhyme have the same ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come into force: come into/enter into force “Come in ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

check: A check is an obstacle or hindrance ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پرسش با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

تفاوت دو واژه film و movie

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cousin: This term is used to refer to a CIA ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

naks: عبارت "naks" یک اصطلاح غیررسمی در ز ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prescient: وقتی به آنجا رسیدم و در حال گریه و ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prescient: این دومین پیش بینی دقیق او بود.

٤ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ruling by law: ✍️عبارت **"ruling by law"** به وضعی ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

houdini: Houdini: “Houdini” can be used as a ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

granted: : Used to admit that something is t ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spill the beans: to tell people secret information/T ...

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

"برو سر اصل مطلب" معادل فارسی من ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اصطلاح "Face the music" به معنای ...

٤ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

On Point به معنای دقیق و عا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

legendary: 1 - very famous خیلی مشهور، He be ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

steel: To steel something means to strengt ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار