نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
which reminds me: خوب شد یادم افتاد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
walking out on somebody: یعنی یه نفر مثل دوست یا پارتنرت رو ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you know that: اسمشو نبر.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not my concern: به من مربوط نیست.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
open up to: حرف دل زدن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuckstick: احمق کسخل شل مغز
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peter around: وقت تلف کردن. وقت کُشی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
i regret that: من پشیمونم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stall them: معطلشون کن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stall them: معطلشون کن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's in it for me: چی به من می رسه؟؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grip of money: کلی پول
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
zombie mood: حالتی که کسی همش سرش تو گوشیه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joog: ارزون
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a production: جَو دادن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yadadamean: می فهمی چی میگم؟ مخفف You know what ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heyna: مگه نه.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me in peace: راحتم بزار.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i quite understand: کاملا درک می کنم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pie eyed: خیلی مست
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pie face: صورت گرد و تپل
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pie wagon: یه زن خیلی چاق و چله.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seize the day: دم را غنیمت شمار. در لحظه زندگی کن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be so obvious: انقدر تابلو نباش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tighties: شرت مردونه چسبون.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joke's on you: خیت شدی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're such a jerk: خیلی عوضی هستی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a rip off: خیلی گرونه مگه سرگردنه است
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dont get me wrong: اشتباه برداشت نکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
overrated: زیاد از حد تعریف و تمجید شده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i mean no disrespect: قصد بی احترامی ندارم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i mean no disrespect: قصد بی احترامی ندارم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run that by me again: لطفا دوباره تکرار کن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
what took you so long: چرا اینقدر دیر کردی؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fuck buddy: ‏‎‎سکس پارتنر بدون تعهد خاصی احساسا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuck buddy: ‏‎‎سکس پارتنر بدون تعهد خاصی احساسا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
now we're even: حالا بی حساب شدیم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a relief: خیالم راحت شد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sad sack: افسرده غم زده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
these things happen: این چیزا پیش میاد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
these things happen: این چیزا پیش میاد.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i've had enough: کلافه شدم دیگه بَسمه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i've had enough: کلافه شدم دیگه بَسمه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she will be right: حله اوکیه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
no worries: خواهش میکنم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
see you around: تا بعد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to what end: چرا؟ که چی؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's final: ختم کلام تموم شد رفت همینی که گفتم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
far from it: اصلا هم اینطور نیست
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seen better days: ظاهر شدن علائم پیری یا کهنگی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's what i do: ما این کاره ایم!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's what i do: ما این کاره ایم!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sell someone out: خیانت کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gut feeling: یه حسی بهم میگه I have a gut feeli ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lit: شگفت انگیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lame: کسل کننده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i feel you: میفهممت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tying the knot: ازدواج کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tying the knot: ازدواج کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm wrecked: داغونم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm wrecked: داغونم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tear apart: زیر و رو کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's fucked: به گا رفته است.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't flatter yourself: اینقدر خودت رو دست بالا نگیر⠀
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
don't flatter yourself: اینقدر خودت رو دست بالا نگیر⠀
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm down for it: پایه ام
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm down for it: پایه ام
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let it be: رها کن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't let yourself go: تسلیم نشو
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shape up or ship out: یا اصلاح شو یا اخراج!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beat it: برو گُمشو
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will make it up to you: برات جبران میکنم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i will make it up to you: برات جبران میکنم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fuck face: کله کیری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shouldn't happen to a dog: خدا نصیب گرگ بیابون نکنه!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feed the kitty: کمک مالی کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
if you say so: باشه، هر چی تو بگی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
two of a kind: شبیه به هم بودن دو نفر از نظر ارزشه ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set me free: رها کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set me free: رها کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
simp: ساده لوح و ابله هم معنی میده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bear it in mind: یادت باشه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be about to: یه اتفاقی در حال افتادن، در شرف افت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be about to: یه اتفاقی در حال افتادن، در شرف افت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
at the end: در آخر کاری یا چیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll get the hang of it: قِلقش رو به دست میارم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you disgust me: حالمو بهم میزنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll give you a ride: من میرسونمت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no biggie: چیز مهمی نیست
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're full of it: داری چرت میگی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're full of it: داری چرت میگی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't ditch me: منو نپیچون
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't ditch me: منو نپیچون
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's over my head: از فهم من خارجه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's all we need: همینو کم داشتیم!
