ترجمه‌های فاطمه عبدی (٩٥)

بازدید
١٨٦
تاریخ
٣ سال پیش
متن
I snagged my wool jacket on a nail.
دیدگاه
٣

من ژاکت پشمیمو با یه میخ نخ کش کردم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Let's break off for lunch.
دیدگاه
١

بیا برای ناهار یه استراحتی بکنیم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Tuck in, it's the last hot food you'll get for a while.
دیدگاه
١

هر چی می تونی بخور، این آخرین غذای گرمیه که تا یه مدت گیرت میاد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Tuck the flap of the envelope in.
دیدگاه
٣

زبانه پاکت رو بزن تو.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He'll lick the shoes of anyone to get what he wants.
دیدگاه
١

او چاپلوسی همه را می کند تا به خواسته اش برسد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Is it customary to tip hairdressers in this country?
دیدگاه
١٠

تو این کشور، انعام دادن به آرایشگرا رسمه؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Arrange the chicken and salad in a serving dish.
دیدگاه
٥

مرغ و سالاد رو توی یه دیس بچین.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The school orchestra plays classical pieces that are arranged for younger players.
دیدگاه
٠

ارکستر مدرسه، قطعه های کلاسیکی را اجرا می کند که برای نوازنده های جوان تر تنظیم شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
the bite of acid
دیدگاه
٣

خورندگی اسید

تاریخ
٣ سال پیش
متن
the bite of the cold
دیدگاه
٦

سوز سرما

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She's no slouch at tennis.
دیدگاه
٠

تنیسش خیلی خوبه.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He's no slouch in the kitchen—you should try his spaghetti bolognese.
دیدگاه
٠

کارش تو آشپزخونه حرف نداره - باید ماکارونیشو امتحان کنی.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Don't slouch! Stand up straight!
دیدگاه
٠

قوز نکن! صاف واستا!

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Straighten your back - try not to slouch.
دیدگاه
٢

کمرتو صاف کن. حواست باشه قوز نکنی.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Alison's in a huff over the joke they played on her.
دیدگاه
٠

آلیسون از شوخی ای که باهاش کرده بودن عصبانی شد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Do not sit in the corner and sulk.
دیدگاه
٤

یک گوشه نشین قهر کن.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
They leave off quarreling to sleep.
دیدگاه
٠

اونا برای خواب، دست از دعوا بر می دارن.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
'Will you leave off nagging?' he snarled.
دیدگاه
٠

او غرید: �میشه دست از نق زدن برداری؟�

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We left off at chapter three.
دیدگاه
١

ما تا فصل سه خوندیم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Don't mess about with my camera - you'll break it.
دیدگاه
٢

به دوربین من ور نرو. میشکنیش.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I gave the loose tooth a tug.
دیدگاه
١

دندون لق رو کشیدم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Please sit upright in your chair.
دیدگاه

لطفا توی صندلیت صاف بشین.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She felt sick and shivery.
دیدگاه
٠

حالش بد بود و لرز داشت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The miser doesn't like to part with his money.
دیدگاه
٢

آدم خسیس دوست ندارد از پولش دل بکند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I could never part with this ring.
دیدگاه
٢

هیچوقت نمی تونم از این حلقه دل بکنم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She scrubbed the mark on the wall for ages, but it wouldn't come off.
دیدگاه
٠

او مدت ها لکه روی دیوار را محکم تمیز کرد اما لکه نمی رفت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
If you take five from ten, you get five.
دیدگاه
١

اگه پنج تا از 10 برداری، پنج تا می مونه.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Put those pajamas away.
دیدگاه

اون لباس خوابو سر جاش بذار.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We watched her munch her way through two packets of peanuts.
دیدگاه
٣

اونو دیدیم که دو بسته بادوم زمینی رو تا ته با خرت خرت خورد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Have you tried the slop that they call curry in the canteen?
دیدگاه

اون آب زیپویی رو که توی بوفه بهش میگن خورش امتحان کردی/خوردی؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He used to slop around all day in his pyjamas.
دیدگاه
٢

عادت داشت تمام روز با لباس خونه بگرده.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The idea of eating raw shellfish nauseates me.
دیدگاه
١

فکر خوردن صدف خام حالمو بهم می زنه.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I don't feel like eating anything.
دیدگاه
٤

هوس خوردن چیزی ندارم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
an overhead skylight
دیدگاه
٢

یک پنجره سقفی

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Why grumble at me about your own stupid mistakes?
دیدگاه
٢

چرا به خاطر اشتباهات احمقانه خودت به من غر می زنی؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
My stomach grumbled all through the meeting.
دیدگاه
٣

کل جلسه شکمم داشت قار و قور می کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
None but the wearer knows where the shoe pinches.
دیدگاه
٠

فقط کسی که کفش رو پوشیده می دونه که کجای پا رو میزنه.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Do you menstruate regularly?
دیدگاه
٠

آیا به طور منظم عادت ماهیانه می شوید؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Why don't you just admit defeat and let someone else try?
دیدگاه
٠

چرا شکستتو قبول نمی کنی و نمی ذاری یکی دیگه امتحان کنه؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
You shouldn't ruffle so easily.
دیدگاه
١

نباید به این راحتی بهم بریزی.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She waved her hand in reply.
دیدگاه
١

او در جواب دستشو تکون داد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I sweated blood to get everything ready in time.
دیدگاه
٠

جون کندم تا تونستم همه چیزو سر وقت آماده کنم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He is cut out for an artist.
دیدگاه
٣

او ساخته شده برای بازیگری.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He never sticks to the point but keeps going off at a tangent.
دیدگاه
٠

او هیچ وقت موضوع اصلی رو دنبال نمی کنه به جاش همش بحثو عوض می کنه.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We don't need to hear these tangent remarks of his.
دیدگاه
٥

مجبور نیستیم به حرفای بی ربط اون گوش بدیم.