پیشنهاد‌های ملاقات و تلاقی لغات (١,٥٥٥)

بازدید
١,٦٩٣
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیتار ؛ دارای قدرت و قدرت دهنده در قانون و قواعد ایجاد کلمات حرف ( گ ت ) به دلیل نزدیکی محل صدور آوا در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف د ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وَهم ؛ فَهم ، فهمیدن ، فهمند ، پهمن ، بهمن ، به هم آمدن ، متمرکز شدن ، بهمنش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وَهم ؛ فَهم ، فهمیدن ، فهمند ، پهمن ، بهمن ، به هم آمدن ، متمرکز شدن ، بهمنش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آوند ؛ آبند ، آب بند ، آب به بند کشیده شده در رگ درخت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فهرست ؛ پرستیژ و صورت کار منشعب از کلمه ی پارس و فارس و فُرس و پرستش پرستار پریز پرزیدنت و. . . به معنی دارای انرژی و آراستگی و نظم موضوعات و مطالب. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرستیژ ؛ با ریخت فرستیژ و فهرستیژ به معنی فهرست بندی شدن فهرست بندی شدن و ایجاد صورت کار به صورت پاراستی و وارستگی منشعب از کلمه ی پارس و فارس و ف ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اُمَّت ؛ تجمیع همه ی ملل باهم می شود امت. رابطه ی امت و ملت رابطه ی مادر فرزندی است. ملت ؛ مَلَاء اِملا مُلاع مالامال تلاطم ملات لت لاتین پاتیل ح ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کُریدور ؛به لحاظ مفهوم مرتبط با کلمه ی گریدر. به معنی جاده ای که توسط گریدر راه سازی ایجاد گردیده است. کُریدور ؛ جاده ای هموار برای به گردش در آمدن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گِریدر ؛ ماشین جاده صاف کن و ایجاد کریدور که توسط آن امکان گردیدن و گردش ماشین آلات دارای چرخ قرقره بر روی زمین هموار فراهم می شود. Grader ؛ گِریدر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گِریدر ؛ ماشین جاده صاف کن که توسط آن امکان گردیدن و گردش ماشین آلات دارای چرخ قرقره بر روی زمین هموار فراهم می شود. Grader ؛ گِریدر ؛ کَرتبندی نمود ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جَنْگ ؛ جان گذاری ، جان گرفتن ، کشتن جُنْگ ؛ جان دادن و جان گرفتن ، شاد کردن و شاد شدن جِنْگ ؛ جان سپاری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دنیا ؛ محل کاشتن دانه ، محل دین و دانایی ، محل کسب دانش و دانستن و دینامیک شدن خاک ؛ خشکی ، با اصطلاح خاک و خاشاک زمین ؛ خاک سرد گیتی ؛ قید و قاعده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قبر ؛ قَعر و قُوْر قُوْر با ریخت گُوْر به معنی گودی و گودال به لحاظ مفهومی مرتبط با کلمه ی قوری همچنین کلمه ی گهواره به معنی دارای گودی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رستاخیز ؛ برخواستن نحوه و مدل ایجاد کلمه ی رستاخیز ؛ رُستن و خیزش رُست و خیز رشد و خیسش خیس شدن و رشد کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مذاکره ؛ ذکر ، تذکر ، ذکور ، مذکر ، ذکاوت ، تذکیه اگر مسیر ایجاد این کلمه را دنبال کنیم بدینصورت قابل تبیین خواهد بود ؛ همزمان چهار مفهوم سختی و س ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استغفار ؛ استخفار ، خوف داشتن از مجازات و طلب تخفیف ، خائف شدن و تخفیف خواستن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفرت ؛ اگر این کلمه از ریشه ی نف باشد یک تعریف دارد اگر از ریشه ی فرت یا فرد یا فرط باشد تعریف دیگری پیدا می کند. از مصدر نف و ناف به معنی نفع نداش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفرین ؛ از مصدر نف و ناف به معنی مورد نفرت قرار گرفتن و نفع نداشتن ناف ؛ عضو نافع ، نفع رسان ساختمان این کلمه از ریشه ی نف می باشد بندی که جنین ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفت ؛ از مصدر نف و ناف به معنی ماده ی پُر منفعت و نافع ایجاد شده است. مدل نگارگری حرف ( ت ) با دو نقطه در انتهای ساختمان کلمه ی نفت مثل سرطان و سرا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناوند ؛ بالشتک خمیر نان برای به نان و نوا رسیدن ناوند ؛ نوا دهنده ، نافند ، نافع درک بهتر مطلب فوق مرتبط با تحلیل و تفسیر متن زیر؛ نفت ؛ از مصدر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناف ؛ عضو نافع ، نفع رسان ساختمان این کلمه از ریشه ی نف می باشد بندی که جنین از طریق آن از وجود مادر در داخل رحم نفع می برد و به نفا یا نوا می ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفله ؛ نفلة ، نفرت ، نفرین ، نفر ، نفع ، ناف ، نافی ، نافع ، نافله ، انفال و. . . حرف ( ل ) در قانون قلب ها قابل تبدیل به حرف ( ر ) می باشد از نف ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نافله ؛ مصدر این کلیدواژه ، کلمه ی ناف به معنی نفع رسان می باشد. حرف ( ف ) از محل صدور آوا به دلیل نزدیکی و محل مشترک صدور آوا قابل تبدیل به حرف ( و ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبیان ؛ تبیین کننده ، بَیان نمودن برای بینا شدن. ترکیبی از دو کلمه ی بیان و بینا با دو مفهوم بیان نمودن و بینندگی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

