نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trust your gut: به حرف دلت گوش کن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's in your best interest: به صلاح خودته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's in your best interest: به صلاح خودته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
god will provide: خدا میرسونه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm a people person: معاشرتی ام.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i owe you big time: تا عمر دارم مدیونتم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i talk your ear off: مُخت رو خوردم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to feel down: دپرس و ناراحت بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fifty footer: آواز دُهُل از دور خوشه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i did it out of spite: از روی لجبازی انجامش دادم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not up to you: به تو مربوط نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i ran out of gas: بنزین تموم کردم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i hold a lot in: همه چیز رو تو خودم می ریزم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i may say so: حمل بر بی ادبی نشه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if i may say so: حمل بر بی ادبی نشه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're quite right: حق با شماست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it just slipped out: همینجوری از دهنم پرید.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold your thought: یادت نره حرفتو.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who is right: حق با کیه؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who saw that coming: کی فکرشو میکرد؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
who saw that coming: کی فکرشو میکرد؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know you anymore: دیگه نمی شناسمت.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't care anymore: دیگه برام مهم نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i don't care anymore: دیگه برام مهم نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's hot air: حرف مفته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a month or so: یکی دو ماه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she got a tan: برنز کرده.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm so beat: از پا دراومدم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep it the secret: صداشو درنیار.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pig mobile: ماشین پلیس
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smarten up: حواستو جمع کن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my way or the highway: یا حرف من یا هیچی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's on sale: تو حراجه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i miss you so much it hurts: از غم دوریت در عذابم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you better hush: بهتره ساکت شی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are a one: عجب ناقلایی هستی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got jealous: حسودیم شد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hunk the horn: بوق بزن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm so sad: غمگینم پَکرم ناراحتم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be chicken: ترسو نباش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if memory serves: اگه حافظه ام یاری کنه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold on for a moment: یک لحظه صبر کنید.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put on your pants: شلوارتو بپوش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he showed his true colors: ذات واقعی اش رو نشون داد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out of our jurisdiction: خارج از حوزه اختیارات ما
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
circling the drain: رو به قبله.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to do somebody: ادای کسی را درآوردن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your time is up: وقتت تمومه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry for the wait: ببخشید معطل شدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's not rocket science: آپولو که هوا نمی کنی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my phone died: شارژ گوشیم تموم شد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
my phone died: شارژ گوشیم تموم شد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where are your manners: ادبت کجاست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
where are your manners: ادبت کجاست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to the bride and groom: به افتخار عروس و داماد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ride the short bus: یه تَختش کمه!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll walk you out: تا دم در همراهیت میکنم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're my one and only: یکی یدونه منی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're my one and only: یکی یدونه منی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're an imposter: تو یه شیادی دغل بازی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give something a shot: چیزی را امتحان کردن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a womanizer: اون یه مرد زن بازه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're an opportunist: تو یه فرصت طلبی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're skeptical: تو مُردد هستی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't need your pity: به دلسوزی تو نیاز ندارم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't do me any favors: نمیخواد در حقم لطف کنی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can handle it myself: خودم از پسش برمیام.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he can't go wrong: کارش بیسته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have you no shame: خجالت نمیکشی؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have you no shame: خجالت نمیکشی؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm bald: من کچل هستم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be so naive: اینقدر ساده نباش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's no time to dillydally: وقتی برای دست دست کردن نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there's no time to waste: وقتی برای هدر دادن نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you ran a red light: از چراغ قرمز رد شدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is no time: زمان نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be over someone: بی تفاوت یا بی علاقه بودن نسبت به ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be over someone: بی تفاوت یا بی علاقه بودن نسبت به ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't go to far: شورش رو درنیار.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
short on cash: پول کافی نداشتن، پول کم آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paint houses: آدم کُشی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for once and for all: یکبار برای همیشه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is no time to argue: الان وقت دعوا نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am flat broke: پول ندارم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you jinxed us: تو مارو چشم زدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
underwater basket weaving: یه دوره یا رشته تحصیلی آسون یا بی ف ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i choked on water: آب پرید تو گلوم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my hand has gone dead: دستم خواب رفته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am short of cash: پولم کمه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am short of time: وقتم کمه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crack someone up: کسی رو خندوندن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the face of the planet: روی کل کره زمین، در تمام جهان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
double crosser: دودوزه باز نارو بزن خیانتکار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't wait: بی صبرانه منتظرم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i can't wait: بی صبرانه منتظرم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't act innocent: مظلوم نمایی نکن. ادای بیگناه ها رو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
w4u: Wait for you منتظرتم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hoas: Hold on a second یه لحظه صبر کن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
