پیشنهادهای ملاقات و تلاقی لغات (١,١٣٢)
فلاسک ؛ در ساختمان این کلمه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات، در یک نگاه اولیه و سطحی سه کلمه سلف و فلس و ظرف قابل مشاهده است. یعنی اگر با این سه ک ...
پارادایم ؛ یک سیکل جدا و یک چرخه ی مستقل پارا ؛ دارای انرژی و دارای حرکت رفت و برگشتی پارا ؛ فارا ، فر ، پارس ، فارس ، پرایس ، پریز ، پرزیدنت و. . ...
پِرشیَن ، پرشیا ؛ نیرومند ، توانمند ، دارای قدرت و انرژی مرتبط با مفهوم کلماتی از قبیل ؛ پورشه ، پرشیا ، پروژکتور ، پروژه ، پرورش و. . . پروژه ؛ گ ...
پِرشیَن ؛ نیرومند ، توانمند ، دارای قدرت و انرژی مرتبط با مفهوم کلماتی از قبیل ؛ پورشه ، پرشیا ، پروژکتور ، پروژه ، پرورش و. . . پروژه ؛ گذاشتن وق ...
پروژکتور ؛ نورافکن پر قدرت و پر شدت ، ابزار نور افشانی در حجم زیاد. منشعب از کلمه ی پارس و فارس و پرشین و پرشیا و پروژه و پروسه و. . . پروژه ؛ گذاش ...
پروژه ؛ گذاشتن وقت و انرژی جهت انجام یک عملیات زمانبندی شده و محاسبه شده بر مبنای یک طرح و نقشه ی از پیش تعیین شده. پروسه ؛ منشعب از کلمه ی پِرِس ب ...
پروسه ؛ منشعب از کلمه ی پِرِس به معنی صرف وقت و انرژی گذاشتن جهت انجام یک پروژه ی فشرده و تحت فشار با فرصت کم و یا یک عملیات فکری و فیزیکی در کوتاه ت ...
پُرسه ؛ پرسش ، داد و ستد علمی جهت پر شدن پَرسه ؛ پَرسه زنی ، پیاده روی جهت دریافت یا خرید چیزی پِرسه ؛ پِرسه زنی ، مرتبط با مفهوم پِرس و فشار به مع ...
پُرسه ؛ پرسش ، داد و ستد علمی جهت پر شدن پَرسه ؛ پَرسه زنی ، پیاده روی جهت دریافت یا خرید چیزی پِرسه ؛ پِرسه زنی ، مرتبط با مفهوم پِرس و فشار به مع ...
پیزو الکترونیک ؛ تولید الکتریسیته و نیروی برق از طریق نیروی فشار حاصل از وزن اعمال شده از پیاده روی عابران چراغ پیزوری ؛ Pezuri lamp چراغ پیزوری د ...
پیزو الکترونیک ؛ تولید الکتریسیته و نیروی برق از طریق نیروی فشار حاصل از وزن اعمال شده از پیاده روی عابران چراغ پیزوری ؛ Pezuri lamp چراغ پیزوری د ...
چراغ پیزوری ؛ Pezuri lamp چراغ پیزوری در قدیم الایام به چراغ نفتی هایی گفته می شد که دارای مخزن ذخیره ی نفت بودند و با اهرم ایجاد فشاری که با تلمبه ...
چراغ پیزوری ؛ Pezuri lamp پیزوری ؛ به لحاظ مفهوم نهفته شده در ساختمان این کلمه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات مرتبط با مفهوم کلمه ی push به معنی ...
پیزوری ؛ به لحاظ مفهوم نهفته شده در ساختمان این کلمه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات مرتبط با مفهوم کلمه ی push به معنی فشار دادن و هل دادن می باشد ...
navigate ؛ پیمایش و ناوبری و جهت یابی از جهت رسیدن به نان و نوا و منفعت. مرتبط با مفهوم کلمه ی ناوگان ناف ناو ؛ نافع ، نفع رسان و نوا دهنده ناف در ...
