نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lsat: /ˈɛl. s�t/ اِل سَت 🔹 واژه: **LSAT ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sensationalised: سِن سِی شِنِلایزد ________________ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay audience: 🔸 معادل فارسی: ( ۱ ) مخاطب غیر مت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see it to fruition: 🔸 معادل فارسی: ( ۱ ) به ثمر رسان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
recoupment: 🔹 واژه: **Recoupment** ( اسم – حق ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flash sale: 🔸 معادل فارسی: ( ۱ ) فروش فوری / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go once go twice: 🔸 معادل فارسی: ( ۱ ) یک بار، دوب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
call all cars: 🔸 معادل فارسی: ( ۱ ) فراخوان عمو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not your everyday: 🔸 معادل فارسی: ( ۱ ) غیرمعمول / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweeping discovery: 🔹 واژه: **Sweeping discovery** ( ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
our legality does not make our morality: قانونی بودن ما، اخلاقی بودن ما را ت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pilates method: متد پیلاتس توسط جوزف پیلاتس در اوای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bagman: an agent who collects or distribute ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spare: او مجبور نشد منتظر بماند.
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
degree: این گزارش با دقت و پژوهش خوب تهیه ش ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
knock off: حتی جلد آلبوم هم یک نسخه جعلی از نم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aggregate: بدهی های او به هزاران دلار رسید. یا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stake: ما زود به نمایش رفتیم تا جای خوبی ر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fine tune: مثال؛ I need to fine - tune my guit ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wall pilates: Wall Pilates یک نوع تمرین پیلاتس اس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pistol squat: حرکت اسکوات پیستول ( Pistol Squat ) ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
welfare check: welfare check یکی از خدماتی است که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
liquid sunshine: 🔸 معادل فارسی: باران با حس مثبت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
uncontent: 🔸 معادل فارسی: ناراضی / ناخشنود / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hip someone to the game: 🔸 معادل فارسی: کسی رو آگاه کردن ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
school someone: 🔸 معادل فارسی: کسی رو درس دادن / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run someone through: 🔸 معادل فارسی: ( ۱ ) مرحله به مر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walk someone through: 🔸 معادل فارسی: مرحله به مرحله راه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
snooze fest: 🔸 معادل فارسی: خواب آور / ضدحال / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overstuff: 🔸 معادل فارسی: بیش ازحد پر کردن / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rainy spell: 🔸 معادل فارسی: دوره ی بارانی / چن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
scotch mist: 🔸 معادل فارسی: مه اسکاتلندی / رطو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
neuroatypical: اصطلاح نوروتیپیکال ( Neurotypical ) ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rarer than hen’s teeth: 🔸 معادل فارسی: نایاب تر از نایاب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nihility: نای هیلیتی _______________________ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
scratch that itch: 🔸 معادل فارسی: رفع هوس / ارضای نی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fill the bill: 🔸 معادل فارسی: مناسب بودن / نیاز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sow the seeds: 🔸 معادل فارسی: بذر چیزی را کاشتن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
posse up: پاسی آپ 🔸 معادل فارسی: دور هم جم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weather the adversity: 🔸 معادل فارسی: از سختی عبور کردن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mental filter: *فیلتر ذهنی ( Mental Filter ) * یکی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
should statements: *بیان ها یا گزاره هایباید یا Should ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all or nothing thinking: *تفکر همه یا هیچ چیز ( All - or - N ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit makers: 🔸 معادل فارسی: سازندگان آثار پرفر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prosy: boring or not showing any imaginati ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affable: This term describes someone who is ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faux: آنجا ایستاده بود، پوشیده شده با برف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stake: بدعت گذاران را به عنوان مجازات، در ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
devour: افراد بزرگ تر، قدرتمندتر یا موفق تر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rainbow flag: ### 🔸 معادل فارسی: پرچم رنگین کما ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cherry select: ### 🔸 معادل فارسی: گزینش گلچین شد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put finger on scale of justice: ### 🔸 معادل فارسی: دست بردن در عد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out and proud: ### 🔸 معادل فارسی: آشکار و با افت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
give one the willies: ### 🔸 معادل فارسی: ترسوندن / حس ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نهاب: سامانه نهاب ( نظام هویت سنجی الکترو ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سپام: سامانه سپام ( سامانه پیام رسانی الک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a bad bone in one's body: اصطلاح "have a bad bone in one's bo ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a grasp on: ### 🔸 معادل فارسی: درک کردن / فهم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tear a strip off: ### 🔸 معادل فارسی: دعوا کردن شدید ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn oneself in: 🔸 معادل فارسی: خود را تسلیم کردن / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in between: "In between" refers to being in the ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
