پیشنهادهای فرشته عاج (٥٤٢)
وقتی می خواهیم به کسی عامیانه بگوییم که مزاحمت نمی شم، از این عبارت استفاده می کنیم. I'll get out of your hair
خودت را با. . . . . . سیر نکن. مثلا Don't fill up on bread خودت را با نون سیر نکن.
دلشوره گرفتن
کاغذ بازی و کارهای اداری پر دردسر
مصلحت کسی را دانستن مثلا She knows her own interest. اون مصلحت خودش را میدونه
معادل عبارت اگر پاش بیوفته
اگر انتقاد درست و بجایی ازت می کنن، اون انتقاد را بپذیر.
تقریبا معادل من الان چه گلی به سرم بگیرم.
ببین دلت چی میگه
دست بردار بس کن
اگر منظورم را متوجه بشی
بدون رودربایستی و بی پرده حرف زدن
بدون رودربایستی حرف زدن
پیشنهاد مغرضانه
مغرضانه
سرعقل امدن مثلا He finally brought to reason اون بالخره سر عقل اومد.
عیبنذ ناراحت نباش
بیا یه قراری بزاریم در حالت گذشته We made a pact ما یه قراری گذاشتیم.
مرده شورت را ببرن برای مثال The plague an both your houses مرده شور جفت تون را ببرن
وقتی از چیزی تجربه کافی ناخوشایند داریم و دیگه علاقه ای به اون موضوع یا موقعیت یا کار مورد نظر، نداریم، از این اصطلاح استفاده می کنیم.
تمامی جیزی که با چیز دیگر مرتبط است
فقط ادعا داری
قال قضیه را کندن
هم راستا بودن
بدون علاقه
هیچ علاقه مداشتن حتی کمترین علاقه ای نداشتن
هیچ علاقه ای نداشتن
جوگیر شدن
در برخی موار، قائم به ذات، ترجمه مناسب تری است.
در خطر بودن
هر کسی که بویی از انسانیت برده باشد.
تحقیر
نیای کلاه رفته سرت. بیای خیلی خوش می گذره.
حق کسی را کف دستش گذاشتن. قاطعانه برخورد کردن با کسی
حق کسی را کف دستش گذاشتن. I did her justice حقش را کف دستش گذاشتم.
آدم ابرومند آدم موجه و درست
انسان آبرومند. آدم با اخلاق و درست
تنها کاری که باید بکنی اینه که. . . . تنها کاری باید انجام بدهید این است که. . . .
به گند کشیده شدن
سلام به روی ماهت.
ناچیز جلوه دادن
کارم تمومه فاتحم خونده ست.
حامله بودن تر جمه مناسب تریست. چون این اصطلاح غیر رسمیت.
اگر جسارت نباشه
از شیر مرغ تا جون آدمیزاد
اسائه ادب
اینطوری به به نظر میاد.
نقص مادرزادی
چه با شکوه