پیشنهادهای رز طلایی (٥١)
عالی یا فائقه Rule by a form of government in which the people, or some significant portion of them حکومت اداره می شود توسط یک ساختار حکومتی که در آن ...
محل جایگاه سلطنتی در مجلس اعیان که نمایندگان مجلس عوام برای شنیدن سخنان ملکه در لژ کنار صحن آن حضور می یابند این مجلس به مجلس لردان معروف است.
مجلس عوام
تک مجلسی ( سیستمی که فقط دارای یک مجلس مقننه است )
دو مجلسی
سیستم حکومتی متمرکز
رویه قضائی
قوانین مصوب پارلمان
سوگند در مقام اجرایی مثل سوگند ریاست جمهوری
در حقوق اساسی جانشین پادشاه ودر حقوق مدنی وارث معنی می شود.
در حقوق اساسی: خانواده سلطنتی در حقوق تجارت: حق امتیاز
تحلیف ریاست جمهوری
در حقوق تجارت لیسانس یا مجوز که تولید کننده به یک تاجر اهدا میکند در حقوق اساسی به معنی حق رای می باشد
استیضاح
برگه رای
رای اعتماد
حق وتو در شورای امنیت
حقوق مذهبی
حقوق عمومی
قاعده حقوقی
حاکمیت قانون ) قانون حاکم بر اعمال افراد
حکومت کردن به وسیله قانون ) قانون توجیح اعمال خودسرانه خواهد بود
قدرتی که در قانون اساسی صریحا ذکر نشده
قدرت تصریح شده در قانون اساسی ) مانند اختیارات قوه مجریه
قوه مقننه
قوه قضائیه
دولت یا حکومت به طورمثال: . A common simplified definition of a republic is a government where the head of state is not a monarch یک تعریف ساده متدا ...
تفکیک قوا
لاحــِق در حقوق به معنای آن است که بعد از چیزی بیاید و به آن محلق شود به طور مثال زمانی که قانونی پس از قانون سابق در خصوص یک موضوع حقوقی وضع می شود ...
به هرگونه واردات و صادرات کالا که از سوی دولت ممنوع شده باشد قاچاق کالا گفته می شود. برای مجازات قاچاق کالا باید به مفاد قانونی قانون مبارزه با قاچا ...
مطابق ماده 366 قانون مدنی مالی که به واسطه عقد فاسد و بیع فاسد در تصرف فردی درآید مقبوض به عقد فاسد می باشد. مثال بارز در این مورد معامله فضولی است.
حساس، نفوذ پذیر
منظره، دیدگاه، دورنما، نگرش
مغرور، سرافراز، متکبر، خودشیفته
خوش مشرب، فرداجتماعی، خوش خُــلق
دوتایی، جفتی، زوج ها
مجوز، گواهینامه، پروانه ، اجازه صادرکردن
ازدواج کردن، به عقدنکاح درآوردن، عروسی کردن، شوهردادن
شوخی کردن The girl joked with her friend آن دختربادوستش شوخی کرد or Many have joked about the idea that people who want to have kids should be licens ...
دارای مجوز، مجاز ، دارای گواهینامه forexample:a licensed taxi operator یک تاکسی مجوزدار
براساس، طبق، مبنی
صفت ها:بهترین ، بزرگترین ، نیکوترین، بهتروجه، بهترین کار، خوب ترین ، شایسته ترین، اعلاء نوعی ازافعال:مثل سبقت گرفتن، برتری جستن
انتخاب کردن، به نتیجه رسیدن ، جدا کردن، گزیدن ، خواستن ، برگزیدن، پسندیدن
شکل سوم فعل که اغلب باعلامت اختصاری pp نشان داده میشود for example: be= been or begin=begun
موردبحث قرارگرفتن/مورداعتراض قرارگرفتن for example: As a soccer began to increase popularity it was contested as an loc recognized Olympic sport at t ...
ژوئیه یا جولای ( July ) که31 روزه ومعادل آن به شمسی از 10 تیر تا 10مرداده ( هفتمین ماه میلادی )
دوره گـــَرد for example: travelling salesman به معنای فروشنده دوره گـــَرد
حتی Revocation. An offer may be revoked at any time prior to acceptance, even where stated to be open for a certain period of time رجوع، یک ایجاب مم ...
ایجاب دهنده ( حقوقی )
ایجاب شونده ( حقوقی )