polarise: to cause something, especially some ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stock answer: ### 🔸 معادل فارسی: پاسخ کلیشه ای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on your plate: ### 🔸 معادل فارسی: بیفته گردنت / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mental health condition: ### 🔸 معادل فارسی: اختلال روانی / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
e cigarette: حتماً Hossein جان! واژه ی **“e - ci ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
true to oneself: ### 🔸 معادل فارسی: وفادار به خود ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
genuine to the core: ### 🔸 معادل فارسی: اصیل تا مغز اس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ncmec: NCMEC ( National Center for Missing ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mane master: ### 🔸 معادل فارسی پیشنهادی: سلطا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
push weight: ### 🔸 معادل فارسی: وزنه زدن / قدر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
feel oneself: حتماً Hossein جان! اصطلاح **“feel o ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what’s the scoop: ### 🔸 معادل فارسی: چه خبر تازه ای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how’s it hanging: ### 🔸 معادل فارسی: چه خبر؟ / اوضا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sunrise munch: ### 🔸 معادل فارسی پیشنهادی: لقمه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break oneself in: ### 🔸 معادل فارسی: خودت رو جا بند ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
find one's groove: ### 🔸 معادل فارسی: افتادن تو ریتم ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alternative development: ### 🔸 معادل فارسی: توسعه ی جایگزی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go down yonder: ### 🔸 معادل فارسی: برو اون پایین ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grub grab: 🔸 معادل فارسی: هجوم برای غذا / گر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smoke someone: 🔸 معادل فارسی: نابود کردن کسی / ش ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on fire with: 🔸 معادل فارسی: سرشار از… / شعله و ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
transportative: 🔸 معادل فارسی: انتقال دهنده / جاب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no lube: 🔸 معادل فارسی: بدون روان کننده / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
scrapple: اسکْرَپِل ________________________ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put one's cape away: 🔸 معادل فارسی: کنار گذاشتن نقش قه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
month material: 🔸 معادل فارسی: مناسب برای رابطه ی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sugar overload: 🔸 معادل فارسی: زیاده روی در مصرف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hand me out: 🔸 معادل فارسی: کمک بلاعوض / صدقه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dwb: 🔸 معادل فارسی: رانندگی در حالی که ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dwb is coast to coast: تبعیض نژادی در رانندگی از شرق تا غر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
water ice: 🔸 معادل فارسی: یخ در بهشت / یخ دس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold down the hood: 🔸 معادل فارسی: پشت محل وایسادن / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reliance: او اگر چه به سن بلوغ رسیده، اما بنظ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold up: گردنت، سرتو نگه می داره
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold up: هر کی سوال داره، دستشو ببره بالا
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deep cover: This term refers to a spy or agent ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vengeance: مثال؛ I will have my vengeance agai ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bat belt: 🔸 معادل فارسی: کمربند بتمن ( استع ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get no shelf life: 🔸 معادل فارسی: عمر مفید نداره / ز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clean someone out: 🔸 معادل فارسی: پول کسی رو بالا کش ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
diaby: دای بی / دی بی 🔸 معادل فارسی: نوز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get the drop on someone: 🔸 معادل فارسی: غافلگیر کردن کسی / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clean title: 🔸 معادل فارسی: سند پاک / مالکیت ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for lease: 🔸 معادل فارسی: برای اجاره / قابل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
t1d: 🔸 معادل فارسی: دیابت نوع ۱ در زب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not a drop: 🔸 معادل فارسی: حتی یه قطره / هیچ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shade room: 🔸 معادل فارسی: اتاق شایعه / فضای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep someone legit: 🔸 معادل فارسی: آدمو سر راه نگه دا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
buzz and bounce: 🔸 معادل فارسی: هیجان و رفتن / سرخ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrutinize: to examine something very carefully ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
commish: 🔸 معادل فارسی: کمیسر / رئیس / مسئ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
aite: /aɪt/ آیت _______________________ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s all on the up and up: 🔸 معادل فارسی: همه چیز درست و قان ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
durability: اما پایداری اش و اراده اش برای بقا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
certainly: باران به موقع قطعاً باعث رشد یا به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
devour: عمه من در هر هفته با ولع و اشتیاق ز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rancid: Rancid describes a strong, unpleasa ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
party with the bottle: 🔸 معادل فارسی: با مشروب جشن گرفت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get lit: 🔸 معادل فارسی: مست شدن / پارتی کر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop off cash: 🔸 معادل فارسی: پول نقد رساندن / پ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