punch ; پَنجره ، پِنچری ، پهن جَره ، وجود پهنه و روزنه ای برای عبور جریان از قبیل نور هوا سیال

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبوک ؛ دارای طبقه انطباق ؛ هم طبقه بودن ، هم سطح و هم تراز بودن. به لحاظ تاپ بودن مطابق هم بودن. درک بهتر مطلب فوق مرتبط با کلمات هم ریشه با کلمه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

امتیاز ؛ دارای مزیت و مزایا ، حاوی محتوای برتر اصطلاح مَزّه در دهان به معنی تمایز دادن و مُمَیِّزی طعم ها در تشخیص شوری و شیرینی و ترشی و شوری و تلخ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تازی ؛ این کلیدواژه در یک موقعیت کاربردی دیگر که برای سگ های شکاری استفاده می شود به خاطر عملی می باشد که این حیوان با دنبال نمودن شکار آن را از گله ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تازه ؛ اگر مسیر ایجاد کلمه و کلیدواژه ی تازه را در آبراه جریان سیال ایجاد کلمات پیگیری کنیم تا ببینیم از چه مسیری به این ساختمان رسیده و به چه جهت ها ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انطباق ؛ هم طبقه بودن ، هم سطح و هم تراز بودن. به لحاظ تاپ بودن مطابق هم بودن. درک بهتر مطلب فوق مرتبط با کلمات هم ریشه با کلمه ی طبقه در متن زیر ت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتابک ؛ طبقه بالا ، در تاپ کار بودن به لحاظ طبقات اجتماعی طبقه ؛ مفهوم کلمه ی طبقه در ساختمان، اشاره به یک فضایی دارد که در تاپ کار top واقع شده با ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طبقه ؛ مفهوم کلمه ی طبقه در ساختمان، اشاره به یک فضایی دارد که در تاپ کار top واقع شده باشد. طَبَق ؛ ظرفی پایه دار و کاسه مانند که دارای حجم و عمق ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طَبَق ؛ ظرفی پایه دار و کاسه مانند که دارای حجم و عمق بیشتری نسبت به دیگر ظروف باشد به گونه ای که محتویات درون ظرف از سطح زمین در تاپ کار واقع شده با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طب ؛ اصطلاح تب کردن یا طب کردن در علم پزشکی به مفهوم به تاپ رسیدن حرارت بدن می باشد. ترکیب دو حرف ( ت پ ) با شکل های نگارشی مختلف در جریان سیال و د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تَبَّت ؛ ترکیب دو حرف ( ت پ ) با شکل های نگارشی مختلف در جریان سیال واقع شده در آبراه ایجاد کلمات یک مفهوم مشترک چند بُعدی در ساختمان کلمات در موقعیت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تَپّه ؛ ترکیب دو حرف ( ت پ ) با شکل های نگارشی مختلف در جریان سیال ایجاد کلمات یک مفهوم مشترک در ساختمان کلمات در موقعیت های کاربردی مختلف ایجاد می ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