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's all we need: همینو کم داشتیم!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drop the act: فیلم بازی نکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drop the act: فیلم بازی نکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't sass me: زبون درازی نکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't sass me: زبون درازی نکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in two minds: دو دلم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm in two minds: دو دلم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's keeping you: معطل چی هستی؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what's keeping you: معطل چی هستی؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you sulking: قهری؟ دلخوری؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
are you sulking: قهری؟ دلخوری؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
have been: وقتی میخوایم بگیم "چه مدته" داریم ف ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you set me up: تو برام پاپوش دوختی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you set me up: تو برام پاپوش دوختی.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm done talking: من دیگه حرفی ندارم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't take it the wrong way: اشتباه برداشت نکن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get a life: تجربه کن یکم زندگی کن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take that back: حرفتو پس بگیر.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take that back: حرفتو پس بگیر.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a hard on: سیخ کردن شق کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lazy ass: کون گشاد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old bat: پیر خرفت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
old bat: پیر خرفت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you asking for it: تنت میخاره؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
are you asking for it: تنت میخاره؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stick around: همین جا بمون
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whats eating you: دردت چیه؟؟
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come again: یه بار دیگه بگو
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
time after time: بارها و بارها
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
later on: بعدتر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the corner: در گوشه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
long time no see: ازین وَرا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be stingy: گدا بازی درنیار.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a boner: سیخ کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a boner: سیخ کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a nerve: عجب رویی داره!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was a close shave: خطر از بیخ گوشم رد شد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i didn't mean it: منظوری نداشتم
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i didn't mean it: منظوری نداشتم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm bored stiff: حسابی حوصله ام سررفته
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give me a break: برو بابا شوخی نکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she can't take a joke: جنبه شوخی نداره.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's fuck: بزن بریم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have it your way: هر طور راحتی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rain on parade: خراب شدن برنامه/تفریح /خوشی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rain on parade: خراب شدن برنامه/تفریح /خوشی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burn out: نیم سوز شدن بُریدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang on: گوشی دستتون باشه!
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm stumped: هنگ کردم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come clean with me: با من صادق باش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come clean with me: با من صادق باش.
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in the shit: تا خرخره تو گوهم
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a piece of shit: چیز بی ارزشیه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't diss me: بی احترامی نکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don't diss me: بی احترامی نکن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's personal: این یه مسئله شخصیه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's ok: طوری نیست
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nice: گاهی باریکلا هم معنی میده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a beating: مال باختن پول از دست دادن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's unlike you: از تو بعیده
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make my words: به حرفم میرسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spare me: نمی خوام بشنوم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
none whatsoever: اصلا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
couldn't be better: بهتر از این نمیتونم باشم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couldn't be better: بهتر از این نمیتونم باشم.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sick to one's stomach: تا مغز استخونم سوخت تا فیها خالدونم ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pain in the ass: آدم رو مخی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lessons learned: درس عبرت شد
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wait your turn: صبر کن تا نوبتت بشه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wait your turn: صبر کن تا نوبتت بشه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mercy fuck: سکس ترحم آمیز
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cheapness: گدابازی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a physical: معاینه پزشکی شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
couch doctor: روانپزشک
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run some tests: آزمایش گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clean bill of health: تاییدیه سلامت پروانه بهداشت
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draw blood: آزمایش خون گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone's temperature: درجه حرارت بدن کسی را اندازه گرفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look the picture of health: سلامت و سرحال بودن مظهر سلامتی بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the mend: در حال خوب شدن رو به بهبود
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel on top of the world: سرحال بودن سالم و سرزنده بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
toss one's cookies: بالا آوردن استفراغ کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a turn for the worse: وخیم تر شدن بیماری بدتر شدن بیماری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
breathe one's last: از دنیا رفتن نفس آخر را کشیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break out: جوش زدن شروع شدن هر نوع اختلال پوست ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's very sweet of you: خیلی لطف داری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that's very sweet of you: خیلی لطف داری
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ballpark figure: برآورد تقریبی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the works: در دست تولید
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go public: سهامی عام شدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut someone's losses: کاهش دادن ضرر و زیان جلوی ضرر و زیا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budget squeeze: کاهش بودجه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
close the books: حساب ها را بستن حساب ها را موازنه ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
finger in the pie: نخود هر آشی بودن در هر کاری دخالت ک ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jack up: بالا بردن قیمت
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
throw money at something: پول وسط گذاشتن پول به پای چیزی ریخت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throw money at something: پول وسط گذاشتن پول به پای چیزی ریخت ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the long run: در گذر زمان
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in short supply: کم بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in short supply: کم بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run short of something: چیزی را تمام کردن چیزی رو کم آوردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tight spot: تنگنا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a nose dive: به شدت و سرعت سقوط کردن تحلیل رفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
saddled with debt: زیر بار قرض رفتن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
red ink: بدهی ضرر مالی
١١ ماه پیش