booze up: 🔸 معادل فارسی: مشروب خوری کردن / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get sloshed: 🔸 معادل فارسی: مست و پاتیل شدن / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cool grand: 🔸 معادل فارسی: هزار دلار / یه هزا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take up the road: 🔸 معادل فارسی: راه رو گرفتن / کل ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a few: 🔸 معادل فارسی: چندتا نوشیدنی خورد ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
niccy: نیکسی ____________________________ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get smart with someone: 🔸 معادل فارسی: زبان درازی کردن / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cancerette: کنسرِت ___________________________ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one hunnit: وان هانِت 🔸 معادل فارسی: صددرصد / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no sugarcoating it: 🔸 معادل فارسی: بی پرده گفتن / رک ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
junk in the trunk: 🔸 معادل فارسی: باسن بزرگ / پشت بر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get around: 1 - سفر کردن یا جابه جا شدن، معمولا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stake: In the context of investment, “stak ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blunting: 🔸 معادل فارسی: کندشدگی / کاهش شدت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نورپاتی دیابتی: نوروپاتی دیابتی یک عارضه شایع و جدی ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break sobriety: 🔸 معادل فارسی: شکستن پاکی / نقض د ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sedative effect: 🔸 معادل فارسی: اثر آرام بخش / تأث ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in reverse: 🔸 معادل فارسی: دنده عقب گذاشتن / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draw anger from: 🔸 معادل فارسی: باعث خشم کسی شدن / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in a cast: 🔸 معادل فارسی: گچ گرفتن / در گچ ق ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pharmacological effect: 🔸 معادل فارسی: اثر دارویی / اثر ف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
naloxone: 🔸 معادل فارسی: نالوکسان ( نام دار ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
done for: 1 - to be about to die or suffer v ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پرسش با حداقل ٢,٥٠٠ بازدید

-
بپرس
-
تفاوت دو واژه incident و accident چ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
outorganize: 🔸 معادل فارسی: بهتر سازمان دهی کر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
add to the pot: ### 🔸 معادل فارسی: پول گذاشتن وسط ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decade plus: ### 🔸 معادل فارسی: بیش از یک دهه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give a fur ever home: ### 🔸 معادل فارسی: خانه ی دائمی ب ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cyberspot: **🔸 تعریف کلی:** اصطلاح **CyberSp ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
storm the barricade: 🔸 معادل فارسی: حمله به سنگر / یور ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ice up: ### 🔸 معادل فارسی: یخ زدن / یخ گر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heads on a swivel: 🔸 معادل فارسی: سرها رو بچرخونید / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep the show on the road: 🔸 معادل فارسی: کار رو پیش ببر / ن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
urland: یو - آر - لَند ( با تاکید روی هجای ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toothless tiger: ### 🔸 تعریف ها: 1. ** ( سیاسی – ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ditch out on: 🔸 معادل فارسی: زیر قول زدن / جا ز ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
turn down the heat: 🔸 معادل فارسی: آرام کردن اوضاع / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get whipped up: 🔸 معادل فارسی: هیجان زده شدن / به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
torch up: 🔸 معادل فارسی: آتش زدن / شعله ور ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keytruda qlex: کی ترو دا کِلِکس - - - ### 🔸 م ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fall out: ** این عبارت اغلب برای توصیف اختلاف ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
presence: او حتی به خود زحمت نداد که حضور او ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
presence: نوزادان در برابر اشکال عظیمی که تنه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
delapidated: **دِلَپیدِیتید** _________________ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
delapidate: دی - لَ - پِ - دِیت 🔸 **معادل فارس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweet sorrow: 🔸 **معادل فارسی**: اندوه شیرین / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
underacknowledge: 🔸 معادل فارسی: کم توجهی کردن / به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cracked up: 🔸 **معادل فارسی**: - ادعاشده / پ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
condition dogs: 🔸 معادل فارسی: شرطی کردن سگ ها / ...
١ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bite off more than someone can chew: 🔸 معادل فارسی: بیش از توان خود مس ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take on too much: 🔸 معادل فارسی: بیش از حد مسئولیت ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get in over one’s head: 🔸 معادل فارسی: درگیر چیزی فراتر ا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pain: This word is used to describe a sit ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مگس پران چشم: مَگَس پَران چشم ( Eye Floaters ) به ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pageantry and pomp: 🔸 معادل فارسی: شکوه و جلال تشریفا ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
serve the suspect: 🔸 معادل فارسی: ابلاغ حکم به مظنون ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
arrest affidavit: اَرِست اَفیدِیوِت ________________ ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold staff: 🔸 معادل فارسی: گروگان گرفتن کارکن ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
solid gain: ح 🔸 معادل فارسی: افزایش قابل توجه ...
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
serve a warrant: 🔸 معادل فارسی: ابلاغ حکم قضایی / ...
١ ماه پیش