luzr: Loser بازنده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're a perfect match: خیلی بهم میاین.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's beyond me: درکش برام سخته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a mystery to me: برام معماست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't make heads or tails of it: ازش سر در نمیارم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ctn: مخفف can't talk now در چت الان نمیت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no1: مخفف No one در چت هیچکس.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't get through: نمی تونم وصل بشم ( تلفن )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's very demanding: کار پُرزحمتیه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is a total package: همه چیز تمومه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't hang up on me: تلفن رو قطع نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't tell me off: دعوام نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't tell me off: دعوام نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ran up: بالا آوردن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i haven't seen you in ages: خیلی وقته ندیدمت. کم پیدایی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i haven't seen you in ages: خیلی وقته ندیدمت. کم پیدایی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm relieved: خیالم راحته.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i regret nothing: حسرت چیزی رو نمی خورم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't get the wrong side: بد برداشت نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i missed you: دلم برات تنگ شده بود.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pleasure is mine: موجب خوشبختی بنده است.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's so kind of you: این نهایت لطف شماست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
confuckulated: گیج، سردرگم، به هم ریخته مُخ گوزیده ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll return the favor: لطفتو جبران می کنم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's put our cards on the table: بیا باهم رو راست باشیم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when you're back on your feet: وقتی دوباره سرحال شدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the name rings a bell: اسمه آشنا میزنه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn't fit me: اندازم نیست. ( سایز من نیست )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as quick as lightning: مثل نور سریعه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it’s as solid as a rock: مثل سنگ خشکه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s as stubborn as a mule: کله شقه، عین قاطر چموشه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s as strong as an ox: مثل یه گاو نر قویه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he’s as proud as a peacock: مثل طاووس مغروره، از دماغ فیل افتاد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she’s as white as a sheet: بسیار رنگ پریدس، مثل گچ دیوار سفیده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
they’re as different as night and day: متفاوت مثل روز و شب هستن، مثل کارد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you look not well take a rest please: به نظر خوب نمیای لطفا استراحت کن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give us the room: تنهامون بزارین.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep me updated: منو بی خبر نذار، من رو در جریان بذا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the words out of one's mouth: حرف دل کسی را زدن، فکر کسی را خواند ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
eat like a bird: کم اشتها بودن کم خوراک بودن، خیلی ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
yo: بهترین واژه ای که می شه برای بیان y ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
true that: صحیح است. درست است.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm on the edge: اعصاب ندارم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't take it anymore: دیگه تحملشو ندارم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i can't take it anymore: دیگه تحملشو ندارم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
won't happen again: دیگه تکرار نمیشه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bold: چشم گیر
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't exaggerate: اغراق نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bridge too far: هدف دور از دسترس
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
duly noted: دریافت شد. متوجه شدم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
touch base: بررسی کردن اوضاع
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do it already: این عبارت رو هنگامی استفاده کنید که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so there's that: یه اصطلاح پرکاربرد در زبان انگلیسی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you don’t know jack about: این عبارت رو هنگامی استفاده کنید که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out in the boonies: به معنای "مکانی به دور از تمدن" بود ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you would: اگه میشه ( اگه امکانش هست )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teteconnection: پیوند دور
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
surface front: جبهه سطحی ( هواشناسی )
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep it under your hat: پیش خودت بمونه، به کسی نگو. صداشو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep it under your hat: پیش خودت بمونه، به کسی نگو. صداشو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
which is which: کدوم به کدومه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put the cat among pigeons: قشقرق به پا کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yellow bone: یلو بون به معنی خانم جذاب سیاه پوست ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seize him: دستگیرش کنید
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deaded: خسته و کوفته خیلی خسته خراب
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
draggin a wagon: خیلی خسته بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
smexy: عروسک، جذابیتی که با با نمک بودن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gender bender: مَرد زن نما. یعنی: یه مرد که مثل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shut your trap: ببند گاله رو.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shut your trap: ببند گاله رو.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let it all go: کُلِ اش رو ول کن همه اش رو بی خیال ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
penny for your thoughts: چی تو ذهنته؟ چی تو کلته؟ به چی فک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
daily driver: کارای روزمره کارای تو شهری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
monet: زن زندگی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wrap one: پذیرفتن حقیقت تلخ قبول کردن چیزی که ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
butt diddle: کلاهبرداری رابطه جنسی مقعدی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep it 100: با همین فرمون برو جلو. اگه راستشو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fire fight: کلنجار رفتن با مسائل مهم و ضروری.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back when: اون موقع که. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back when: اون موقع که. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
way back when: خیلی وقت پیش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
way back when: خیلی وقت پیش
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cunt dropping: بچه تُخس. بچه شیطون.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't mumble: مِن مِن نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't mumble: مِن مِن نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to the point where: تا جایی که تا حدی که
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to the point where: تا جایی که تا حدی که
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't drag me into this: پای منو وسط نکش. منو وارد این ماجر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're making me blush: دیگه داری خجالتم میدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
waste him: نفله اش کن. بُکُشش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
here goes: خدایا به امید تو!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i cherish you: خیلی برام عزیزی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the next thing i knew: که یک دفعه. . . که یهویی. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
end of story: همین که گفتم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
worth bread: به درد خوردن مفید بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who am i kidding: دارم خودمو گول میزنم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can't help it if: چکار کنم خوب. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't screw this up: این یکی رو دیگه گند نزنیا. این یکی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull a martin: بی خبر برگشتن. رفتن به جایی و برگش ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whatchamafucker: ماسماسک، چی بهش میگن ، هرچی اسمشو م ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
suited and booted: شال و کلاه کردن آماده آماده برای ان ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's over between us: همه چیز بین ما تموم شد.
١١ ماه پیش