ژاکلین ؛ جاکلین ، جَکلین ، چاقلین ، شَقلین ، زاگلین ، زَگلین ، ثقلین ، زاغلین ، ساقلین ، شاقلین ، شاخلین ، ساخالین ، زاجلین و. . . تنومند ، نیرومند ...
چنار ؛ با ریخت جنار به معنی دارای جان و عمر زیاد
چادر ؛ کلمه ی چادر و چتر از یک مصدر می باشد. فلسفه ی پیدایش و ایجاد کلمه ی چادر در تاریخچه ی زبانشناسی و تمدن بشر از جادار بودن یا دارای جا بودن بو ...
مُژان ؛ دارای مژده ، دارای مزایا ، دارای نوید و امید ، حاوی محتوا ، درون پُر ، پُر مزه و پُر مزیت مفهوم کلمه ی مُژان با موژه نباید اشتباه گرفته شود ...
bushehr ؛ بوشهر بوشِهر ؛ اگر مسیر ایجاد ساختمان کلمه ی بوشهر را از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات دنبال کنیم تا ببینیم از چه سرچشمه ای جاری شده و به ...
bushehr ؛ بوشهر بوشِهر ؛ اگر مسیر ایجاد ساختمان کلمه ی بوشهر را از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات دنبال کنیم تا ببینیم از چه سرچشمه ای جاری شده و به ...
راجی ؛ ترتیب میزان قدرت حرف ج در کلمه ی راجی و انطباق این آوا با واقعیت با حروف مشابه خودش از محل صدور آوا به ترتیب عبارت است از ؛ ج چ ش ژ ز س حرف ج ...
ژاپن؛ کشور ژاپن که به سرزمین آفتاب تابان معروف است در واقعیت و عالم واقع نیز منطبق با همان شرایط، همین مفهوم را در دل خودش دارد. کلمه ژاپن یا چاپان ...
غایت ؛ دارای قید و قاعده گیتی ؛ دارای گایت یا غایت گاد ؛ قادر و خالق گیتی در قانون و قواعد ایجاد کلمات حرف ( گ ت ) به دلیل نزدیکی محل صدور آوا در ق ...
گیتی ، گیتا ؛ دارای گایَت یا غایَت و هدف گاد ؛ قادر و خالق گیتی در قانون و قواعد ایجاد کلمات حرف ( گ ت ) به دلیل نزدیکی محل صدور آوا در قانون قلب ها ...
گیتی ؛ دارای گایت یا غایت گاد ؛ قادر و خالق گیتی در قانون و قواعد ایجاد کلمات حرف ( گ ت ) به دلیل نزدیکی محل صدور آوا در قانون قلب ها و منقلب شدن حر ...
گیتار ؛ دارای قدرت و قدرت دهنده در قانون و قواعد ایجاد کلمات حرف ( گ ت ) به دلیل نزدیکی محل صدور آوا در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف د ...
وَهم ؛ فَهم ، فهمیدن ، فهمند ، پهمن ، بهمن ، به هم آمدن ، متمرکز شدن ، بهمنش
وَهم ؛ فَهم ، فهمیدن ، فهمند ، پهمن ، بهمن ، به هم آمدن ، متمرکز شدن ، بهمنش
آوند ؛ آبند ، آب بند ، آب به بند کشیده شده در رگ درخت
فهرست ؛ پرستیژ و صورت کار منشعب از کلمه ی پارس و فارس و فُرس و پرستش پرستار پریز پرزیدنت و. . . به معنی دارای انرژی و آراستگی و نظم موضوعات و مطالب. ...
پرستیژ ؛ فهرست و صورت کار منشعب از کلمه ی پارس و فارس و فُرس و پرستش پرستار و. . . به معنی دارای انرژی و آراستگی. چیدمان حرف ( ه ) در ساختمان کلمه ی ...
اُمَّت ؛ تجمیع همه ی ملل باهم می شود امت. رابطه ی امت و ملت رابطه ی مادر فرزندی است. ملت ؛ مَلَاء اِملا مُلاع مالامال تلاطم ملات لت لاتین پاتیل ح ...
