پیشنهاد‌های فاطیما ابراهیمی (٥٩)

بازدید
١٧
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

range

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١٧

یه اهنگ از وانتونز ( کوروشو رها ) 😂

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

راه شیری milky way galexy:کهکشان راه شیری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برادر شوهرم ، و شوهر خواهر شوهرم میشن برادر این لا ی من خواهر شوهرم ، وزن برادر شوهرم میشن سیستر این لا های من و همینطور من هم براشون همین میشم ینی م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تکنسین اتاق عمل . کارش چیه؟کارش اینه اتاق عملو اماده میکنه ابزارواماده میکنه یا استریل کردن اتاقو ابزارارو ب عهده داره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

Verb come down from the air نشستن هواپیما. . فرود اومدن هواپیما↙ کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Varb leave the ground and start flying بلند شدن هواپیما↖ کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Nown A second pilot حلبان دوم ، کمک خلبان کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Adverb In or to another country خارج ، خارج از کشور، بیرون مرز He lives abroad. او در خارج کشور زندگی میکند کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Nown a company that proides flight fo people شرکت هواپیمایی. . شرکتیه ک پروازارو واسه مردم فراهم میکنه کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Nown . A person who flies an aircraft خلبان کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

Adjective of girls or women مونث ، دختر یا زن ، ماده A female bird:یک پرنده ماده کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

Nown A person who controls a ship or an airplane کاپیتان ، ناخدا ، کسی ک کشتی یا هواپیما را کنترل میکند . کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Adjective means very large or great خیلی بزرگ، عظیم الجثه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Nown hiking is a long walk in the mountains or the country کوهنوردی، پیاده روی طولانی روی کوه کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Nown Means running slowly ارام راه رفتن کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Nown Sightseeing means visiting interesting places of a city بازدید ( از مکان های دیدنی شهر ) کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Adverb Soon means early or quickly فورا، سریع، زود: Write soon فورا بنویس کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Nown A hole or box in the garden with sand in it یه جعبه یا گودال ک توش شنه و برای بازی بچه هاس کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

Adjective Things make you smile or laug خنده دار کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Nown Recess is free time during the day at shool زنگ تفریح کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Verb Move away means stop living in one place and go to live in another مهاجرت کردن کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

Verb when you miss someone you feel sad because that person is not with you anymore دلتنگ شدن کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

( Verb ) Cut a piece of paper or cloth into a shape برش دادن، جدا کردن در اثر بریدن: Cut out the heart کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( Verb ) stop or hold somthing that is moving چیزی را که حرکت می کند متوقف یا نگه دارید. گرفتن کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( verb ) Take the skin off a fruit or vegetabl پوست کندن [میوه یا سبزیجات] کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

( nown ) A large building with high walls and towers قصر، کاخ کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

( nown ) An empty ball of air or gas حباب کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( Verb ) Make or shape something by sending air out of mouth فوت کردن کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( Verb ) give something to each one of a group of people پخش کردن کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

( Verb ) stop trying تسلیم کردن، منصرف شدن ، دست برداشتن از کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( nown ) A class for little children مهد کودک، محل نگهداری کودک کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

( nown ) A place of information that helps you solve a problem or find and answer انجمن، کانون کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

( nown ) A canductor is a person who stands in front of an orchestra and directs musican رهبر ارکستر کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

( nown ) One of the levels in the school is called a grade. مقطع , پایه تحصیلی کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

( adjective ) elementary means at the beginning level ابتدایی کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

( nown ) A chorus is a large group of people singing together هم سرایان, نواختن موسیقی های مختلف توسط چن نفر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

( nown ) A larg group of people who sing togethe هم سرایان، چن نفر باهم وسایل متفاوت موسیقی رو مینوازند کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

( nown ) Singing, acting, or dancing in front of people is called performanc اجرا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فوت کردن playing the flute by blowing نواختن فلوت با دمیدن فلوت زدن با فوت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضربه وارد کردن ضربه زدن مثل Hitting drum ضربه زدن به طبل ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( nown ) A musical instrument like a flut یه نوع فلوت کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

( nown ) a musical instrument like a large violi ویالون بزرگ کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

( nown ) large musical instrument with many strings from top to botto ساز چنگ، از همونا که تو داستان لوبیا سحر امیز بود و جک اونو دزدید😆 کانون زبا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

( nown ) a row of wooden or metal bars of different length سنتور چوبی، یه چیز به شکل پیانو که بهش ضربه میزنن و صدا تولید میکنه به شکل همون اسباب باز ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

( Nown ) A hollow musical instrument with plastic or skin stretched across it round fram طبل کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( Nown ) A pair of round metal plates that made a loud ringing sound. سنج ها، یه وسیله موسیقیه به شکل در قابله س😅 کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

( nown ) large brass musical instrumen سنج ها، یه ابزار موسیقیه به شکل در قابلمه😅 کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

( nown ) large brass musical instrument شیپور بزرگ کانون زبان ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

( Nown ) a performance of musi کنسرت، اجرای موسیقی کانون زبان ایران

١