twerp

/twɝːp//twɜːp/

(خودمانی) آدم دون و قابل تحقیر، چلغوز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) a person regarded as ridiculous, insignificant, or contemptible.
مشابه: scrub

جمله های نمونه

1. Don't be such a twerp!
[ترجمه Lavin keshavarz] اینقدر احمق نباش
|
[ترجمه گوگل]اینجوری توورپ نباش!
[ترجمه ترگمان]احمق نباش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What a twerp he is!
[ترجمه گوگل]او چه هولناکی است!
[ترجمه ترگمان]عجب احمقی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Great entertainers are treated shabbily, while callow, shallow twerps land their own series after half a dozen gigs.
[ترجمه گوگل]با هنرپیشه‌های بزرگ بدرفتاری می‌شود، در حالی که پرپیچ‌وخم‌های کم‌عمق و کم‌عمق پس از دوجین کنسرت، سریال‌های خودشان را می‌آورند
[ترجمه ترگمان]هنرمندان بزرگ با خشونت رفتار می شوند، در حالی که callow، twerps کم عمق، مجموعه خود را بعد از دوازده تا از دو قایق نجات می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You silly twerp! Scarf can't keep your whole body warm!
[ترجمه گوگل]توورپ احمق! روسری نمی تواند تمام بدن شما را گرم نگه دارد!
[ترجمه ترگمان]! تو احمقی! !! !! !! !! !! ! Scarf نمی تواند تمام بدن شما را گرم نگه دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That malfunctioning little twerp. This is all his fault!
[ترجمه گوگل]آن چرخش کوچک خراب این همه تقصیر اوست!
[ترجمه ترگمان] اون کوچولوی شرور حرف میزنه همه اش تقصیر اوست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This little twerp 's the one who messed up your beautiful face?
[ترجمه گوگل]این توورپ کوچولو همان کسی است که صورت زیبای شما را به هم ریخته است؟
[ترجمه ترگمان]این ناقلا کوچولو قیافه زیبای تو رو خراب کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A twerp would spit in his lunch or touch his food because he has a germ phobia.
[ترجمه گوگل]یک نفر در ناهار تف می دهد یا غذایش را لمس می کند زیرا او فوبیای میکروب دارد
[ترجمه ترگمان]A در غذایش تف می کند یا غذای خود را لمس می کند چون ترس از میکروب دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Let's hope it helps Rita see Anthony for the twittering twerp he is.
[ترجمه گوگل]بیایید امیدوار باشیم که به ریتا کمک کند تا آنتونی را برای توئیتری که هست ببیند
[ترجمه ترگمان]امیدوارم به ری تا کمک کنه که Anthony the he
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He carries it day in and day out and the ungrateful little twerp won't even let me have one piece!
[ترجمه گوگل]او آن را روز به روز انجام می دهد و توورپ کوچک ناسپاس حتی نمی گذارد من یک تکه داشته باشم!
[ترجمه ترگمان]روز و روز آن را با خودش می برد و the کوچک ناقلا حتی به من اجازه نخواهد داد یک تکه از آن را داشته باشم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dean Vernon Wormer:Of course I'm talking about Delta, you TWERP!
[ترجمه گوگل]دین ورنون ورمر: البته من در مورد دلتا صحبت می کنم، تو TWERP!
[ترجمه ترگمان]دین Vernon گفت: البته که دارم در مورد دلتا صحبت می کنم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Because Bronze Age British man was many things, but he wasn't some soft-handed twerp hoping to bang his head and claim the compensation.
[ترجمه گوگل]چون مرد بریتانیایی عصر برنز خیلی چیزها بود، اما او آدم نرم دستی نبود که بتواند سرش را بکوبد و غرامت را مطالبه کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که عصر برنز مرد انگلیسی چیز زیادی بود، اما او یک twerp چپ دست نخورده بود و امیدوار بود که سرش را بلند کند و غرامت بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A program manager does go to a lot of meetings, but doesn't produce much other than that written spec, which is why as a twerp fresh out of school I was still able to do the job.
[ترجمه گوگل]یک مدیر برنامه به جلسات زیادی می رود، اما چیز دیگری جز آن مشخصات نوشته شده تولید نمی کند، به همین دلیل است که به عنوان یک فرد تازه وارد از مدرسه، من هنوز می توانستم این کار را انجام دهم
[ترجمه ترگمان]مدیر برنامه به جلسات زیادی می رود، اما چیز دیگری غیر از آن ویژگی های مکتوب را تولید نمی کند، که به همین دلیل است که من هنوز قادر به انجام این کار هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• idiot, despicable person, insignificant person (slang)
a twerp is someone who is silly or stupid; an informal word.

پیشنهاد کاربران

Twerp /twɜrp/ ( n ) – meaning: a silly, contemptible or annoying person. ( New Oxford American Dictionary )
شخص احمق، حقیر یا مزاحم؛ عوضی؛ کودن
Example 1: 👇
That malfunctioning little twerp. This is all his fault!
...
[مشاهده متن کامل]

اون کودنِ قراضه. همه چیز تقصیر اونه.
Example 2: 👇
Her boyfriend's just a pretentious twerp.
دوست پسرش فقط یه عوضیِ پر ادعا است.
Example 3: 👇
GILES: Why on earth did you give him the best room?
MOLLIE: I told you, he liked the fourposter.
GILES: He liked the pretty fourposter. Twerp!
MOLLIE: Giles!
GILES: I’ve got no use for that kind. You didn’t handle his suitcase, I did.
MOLLIE: Had it got bricks in it?
GILES: “It was no weight at all. If you ask me there was nothing inside it. He’s probably one of those young men who go about bilking hotel keepers.
* The Mousetrap - a play by Agatha Christie
جایلز: چرا بهترین اتاق را بهش دادی؟
مولی: بهت گفتم، او تختهای از چهار طرف پرده دار رو دوست داشت.
گیلس: عجب! تخت پرده دار روا دوست داشت. عوضی!
مولی: جایلز!
گیلس: هیچ استفاده ی دیگه ای برای این کلمه ندارم. تو که دست به چمدونش نزدی، من حملش کردم.
مولی: مگه آجر توش بوده [که غُر می زنی]؟
گیلس: اصلاً وزنی نداشت. اگر از من بپرسی، چیزی داخلش نبود. این آدم احتمالاً یکی از جووناییه که به دنبال تلکه کردن ( تیغ زدن ) صاحبین هتل و یه جوری نپرداختن پول اطاقشه.
گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #تله موش، # اثر آگاتا کریستی

twerp
احمق و خنگ

بپرس