پیشنهادهای ملاقات و تلاقی لغات (١,٦٥٦)
زهدان ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلمه در پهنه ی واژگان و دریای لغات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تحلیل و تفسیر و تبیین شده است! زُ ...
زهدان ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلمه در پهنه ی واژگان و دریای لغات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تحلیل و تفسیر و تبیین شده است! زُ ...
زهدان ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلمه در پهنه ی واژگان و دریای لغات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تحلیل و تفسیر و تبیین شده است! زُ ...
زهدان ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلمه در پهنه ی واژگان و دریای لغات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تحلیل و تفسیر و تبیین شده است! زُ ...
زُهد ؛ سخن سخاوتمندی که این کلمه برای ما دارد به معنی یاری کردن و کمک نمودن و کاری را برای آینده انجام دادن و مستعد نمودن شرایط می باشد. کلمه ی زُه ...
سئول ؛ سؤال سائل مسئله مسئول از آنجایی که زبان به عنوان یک ابزار ارتباط در جوامع بشری، مسئله ای می باشد که مرتبط با انسان می باشد و انسان ها نیز هر ...
وطن ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلمه در پهنه ی واژگان و دریای لغات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات با ریخت واتَن مرتبط با مفهوم کلمه ی وات و توان ...
شُکر ؛ با توجه به تاریخچه و پیشینه ی مشترک زبان ها در مبحث زبانشناسی تعریفی که این کلمه از خودش برای ما بر مبنای قانون و قواعد ایجاد کلمات دارد به مع ...
عورت ؛ تغییر شکل یافته ی کلمه ی آلت مرتبط با مفهوم کلماتی از قبیل اِروتیک به معنی شهوانی و عریان و عوریان با ترجمه و معنی لختی.
حجاب ؛ تعریفی که این کلمه از خودش برای ما دارد به معنی نیاز دارای معنا و مفهوم می باشد. حُجَّت؛ مصدر این کلمه دو حرف ح ج می باشد. مفهومی که از ای ...
مَرد ؛ اطلاق کلمه ی مرد برای جنس مذکر با نقش اجتماعی بیشتری که دارد در قانون و قواعد ایجاد کلمات از جهت نیاز به اراده ی فیزیکی و مادی بیشتری می باشد ...
مَرد ؛ اطلاق کلمه ی مرد برای جنس مذکر با نقش اجتماعی بیشتری که دارد در قانون و قواعد ایجاد کلمات از جهت نیاز به اراده ی فیزیکی و مادی بیشتری می باشد ...
مَرد ؛ اطلاق کلمه ی مرد برای جنس مذکر با نقش اجتماعی بیشتری که دارد در قانون و قواعد ایجاد کلمات از جهت نیاز به اراده ی فیزیکی و مادی بیشتری می باشد ...
لو ؛ دو حرف ( ل ر ) در ساختمان کلمات مفهوم وجود یک انرژی مستمر و سیال و دارا بودن را در مفهوم کلمات ایجاد می کند. پسوند لو در فرهنگ نامگذاری ها مثل ...
سردار عِیْوَض خان ؛ قبل از اینکه معنا و مفهوم کلمه ی عِیْوَض را تحلیل و تفسیر کنیم یک شرح حالی از این سردار بزرگ و رشید و غیور و پرآوازه ایرانی، مردی ...
جود ؛ مرتبط با مفهوم کلمه ی جواد جواد ؛ تعریفی که این کلمه بر مبنای کلمات هم خانواده ی خودش در جایگاه های کاربردی مختلف از خودش برای ما دارد به مع ...
عناد ؛ ریشه ی اصلی این کلمه دو حرف ( ع د ) می باشد. که مرتبط با کلماتی مثل عدو و عدوان منشعب از مفهوم تَعَدّی نمودن ایجاد شده است. و مفهوم تَعَدّی ...
Snow; با توجه به تاریخچه و پیشینه ی مشترک زبان ها و با توجه به اینکه زبان فارسی و سرزمین ایران مرکز صدور تمدن به دیگر نقاط بوده است، فلسفه ی ایجاد ...
Snow; با توجه به تاریخچه و پیشینه ی مشترک زبان ها و با توجه به اینکه زبان فارسی و سرزمین ایران مرکز صدور تمدن به دیگر نقاط بوده است، فلسفه ی ایجاد ...
خورد ؛ ریز خوردن ؛ مفهوم این کلمه از جهت خورد خورد یا ریز ریز یا جرعه جرعه کردن خوراکی ها جهت تناول نمودن دارای معنا و مفهوم می باشد. خِرَد و خرد ...
خوردن ؛ مفهوم این کلمه از جهت خورد خورد یا ریز ریز یا جرعه جرعه کردن خوراکی ها جهت تناول نمودن دارای معنا و مفهوم می باشد. خِرَد و خردمند ؛ اصطلاح ...
خِرَد و خردمند ؛ اصطلاح کلمه ی خردمند برای انسانهای فکور از جهت خُرد نمودن مسایل جهت تجزیه تحلیل نمودن برای درک و هضم مسایل و ماندگاری آن در ذهن دارا ...
خِرَد و خردمند ؛ اصطلاح کلمه ی خردمند برای انسانهای فکور از جهت خُرد نمودن مسایل جهت تجزیه تحلیل نمودن برای درک و هضم مسایل و ماندگاری آن در ذهن دارا ...
