پیشنهاد‌های فرشته عاج (٦٠١)

بازدید
١,٠٠٧
پیشنهاد
٠

ظرف دو هفته عبارت by the end of به طول زمان اشاره می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقریبا معادل چراغی که به خونه رواست به مسجد حرومه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدقه گرفتن صدقه قبول کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رسیدن به جایی یا رفتن از جایی یا انجام کاری، ( کمی ) دیر تر از زمان پیش بینی شده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نارو زدن You doubl crossed me. به من نارو زدی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جرو بحث کردن. We crossed swords

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نقطه عطف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیروبم I know you inside out. من زیرو بم تو را می شناسم. من کاملا میشناسمت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هرچیزی به موقعش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

دست و پنجه نرم کردن با

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساق ران مرغ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسیار دانا به زعم من بهترین معادل کلمه خبره است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنار کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در حد نو وقتی درباره وسایل حرف می زنیم، در حد نو ترجمه می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حس می کنم دارن درباره من حرف می زنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو بردی وقتی بعد از بحث در مورد موضوعی این عبارت به کار می رود؛ یعنی اعتراف می کنیم که طرف مقابل درست می گوید. یا محق است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ای وای! برای بیان تعجب یا شوکه شدن از چیزی به کار می رود، اما این تعجب یا شوکه شدن لزوما متبت نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دنبال چیزی رفتن You have to go for باید بری دنبالش ( البته تلویحا یعنی باید کمی سماجت نشون بدی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اما به یه شرط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به یک سرط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برام دعا کنید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به کم راضی شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هرگز به کم راضی نشو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیاز داغش را زیاد کردن، یا به گفتار اغراق بخشیدن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غذا کشیدن. مثلا: Make me a plate برام غذا بکش یا I'll make you a plate برات غذا می کشم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با بی اعتنایی تمام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آروم باش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

استاد مدعو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مفت خور، بی عار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فراری درجه یک تحت تعقیب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در نطفه خفش کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به قاعده و صحیح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تا موقعی که من هستم ( مسئولم ) اجازه نمی دم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اهل عمل عملگرا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شخصی با همت بالا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

حرف حرفمنه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حودسرانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر حسب اتفاق

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

از شانس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باید که. . . . . بود مثلا There has to be kind باید که مهربان بود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باید که

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه با شکوه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقص مادرزادی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینطوری به به نظر میاد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسائه ادب

پیشنهاد
٠

از شیر مرغ تا جون آدمیزاد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر جسارت نباشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حامله بودن تر جمه مناسب تریست. چون این اصطلاح غیر رسمیت.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کارم تمومه فاتحم خونده ست.