موج ؛ مواج مَموج مموجک مموچک ممیچک مصدر کلمات فوف، مَچ می باشد. کلمه ی مموجی و مَموجَک و مَمیجَک به گل های پیچک که با مَچ شدن با دیگر گیاهان و پی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَموجی؛ مصدر این کلمه، مَچ می باشد. کلمه ی مموجی و مَموجَک و مَمیجَک به گل های پیچک که با مَچ شدن با دیگر گیاهان و پیچیدن و موج خوردن به اطراف آن ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَموجَک ؛ مصدر این کلمه، مَچ می باشد. کلمه ی مَمیجَک به گل های پیچک که با مَچ شدن با دیگر گیاهان و پیچیدن به اطراف آن رشد می کند و خودش را به آسمان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَمیجَک ؛ مصدر این کلمه، مَچ می باشد. کلمه ی مَمیجَک به گل های پیچک که با مَچ شدن با دیگر گیاهان و پیچیدن به اطراف آن رشد می کند و خودش را به آسمان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپنتا ؛ زیبنده زیبا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناره ؛ محل و موضع رساندن نور و نیرو و انرژی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انار ؛ نار ، نور ، نیرو ، اَنوَر ، نیرو بخش ، نیرو دهنده ، نورانی کننده ، پر انرژی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازرگانی ؛ بازار بعلاوه گانی گانی ؛ گان ، کان ، مکان بازرگانی ؛ مکان بازار ، بازاریابی بازار ؛ بازیابی انرژی بازار ؛ باز بعلاوه آر باز ؛ دوباره ، مج ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اترک ؛ کلمه ی اَترَک با ریخت اَطرَق منشعب شده و تغییر ریخت یافته ی کلمه ی طریق و طریقت و طارق با اصطلاح رایج از این طریق یا از آن طریق می باشد. یعن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَسْوَد ؛ یعنی خیلی سفید مثل کبیر و اکبر مثل کامل و اکمل مثل حمید و احمد سنگ حجر الاسود نیز بنا بر گفته ها در ابتدا خیلی سفید بوده و به مرور زمان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کابوس ؛ قابوس ، قاووس ، قوی ، ترس شدید و قوی کی کاووس ؛ کی بعلاوه کاووس کی ؛ کوی ، کیان ، سرزمین کاووس ؛ قاووس ، بسیار قوی کلمه ی کی کاووس نیز به م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کابوی ؛ ریخت اصلی تر این کلمه در زبان فارسی، کلمه ی گاووی به معنی گاوچران می باشد. کلمه ی کابوی به لحاظ معنا و مفهوم مستتر در ساختمان این کلمه در ق ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کی کاووس ؛ کی بعلاوه کاووس کی ؛ کوی ، کیان ، سرزمین کاووس ؛ قاووس ، بسیار قوی کلمه ی کی کاووس نیز به معنی شخص قوی و مقتدر که صاحب کیان و سرزمینی باش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاو ؛ گاوی ، قاوی ، قَوی ، پُر قُوَّت. درک بهتر مطلب فوق مرتبط با تحلیل و تفسیر کلمات هم خانواده با کلمه ی گاو در متن زیر خدمت علاقمندان به مقوله ی ...