wearer

/ˈwerər//ˈweərə/

معنی: پوشنده لباس
معانی دیگر: پوشنده لباس

جمله های نمونه

1. None but the wearer knows where the shoe pinches.
[ترجمه فاطمه عبدی] فقط کسی که کفش رو پوشیده می دونه که کجای پا رو میزنه.
|
[ترجمه گوگل]هیچ کس جز کسی که می پوشد نمی داند کفش به کجا می چسبد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس جز کسی که این کفش رو نیشگون میگیره نمیدونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These suits are designed to protect the wearer from cold shock as they enter the water.
[ترجمه گوگل]این لباس‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که از پوشنده آن در برابر شوک سرما در هنگام ورود به آب محافظت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این لباس ها برای حفاظت از پوشنده لباس در هنگام ورود به آب طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The straps can be adjusted to suit the wearer.
[ترجمه گوگل]تسمه ها را می توان متناسب با پوشنده تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]بندها را می توان تنظیم کرد تا برای پوشنده لباس مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Clothes, of course, say a lot about the wearer.
[ترجمه گوگل]البته لباس ها چیزهای زیادی در مورد پوشنده آن می گویند
[ترجمه ترگمان]لباس ها البته چیزهای زیادی در مورد پوشنده لباس می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Saris are seen as a sign of the wearer being progressive.
[ترجمه گوگل]ساری به عنوان نشانه ای از پیشرو بودن پوشنده دیده می شود
[ترجمه ترگمان]saris به عنوان نشانه ای از پیشرو بودن پوشنده لباس دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lydia Glasher writes that the wearer of these diamonds will be cursed by the wrong she did.
[ترجمه گوگل]لیدیا گلاشر می نویسد که دارنده این الماس ها توسط اشتباهی که انجام داده نفرین خواهد شد
[ترجمه ترگمان]لیدیا Glasher نوشته که صاحب این الماس ها از اشتباهی که کرده نفرین خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The structural invisibility enjoyed by the uniform wearer is a strange matter to experience.
[ترجمه گوگل]نامرئی بودن ساختاری که پوشنده یونیفرم از آن لذت می برد، تجربه عجیبی است
[ترجمه ترگمان]نامریی کننده ساختاری که توسط پوشنده لباس استفاده می شود، یک موضوع عجیب برای تجربه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Maker and wearer share a breathtaking expectation.
[ترجمه گوگل]سازنده و پوشنده انتظارات خیره کننده ای دارند
[ترجمه ترگمان]آفریدگار و wearer در انتظار ما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You show me a tweed-skirted twinset and pearl wearer, and I guarantee there's a scarlet bustier pulsating beneath.
[ترجمه گوگل]شما یک ست دوقلویی و مرواریدی به من نشان می‌دهید، و من تضمین می‌کنم که یک نیم تنه قرمز مایل به قرمز در زیر آن تکان می‌خورد
[ترجمه ترگمان]تو به من یه کلاه پوست پشمی و مروارید نشون دادی و من ضمانت می کنم که یه bustier سرخ به همراه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It imparted to the wearer a kind of sacredness, which enabled her to amid all peril.
[ترجمه گوگل]به پوشنده نوعی تقدس می بخشید، که او را قادر می ساخت در میان همه خطرات
[ترجمه ترگمان]که برای پوشنده لباس نوعی حرمت بود که او را قادر ساخت که در خطر نابودی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The wearer can draw a circle on his or her wrist and the device will project a digital clock face.
[ترجمه گوگل]کاربر می تواند دایره ای را روی مچ دست خود بکشد و دستگاه یک صفحه ساعت دیجیتالی را نمایش می دهد
[ترجمه ترگمان]پوشنده لباس می تواند یک دایره روی مچ دست خود بکشد و دستگاه یک چهره ساعت دیجیتال را به شما نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No one but the wearer knows where the shoe pinches.
[ترجمه گوگل]هیچ کس جز کسی که آن را می پوشد نمی داند کفش کجا می چسبد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس جز اون کسی که صاحب کفش رو نیشگون میگیره نمیدونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In medieval times the sapphire was believed to offer protection to its wearer.
[ترجمه گوگل]در قرون وسطی اعتقاد بر این بود که یاقوت کبود برای پوشنده آن محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]در دوران قرون وسطی، یاقوت کبود به پیشنهاد حفاظت از صاحب آن عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A coat must conform to the figure of the wearer.
[ترجمه گوگل]یک کت باید با هیکل پوشنده مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک کت باید با شکل پوشنده لباس مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Dress not only covers and decorates the body but instils in the wearer its own characteristic strengths and weaknesses.
[ترجمه گوگل]لباس نه تنها بدن را می پوشاند و تزئین می کند، بلکه نقاط قوت و ضعف خاص خود را به پوشنده القا می کند
[ترجمه ترگمان]لباس نه تنها بدن را پوشش می دهد و آن را زینت می دهد، بلکه با نقاط قوت و ضعف خاص خود را در پوشنده لباس نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوشنده لباس (اسم)
wearer

انگلیسی به انگلیسی

• one who wears

پیشنهاد کاربران

چم فارسی آن بستگی به متن انگلیسی آن دارد؛ می توان - پوشنده - باشد، یا به کاربرنده، بهره گیر، بهره برنده یا دارنده.
کاربر
In medieval times the sapphire was believed to offer protection to its wearer
در قرون وسطی بر این باور بودند که. . .
سپری
استفاده کننده ( عطر و ادکلن و لوازم ارایشی مثل کرم و رژ لب و . . . . )

بپرس