نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
here goes: خدایا به امید تو!
٦ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fit the bill: راستِ کار کاملا مناسب کار
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prick: پفیوز لاشی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pile: مقدار زیاد ( کلی )
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
already: همینطوریش همین الانشم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fat cow: آدم چاقالو
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am mortified: بسیار شرمنده ام
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give yourself something to aim for: چیزی را برای خود هدف قرار دادن برای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
five o’clock shadow: ته ریش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off air: پخش نشدن ( از تلویزیون و رادیو ) د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go away empty handed: دست خالی رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am at a loss for words: موندم چی بگم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we just click together: زود با هم جور شدیم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bitter dispute: مباحثه شدید و تلخ مباحثه خصمانه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is beneath me: در شأن من نیست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tsk tsk: نوچ نوچ ( به نشانه مخالفت )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hov lane: باند چندسرنشین باند یا بخشی از جاده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me pass: بذار رد بشم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
horse trailer: کابین حمل اسب
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as poor as a church mouse: آه در بساط نداشتن آه نداشتن که با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as pleased as punch: بسیار خشنود شادمان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as plain as the hump on a camel: مثل روز روشن تابلو
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as pretty as a picture: زیبا مثل تابلوی نقاشی مثل عکس زیبا
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as thin as a rake: خیلی لاغر لاغر عین شن کش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as we have seen: همانطور که مشاهده کرده ایم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's your achilles heel: نقطه ضعف شدیدت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i truly appreciate the gesture: واقعا ازت ممنونم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i pity you: دلم به حالت می سوزه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cough it up: رد کن بیاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budge up a bit: یکم برو اون ور تر.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this plan is targeted at: هدف از این طرح. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every chance i get: هر فرصتی پیدا میکنم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i’d appreciate it if: ممنون میشم اگه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't put that on me: گردن من ننداز.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
please yourself: هر جور راحتی!
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vibe check: زمانی استفاده میشه که میخوایم مطمئن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you do the math: دیگه خودت حسابشو بکن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're not thinking straight: عقلت سرجاش نیست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're in hot water: تو هچل افتادی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have run my race: من دیگه عمرم رو کردم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take one's mind off something: فکر کسی را از چیزی دور کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rip me off: رفت تو پاچم. گولم زدی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blue chip shares: سهام معتبر، مطمئن و سودآور
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't make a fuss: دعوا نکنید. قشقرق به پا نکنید.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's right up your alley: راست کار خودته.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i find it as a good way: به نظرم روش خوبی. . . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't throw in the towel: تسلیم نشو.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
all systems are go: همه چیز ردیفه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
won't hurt: ضرری نداره.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the oldest trick in the book: این کلک ها قدیمی شده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plough on: کار دشوار یا خسته کننده ای را ادامه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
everything is hunky dory: همه چی خوبه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in my element: کِیفَم کوکه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't wig out: هول نشو.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm obsessed with: فکر و ذکرم شده. . . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trickle into: به آرامی و با تعداد کم وارد جایی شد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a question of time: باید صبر کرد و دید باید منتظر وقوع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a real peach: عالی خیلی خوب
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be smart: زرنگ بازی درنیار.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't put me on the spot: منو تو رودربایستی نذار.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thanks for stopping by: ممنونم که سر زدی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hosepipe ban: جیره بندی آب
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
too big for one's boots: مغرور، متکبر، از خود راضی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm down talking: دیگه حرفی ندارم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's appalling: ترسناک و بهت آوره . شوکه کننده است ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what made you: چی باعث شد. . . ؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i bear you no ill will: خصومتی ندارم باهات.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's hard to miss: خیلی تو چشمه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
veered: ناگهان تغییر مسیر دادن تغییر جهت د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i nodded off: خواب موندم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
swear up a blue streak: به سرعت و شدت فحش دادن زیاد فحش دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it'll come to me: الان یادم میاد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's get to the grub: بریم سروقت غذا.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's rewind: بیاین مرور کنیم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tribute band: گروه های تقلیدی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see in: خوشامدگویی و راهنمایی کردن ویژگی بخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop peppering me with questions: سوال پیچم نکن .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a tough call: تصمیم سختیه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop fussing: حساس نشو
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am blown away: هیجان زده ام.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what’s your game: نقشت چیه؟ چی تو سرته؟ چه کلکی تو ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you seem tense: عصبی به نظر میرسی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's very now: خیلی مُده. خیلی الان زیاده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is a load off my mind: خیالم راحت شد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you did me a solid: در حقم لطف کردی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sounds like lost cause: به نظر میرسه کار از کار گذشته.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
am i being clear: حرفام واضحه؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you off your nut: دیوونه شدی؟؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are so immature: خیلی بچه ای. بی تجربه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is so unlike you: ازت بعیده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teething problems: مشکلات اولیه و کوتاه مدت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm falling for you: من عاشقت شدم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the gist of: لپ کلام خلاصه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't see it coming: انتظارش رو نداشتم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
imy: دلم برات تنگ شده. مخفف:I MISS YOU
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are completely obsessed: فکر و ذکرت شده. . . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i locked myself out: پشت در موندم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had left: جا گذاشته بودم. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are not even in the same league: در حد من نیستی آخه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold no punches: هر چه در چنته داری، رو کن. رحم نکن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i was just calling to touch base: زنگ زدم یه حالی بپرسم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
source region: محل تشکیل توده های هوا
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
