تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

عشق من به شما چنین خواهد بود خدا به خواست قلبی شما و من که بیش از انتظار شما ، در وسعت قلب من صاحب اعلی حضرت قلبم میباشید یک فرزند پسر زیبا رو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نی نی ، کودک ، نوزاد The son of our future پسر آینده ما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

With a glancet to each other, one hundred hearts fall in love با یک نگاه به هم ، صد دل عاشق شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ارتباط شناختی By announcing the final decision, your family will confirm the path to cognitive communication and interests ، premarital talk for bot ...

پیشنهاد
٥

منطقه محروم استان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

شهر اجدادی پدر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشتاقانه Love means that no one can ever take the place of that person in your heart. This means that they are inseparable Love means to remember and ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Thanks god of blessings, may your blessings increase

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Thanks god of blessings, increase your blessings شکر نعمت، نعمتت افزون کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

صبح A morning of the air of the nature of love صبحگاهی از هوای طبیعت عشق I would like to be in your armsدوست دارم در آغوش توباشم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

علاقه دارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

I do not like you. It does not change my mind بدم میاد ازت ، دلیل نمیشه نظرم بهت عوض بشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

طلاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

I was by your side in difficult times I was upset with your problems I was accused of worshiping money on your behalf I was patient, I fell in love ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Put all the money in your anus buttocks

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تفکر بسته ذهن بسته A pessimistic and short - sighted person with a closed mind and archetype یک فرد بد بین و کوته فکر و ذهن بسته و کهن الگو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

من هیچ عشقی ندارم I do not like to sacrifice our future son عشقی ندارم که فدای پسرآینده مان کنم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

Go get rid of junk Otherwise I will kill you برو گمشو آشغال وگرنه من تورو میکشم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

I am not satisfied with you as a girlfriend or future spouse من به عنوان دوس دختر و یا همسر آینده از تو راضی نیستم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دَدَ ، بابا ، پدر You like it very much. Hear the cries and laughter of our future baby boy and draw with her small hands to moon face you And he s ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دَدَ ، بابا ، پدر You like it very much. Hear the cries and laughter of our future baby boy and draw him with her small hands your moon face for lik ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

We are going on a picnic

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پسر مان بخاطر انتظار و آرزو و رویا که در قلب خود برای آینده پسرمان داشتیم من را اذیت نکن و به این جدایی پایان بده پسر آیندت اگر بدونه بابا جون مه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نیروی حیاتی ندارم ، طاقت ندارم I'm not normal now I am tired Chaos in my heart ?You will try to kill me this time

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

نفس For someone who is short of breath and does not want to be bothered برای شخصی که نفس کم آورده که اذیت کردن نمیخواد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

For someone who is short of breath and does not want to be bothered برای شخصی که نفس کم آورده که اذیت کردن نمیخواد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

I wrote several times چندین بار نوشتم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مشتاق ، علاقمند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

پراز اشتیاق ، مشتاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Me or you We are no different Let's try to solve all the separation problems Do not fall short for love من و یا تو فرقی نداریم تلاش کنیم ، تمام ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مهمان You are my guest مهمان من هستی be my guest مهمان من باش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خواسته و آرزو ، تمایل I, your kind lady, with love and a world of love and affection, wishing you to invitation and be present lunch restaurant on th ...

پیشنهاد
٣

پیامی از صدای عشق Be my love Be love in my heartbeat Be like the breath in my chest عشقم نفس من باش عشقی در تپشهای قلبم باش مثل نفس در سینه ام باش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Heart rejoice تغییر حال و هوا با شادی و خوش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

توصیف کردن ، متصف کردن ، وصف کردن، صلاحیت ، به نحوه احسن You described calmness as a sign of the beauty of the event of your common names

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

از شر شیطان ایبجرخلاص شدن You got rid of the devil by your mother and father شما توسط مادرو پدرخود، از شر ایبجر خلاص شدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خلاص شدن از شر You got rid of the lizard by your mother شما از شر مارمولک ایبجر، توسط مادر خود خلاص شدید شما توسط مادر خود از شر شیطان خلاص شدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

If you think of me, come see me اگر به فکر من باشین به دیدن من بیاین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به دیدن من بیا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به روی چشم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فراموشی Do not be influenced by forgetfulnessof تحت تاثیر فراموشی قرار نگیرید unaware, heedless, negligent, inattentive, neglectful, careless غافل ، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

متوقف کردند They have stopped me in your mind and heart False emotional partner جلوی من را در ذهن و قلبتان گرفته اند شریک احساسی کاذب با شما کاری ند ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

نابود کنم ؟ از بین ببرم؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اختلاف She intends to make a difference in your family او قصد اختلاف را در بین خانواده شما دارد بگفته پریروز بجون پدر خودم قسم راست گفتم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

دخترم ، اخترم My daughter, which car do you want?Dad, you know, this little one Both cars are for you You deserve more than this small car دخترم ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ماشین I make you wish My daughter, I have a lot of work to do these days. God willing, within the next month, ( I will make the car document more o ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

A person whose words are the word of a document with one word کسی که حرفو کلامش با یک کلمه حکم سند است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

This girl, you talked to me last night, her voice sounded sad این دخترم ، دیشب با من صحبت کردی صداش بنظر غمگین میومد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اختلاف She intends to make a difference in your family او قصد اختلاف را در بین خانواده شما دارد بگفته دیروز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

زن مداخله کرد It was in August God He told me that a tall woman intervened and ruined the work and the man, that is, your father, listens to that t ...