تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برو بابا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزار زود تصمیم نگیریم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

تحسین برانگیز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زنجیره تقدمی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محل تقاطع

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا متوجه شدن Fully understand

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مخلوط

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

contrarily , in contrast

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همزن دستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وقتی با چند تا پسر یا دختر همزمان باشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

این دست اون دست کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیزی را گرفتن یا برنده شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Instantly _ immediately

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یعنی خیلی پر بودن که درحال ترکیدنه و کلا چیزی که خیلی پر باشه. میشه برای جایی یا برنامه ای یا هر چیزی که شلوغ باشه استفاده کرد To break open and ove ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

_to lose focus تمرکز از دست دادن _to act strange عجیب غریب رفتار کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

To fire off employees

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

To have a competitive advantage

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

We use downward trend when something is decreasing or that a situation is getting worse

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسانی که حافظه ی قوی ای دارند و همه چیز رابه سرعت به ذهن میسپارند و هیچوقت از یادشان نمیرود و میتوان به نوعی به انها mega mind گفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Flee

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Vial of ink به شیشه ی جوهر برای تتو میگن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به ادامس هم میگن مثلا I pop the tablet out of its foil یعنی ادامس رو از پوستش دراوردم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

امادگی جسمانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

لباس در اوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

در دانشگاه chair به معنی پروفسور یا استاد هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

برای باز کردن در بعضی از چیزا ها مثل لوازم ارایشی مثل ریمل استفاده میشع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

احمق و خنگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

درامریکای جنوبی به جای pants از این کلمه استفاده میکنند و هردو یک معنی میده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دیوونه شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به غیر از قابل خوردن یکی از معانی این کلمه خوراکی ها و غذاهایی که با ماریجوانا مخلوط شدن Edibles are food products infused with marijuana. Though smo ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

میتونه برای وقتی هم که کسی چیزی رو با داد میگه استفاده بشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

اویزان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شدت گرفتن صدا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اخر خط

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جعبه سوزن و نخ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

کمتر از حد انتظار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بند شلوار یا شرت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

are things not to be mentioned or made public—things better left unsaid

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

این لغت همچنین برای زمانی استفاده میشه که بچه ها باید تا اون موقع خونه باشن مثلا یه خانواده ای به بچه هاشون میگن که هروقت رفتید بیرون باید تا ساعت ۹ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دیوونه خونه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قیافه ی ناراحت به خود گرفت، لب برچیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از خجالت سرخ شدن و قرمز شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بی عیب و نقص

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فوبیای مدرسه هست مخصوصا برای بچه هایی که تازه میخوان برن مدرسه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به غول چراغ جادو میگن djinn و این کلمه از کلمه ی عربی گرفته شده که همچنین بهش jinn هم میگن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلیون

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

warning that something is going to happen وقتی میگن it is a head's upبرای اینه که قراره که یه اتفاقی بیفته برای همین از قبلش بهتون هشدار میدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

از این لباسای سفیدی که رومیای باستان میپوشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Confuse قاطی کردن ( I always muddled up the salt and the sugar من همیشه نمکو شکر رو قاطی میکنم ( یعنی نمیدونه کدوم نمکه کدوم شکره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

به گردنبند هایی میگن که به گلو چسبیده و اغلبا به رنگ مشکی هستند

١