body of literature: مطالب دانش اطلاعات
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
live in honor: با شرف زندگی کن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no interrogations: بازجویی ممنوع
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bitter pill: ( نوشیدن زهر ) موقعیت یا حقیقی که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ice crystal or bergeron process: فرایند برژرون یا فرایند بلورهای یخی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for days: برای روزها
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just got a lot on my mind: ذهنم خیلی درگیره
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
curse you: نفرین بهت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
frictional influence: لایه اصطکاکی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm on the way to: دارم میرم. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where the fuck: کدام جهنم/گور. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
who the fuck: چه/کدام خری. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
orographic lifting: صعود کوه نگاری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outgoing long wave radiation: امواج بلند گسیل شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pacific high: پرفشار آرام یا پرفشار پاسیفیک
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
freezing stress: تنش یخ زدگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
freezing injury: صدمات یخ زدگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
frontal lifting: اوج گیری هوا در امتداد جبهه ها ( در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm so afraid for you: من خیلی برای تو نگرانم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what time do we have to: چه ساعتی باید. . . ؟؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
when do you plan on: کی قصد داری. . . . ؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we're in the process of: داریم. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't give up: نمی تونم از. . . . دست بکشم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it doesn't look that: اونقدرها هم . . . . به نظر نمی رسه.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if the buckled shoe fits: فحش رو بندازی زمین، صاحبش برمی داره ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my gut tells me: حسم میگه. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high school sweetheart: دوست دختر یا دوست پسر دوران دبیرستا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot potato issue: موضوع مناقشه برانگیز ( معمولا سیاسی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll see you after: بعد از. . . . می بینمت.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
license and registration: گواهینامه و کارت ماشین
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
signal please: راهنما بزن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is boiling over: داره سَر میره.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am so sick of these guys: حالم از اینا بهم میخوره.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have to leave for: باید برم. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i finally got around to: بالاخره فرصت کردم. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
booster injection: دوز یادآور
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't play innocent: مظلوم بازی درنیار.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
move a muscle: جم خوردن تکان خوردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry to rain on your parade: ببخش که تو ذوقت میزنم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a dumb idea: فکر احمقانه ایه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is the thanks i get: عوض تشکرته؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring and buy: بازار فروش اشیای دست دوم یا محصولات ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a bat out of hell: مثل فشفشه مثل برق
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't sulk: قهر نکن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how did: چطور پیش رفت. . . ؟؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give it time: صبور باش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sixty four thousand dollar question: سوال سختی که اگه جوابش پیدا بشه، یک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
caught with one’s pants down: به طور غیر منتظره، با یک اتفاق ناخو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sorry for snapping at you: ببخشید پریدم بهت.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
next best thing: دومین چیز خوب بهترین اولویت دوم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crap up: گند زدن، خراب کردن، اشتباه کردن چیز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crap around: وقت تلف کردن، خوش گذرانی کردن به با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
time after time again: بارها چندین بار
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
more fun than a barrel of monkeys: خیلی مفرح شادی آور
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see the whites of their eyes: کسی را از فاصله نزدیک دیدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
black as the night: مثل شب تاریک به تاریکی شب
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every one of: تک تکِ. . .
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
green audit: ارزیابی محیط زیستی از کارخانه ها با ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am not a mind reader: علم غیب ندارم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
three card trick: حقه سه کارت ( بازی با ورق )
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's on to us: اون دستمون رو خونده.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pet sitting: نگهداری از حیوان خانگی ( بطور موقت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
teach yourself book: کتاب خودآموز
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bang shut: ( درب و . . . ) محکم بستن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is a long lane that has no turning: در همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you took the words out of my mouth: جانا سخن از زبان ما می گویی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are a back seat driver: کنار گود نشستی و می گویی لنگش کن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you may end him but you'll not mend him: توبه گرگ مرگ است.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a fault confessed is half redressed: اعتراف به خطا نیمی از بخشودگی است.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the joker in the pack: عنصر ناسازگاربودن؛ وصله ناجور بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a voice in: سهم داشتن در، شرکت داشتن در، سهیم ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a load off my mind: خیالم راحت شد.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not even kidding: شوخی نمی کنم، جدی میگم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trick out of: چیزی را با نیرنگ از کسی گرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
butcher's hook: صلابه قلابی که قصاب برای آویزان کرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one's youth: در جوانی خود، در دوران جوانی خود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pick up the tap: هزینه/صورتحساب کسی را پرداخت کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a dark horse: آدم مرموز و تودار و ناشناخته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rob of: محروم کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fiery orange: نارنجی آتشین مسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at the stroke of a pen: سریع و آسان
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make someone tick: رگ خواب کسی را پیدا کردن، نقطه ضعف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the weight off one's feet: نشستن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i saw that coming: انتظارش رو داشتم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's make a pact: بیا یه قراری بذاریم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leader of the house: رئیس مجلس
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
green around the gills: مریض بودت ناخوش احوال بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm bushed: خیلی خسته ام.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm not on the way: من تو دست و پا نیستم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me rephrase that: بذار یه جور دیگه بگم.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let something roll off one's back: تحت تاثیر قرار نگرفتن چیزی را نشنید ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old goat: پیرمرد خرفت هوس باز
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chew on that: خوب بهش فکر کن تمام جوانب کار رو بس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you talked me into it: تو منو متقاعد کردی.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bust one's ass: سخت تلاش کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if it'd been a snake it would've bitten you: کاملا در دید بود کاملا قابل ملاحظه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lead somebody astray: از راه بدر کردن منحرف کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take the law into one's own hands: شخصا قانون را برای کسی اجرا کردن شخ ...
٤ ماه پیش