کُریدور ؛به لحاظ مفهوم مرتبط با کلمه ی گریدر. به معنی جاده ای که توسط گریدر راه سازی ایجاد گردیده است. کُریدور ؛ جاده ای هموار برای به گردش در آمدن ...
گِریدر ؛ ماشین جاده صاف کن که توسط آن امکان گردیدن و گردش ماشین آلات دارای چرخ قرقره بر روی زمین هموار فراهم می شود. Grader ؛ گِریدر ؛ کَرتبندی نمود ...
گِریدر ؛ ماشین جاده صاف کن و ایجاد کریدور که توسط آن امکان گردیدن و گردش ماشین آلات دارای چرخ قرقره بر روی زمین هموار فراهم می شود. Grader ؛ گِریدر ...
جَنْگ ؛ جان گذاری ، جان گرفتن ، کشتن جُنْگ ؛ جان دادن و جان گرفتن ، شاد کردن و شاد شدن جِنْگ ؛ جان سپاری
دنیا ؛ محل کاشتن دانه ، محل دین و دانایی ، محل کسب دانش و دانستن و دینامیک شدن خاک ؛ خشکی ، با اصطلاح خاک و خاشاک زمین ؛ خاک سرد گیتی ؛ قید و قاعده ...
قبر ؛ قَعر و قُوْر قُوْر با ریخت گُوْر به معنی گودی و گودال به لحاظ مفهومی مرتبط با کلمه ی قوری همچنین کلمه ی گهواره به معنی دارای گودی
رستاخیز ؛ برخواستن نحوه و مدل ایجاد کلمه ی رستاخیز ؛ رُستن و خیزش رُست و خیز رشد و خیسش خیس شدن و رشد کردن
مذاکره ؛ ذکر ، تذکر ، ذکور ، مذکر ، ذکاوت ، تذکیه اگر مسیر ایجاد این کلمه را دنبال کنیم بدینصورت قابل تبیین خواهد بود ؛ همزمان چهار مفهوم سختی و س ...
استغفار ؛ استخفار ، خوف داشتن از مجازات و طلب تخفیف ، خائف شدن و تخفیف خواستن
نفرت ؛ از مصدر نف و ناف به معنی نفع نداشتن ناف ؛ عضو نافع ، نفع رسان ساختمان این کلمه از ریشه ی نف می باشد بندی که جنین از طریق آن از وجود مادر ...
نفرین ؛ از مصدر نف و ناف به معنی مورد نفرت قرار گرفتن و نفع نداشتن ناف ؛ عضو نافع ، نفع رسان ساختمان این کلمه از ریشه ی نف می باشد بندی که جنین ...
نفت ؛ از مصدر نف و ناف به معنی ماده ی پُر منفعت و نافع ایجاد شده است. مدل نگارگری حرف ( ت ) با دو نقطه در انتهای ساختمان کلمه ی نفت مثل سرطان و سرا ...
ناوند ؛ بالشتک خمیر نان برای به نان و نوا رسیدن ناوند ؛ نوا دهنده ، نافند ، نافع درک بهتر مطلب فوق مرتبط با تحلیل و تفسیر متن زیر؛ نفت ؛ از مصدر ...
ناف ؛ عضو نافع ، نفع رسان ساختمان این کلمه از ریشه ی نف می باشد بندی که جنین از طریق آن از وجود مادر در داخل رحم نفع می برد و به نفا یا نوا می ر ...
نفله ؛ نفلة ، نفرت ، نفرین ، نفر ، نفع ، ناف ، نافی ، نافع ، نافله ، انفال و. . . حرف ( ل ) در قانون قلب ها قابل تبدیل به حرف ( ر ) می باشد از نف ...
نافله ؛ مصدر این کلیدواژه ، کلمه ی ناف به معنی نفع رسان می باشد. حرف ( ف ) از محل صدور آوا به دلیل نزدیکی و محل مشترک صدور آوا قابل تبدیل به حرف ( و ...