خِرَد و خردمند ؛ اصطلاح کلمه ی خردمند برای انسانهای فکور از جهت خُرد نمودن مسایل جهت تجزیه تحلیل نمودن برای درک و هضم مسایل و ماندگاری آن در ذهن دارا ...
خِرَد و خردمند ؛ اصطلاح کلمه ی خردمند برای انسانهای فکور از جهت خُرد نمودن مسایل جهت تجزیه تحلیل نمودن برای درک و هضم مسایل و ماندگاری آن در ذهن دارا ...
خِرَد و خردمند ؛ اصطلاح کلمه ی خردمند برای انسانهای فکور از جهت خُرد نمودن مسایل جهت تجزیه تحلیل نمودن برای درک و هضم مسایل و ماندگاری آن در ذهن دارا ...
هدر ؛ در بعد فیزیکی و مادی به معنی به دَر شدن انرژی و هُوْر و حرارت و حاره مرتبط با مفهوم مشترک کلمه ی انتحار در یک موقعیت کاربردی دیگر. انتحار ؛ ف ...
هدر ؛ در بعد فیزیکی و مادی به معنی به دَر شدن انرژی و هُوْر و حرارت و حاره مرتبط با مفهوم مشترک کلمه ی انتحار در یک موقعیت کاربردی دیگر. انتحار ؛ ف ...
هدر ؛ در بعد فیزیکی و مادی به معنی به دَر شدن انرژی و هُوْر و حرارت و حاره مرتبط با مفهوم مشترک کلمه ی انتحار در یک موقعیت کاربردی دیگر. انتحار ؛ ف ...
هدر ؛ در بعد فیزیکی و مادی به معنی به دَر شدن انرژی و هُوْر و حرارت و حاره مرتبط با مفهوم مشترک کلمه ی انتحار در یک موقعیت کاربردی دیگر. انتحار ؛ ف ...
بسیج ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در پهنه ی واژگان و دریای لغات بدینصورت قابل تبیین است ؛ افزونه ی حرف ...
بسیج ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در پهنه ی واژگان و دریای لغات بدینصورت قابل تبیین است ؛ افزونه ی حرف ...
بسیج ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در پهنه ی واژگان و دریای لغات بدینصورت قابل تبیین است ؛ افزونه ی حرف ...
بسیج ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در پهنه ی واژگان و دریای لغات بدینصورت قابل تبیین است ؛ افزونه ی حرف ...
پارافین؛ دارای بار و پاراف شده و پُر بار و بارگذاری شده پاراف و پاراگراف؛ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی بارگذاری نهایی و تأیید و تصد ...
پاراف و پاراگراف؛ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی بارگذاری نهایی و تأیید و تصدیق متن های نگارش شده در ورق هایی که با گراف بارگذاری می شو ...
پاراف و پاراگراف؛ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی بارگذاری نهایی و تأیید و تصدیق متن های نگارش شده در ورق هایی که با گراف بارگذاری می شو ...
بروفن ؛ بار نهادن و باررسانی جهت وار شدن و ردیف شدن مرتبط با مفهوم مشترک کلمه ی approve در زبان انگلیسی تحلیل و تفسیر و فلسفه ی ایجاد و پیدایش این ...
approve ؛ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی با یک تعریف موازی و غیرانطباقی با ریشه ی این کلمه به معنی تأیید شدن تحلیل و تفسیر و فلسفه ی ایجاد و پ ...
approve ؛ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی با یک تعریف موازی و غیرانطباقی با ریشه ی این کلمه به معنی تأیید شدن تحلیل و تفسیر و فلسفه ی ایجاد و پ ...
پروفسشنال ، پروفسور ؛ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی حرفه ای و دانشمند مرتبط با مفهوم مشترک کلمه ی approve در زبان انگلیسی تحلیل و تف ...
پروفسشنال ؛ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی حرفه ای تحلیل و تفسیر و فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلم ...
پروفسشنال ؛ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی حرفه ای مرتبط با مفهوم مشترک کلمه ی approve در زبان انگلیسی تحلیل و تفسیر و فلسفه ی ایجاد ...
بَرف ، بروفه ؛ مرتبط با مفهوم مشترک کلمه ی approve در زبان انگلیسی تحلیل و تفسیر و فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد ...
بروفه ؛ مرتبط با مفهوم مشترک کلمه ی approve در زبان انگلیسی تحلیل و تفسیر و فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات د ...
پُرُف یا پُرُوْ ؛ تحلیل و تفسیر و فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تبیین شده است ؛ پروفایل ؛ با ...
پُرُف یا پُرُوْ ؛ مرتبط با مفهوم مشترک کلمه ی approve تحلیل و تفسیر و فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن ز ...
کلیدواژه ی بلوار یک کلمه ی کاملاً فارسی است. کلمه ی بلوار با ریخت های بولوار ، بالوار ، بالاوار به معنی بلندی وار شده و هموار شده دارای معنا و مفهوم ...
کلیدواژه ی بلوار یک کلمه ی کاملاً فارسی است. کلمه ی بلوار با ریخت های بولوار ، بالوار ، بالاوار به معنی بلندی وار شده و هموار شده دارای معنا و مفهوم ...
فاطمه ؛ فدا شونده و فدا کننده ی جان ، جان فدا فُتوا ؛ مرتبط با مفهوم کلیدواژه ی فطرت که اگر بخواهیم بر مبنای کلام این کلمه و کلمات مرتبط و دارای ا ...