تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

افزودن ( فعل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

flights have been grounded پروازها به حالت تعلیق درآمدند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

جسته و گریخته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در جایگاه متهم قراردادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نظام مند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سر و کار داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسلاف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

chafe at/against/under شوریدن ( این فعل [intransitive] می باشد و نیازی به مفعول ندارد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

جوانان یاغی که علیه استبداد اجتماعی می شوریدند temperamental youths chafing against the dictates of society در اینجا این کلمه یاغی ترجمه شده است. از ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تلویحاً - به صورت تلویحی گفتن. صریح نگفتن چیزی The colonel was about to say something noncommittal سرهنگ وبر میخواست تلویحی چیزی را بگوید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

اخلاف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اولیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مادر سالار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

زورگو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شوریدن temperamental youths chafing against the dictates of society جوانان یاغی که علیه استبداد اجتماعی می شوریدند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تصویر ذهنی شخصی sb’s cast of mind

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

روشن کردن موتور Three important revolutions shaped the course of history: the Cognitive Revolution kick - started history about 70, 000 years ago. ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دفتر اشیای گمشده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ی جای کار میلنگه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سرویس مدرسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

دخل مغازه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

to sing musical notes correctly طبق ریتم خواندن فالش نخواندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

( a decision ( informal تصمیم، انتخاب It’s your call تصیم خودته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به آتش کشیدن یا به آتش کشیده شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

If you handle a particular area of work, you have responsibility for it مدیریت کردن The case is being handled by a top lawyer. The finance departm ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

as a result of something

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

someone in an organization who tells customers or people with questions which people in the organization should be able to help them اطلاعات - از من ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تو خوبی! بیشتر این اصلاح این روزه به صورت طعنه دار ( sarcastic ) استفاده میشه که در فارسی معمولا از اصلاح: تو خوبی، تو صندلی جلو بشین میشه ازش استفا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

وادار شدن به

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

a situation in which people no longer believe that a government or an economic system is working properly, and will no longer support it or work with ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Straight fire is a slang term that refers to something really awesome or cool خیلی باحال، خیلی عالی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

informal: very attractive, good, impressive etc خفن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پی پردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

If a place is swarming with people, it is full of people moving about in a busy way. ( Within minutes the area was swarming with officers who began ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

If you elevate something to a higher status, you consider it to be better or more important than it really is. ( Don't elevate your superiors to su ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ناخوشایند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

مبتکرانه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

رسیدن به کاری ( to continue doing something ) برای مثال : Be quiet and get on with your work! ساکت باش و به کارت برس Jane got on with her work. جین ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

نظاره گر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

نظاره گر بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بدبختی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

( از ) اولش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

معلوم کردن ( هدف، برنامه ) - در نظر داشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

بازار محلی - بازار محله

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

موعد مقرر - موعد پرداخت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

از دور رقابت خارج شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

چپاول - تاراج

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

سَر زدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

برقراری تماس مجدد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

زنده کردن خاطرات

١