menstruate

/ˈmenstrʊeɪt//ˈmenstrʊeɪt/

معنی: دشتان شدن، قاعده شدن، حیض شدن
معانی دیگر: ماهانه شدن، رگل شدن، بی نماز شدن، حی­ شدن

جمله های نمونه

1. most women menstruate once a month
بیشتر زنان ماهی یک بار قاعده (رگل) می شوند.

2. Some girls may first ovulate even before they menstruate.
[ترجمه گوگل]برخی از دختران ممکن است حتی قبل از شروع قاعدگی ابتدا تخمک گذاری کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از دختران ممکن است ابتدا حتی قبل از این که صحبت کنند، از خواب بیدار شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fenna did not want her to menstruate, Fenna would not allow her to desire.
[ترجمه گوگل]فنا نمی خواست که او عادت ماهانه شود، فنا به او اجازه نمی داد که آرزو کند
[ترجمه ترگمان]Fenna نمی خواست که او menstruate شود، اما به او اجازه نمی داد که به او تمایل نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She began to menstruate regularly at 1at intervals of 28~32 days with slight dysmenorrheal.
[ترجمه گوگل]او به طور منظم در فواصل 28 تا 32 روزه با دیسمنوره خفیف شروع به قاعدگی کرد
[ترجمه ترگمان]او به طور منظم در ۱ ساعت از ۲۸۳۲ روز با dysmenorrheal خفیف آغاز به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He reveals that women menstruate and men do not.
[ترجمه گوگل]او آشکار می کند که زنان حیض می شوند و مردان نه
[ترجمه ترگمان]او نشان می دهد که زنان menstruate و مردان نمی توانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To menstruate I am menstruating these days.
[ترجمه گوگل]برای پریود شدن این روزها پریود هستم
[ترجمه ترگمان]من تا به امروز در حال قاعدگی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Why is the woman always met menstruate?
[ترجمه گوگل]چرا زن همیشه پریود است؟
[ترجمه ترگمان]چرا اون زن همیشه menstruate بوده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Otherwise, recipients might not menstruate normally or allow fertilized eggs to implant on the uterine walls.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، گیرندگان ممکن است به طور طبیعی قاعدگی نداشته باشند یا اجازه دهند تخمک های بارور شده روی دیواره های رحم کاشته شوند
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، دریافت کنندگان ممکن است به طور معمول به تخم مرغ کمک نکنند و یا به تخم های بارور شده اجازه کاشت روی دیواره ای رحمی را نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whether does menstruate of the rice before menstruation adumbrate to come smoothly also classics?
[ترجمه گوگل]آیا قاعدگی از برنج قبل از قاعدگی باید هموار و کلاسیک باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا قبل از این که قاعدگی آن ها به نرمی پیش رود، آیا پیش از قاعدگی آن ها هم به ادبیات کلاسیک می خورد یا نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Do you menstruate regularly?
[ترجمه فاطمه عبدی] آیا به طور منظم عادت ماهیانه می شوید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا عادت ماهانه منظم دارید؟
[ترجمه ترگمان]آیا این کار را به طور مرتب انجام می دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At puberty, pubic hair develops and girls begin to menstruate.
[ترجمه گوگل]در سن بلوغ، موهای ناحیه تناسلی ایجاد می شود و دختران شروع به قاعدگی می کنند
[ترجمه ترگمان]در سن بلوغ، موهای pubic رشد می کنند و دخترها شروع به menstruate می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The spine grows rapidly during puberty and most of that growth is completed by the time a girl begins to menstruate.
[ترجمه گوگل]ستون فقرات در دوران بلوغ به سرعت رشد می کند و بیشتر این رشد تا زمانی که دختر شروع به قاعدگی می کند کامل می شود
[ترجمه ترگمان]ستون فقرات در دوران بلوغ به سرعت رشد می کند و بیشتر این رشد تا زمانی که یک دختر شروع به menstruate می کند، کامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Insemination was defined as successful if the woman did not menstruate when expected and subsequently had a positive pregnancy test result.
[ترجمه گوگل]اگر زن در زمان مورد انتظار قاعدگی نداشته باشد و متعاقباً نتیجه آزمایش حاملگی مثبت داشته باشد، تلقیح موفقیت آمیز تعریف می شود
[ترجمه ترگمان]insemination به عنوان یک موفقیت تعریف شد اگر آن زن زمانی که انتظار می رفت عمل نکند و متعاقبا نتیجه تست بارداری مثبت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For example, pheromones would explain why women who live together are likely to menstruate at the same time.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، فرمون ها توضیح می دهند که چرا زنانی که با هم زندگی می کنند احتمالاً همزمان پریود می شوند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، pheromones توضیح می دهد که چرا زنانی که در کنار هم زندگی می کنند احتمالا هم زمان با هم ازدواج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دشتان شدن (فعل)
menstruate

قاعده شدن (فعل)
menstruate

حیض شدن (فعل)
menstruate

انگلیسی به انگلیسی

• (about women) experience menstruation, have monthly discharge of blood, get monthly period (physiology)
when a woman menstruates, blood flows from her womb. women who are fertile menstruate once a month unless they are pregnant; a formal word.

پیشنهاد کاربران

دشتان دیگه چیه همون عادت ماهانه یا پریود
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : menstruate
✅️ اسم ( noun ) : menstruation
✅️ صفت ( adjective ) : menstrual
✅️ قید ( adverb ) : _
دَشتانیدَن.
حیضیدَن.
ماهانه شدن.
پریود شدن
# Girls start menstruating at puberty
# Most women menstruate once a month
پریود شدن، عادت ماهانه بانوان

بپرس