پیشنهاد‌های فرشته عاج (٦٠١)

بازدید
١,٠١٨
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی عرضه نبودن He is no slouch اون بی عرضه نیست.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همخوان با خود. هنگامی که یک اختلال روانی با ایگوی فرد همخوان باشد و فرد به وجود اختلال روانی خود بینش نداشته باشد یا ببینشش ضعیف باشد؛ یا به عبارت س ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

No down payment پیش قسط نداره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قسطی پرداخت کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

War torn

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جواب قانع کننده

پیشنهاد
٠

دیگر لطفی نداشتن به عنوان مثال It is no longer a matter of pleasure tome دیگر برایم لطفی ندارد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گل گفتی حرف حساب زدی

پیشنهاد
١

تو بهتر از همه می دونی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی را سرزنش کردن. تذکر جدی دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

حرف سنگینی زدی

پیشنهاد
٠

از دهن این و اون شنیدم.

پیشنهاد
٠

کاملا با من ناآشنا هستی.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در خواست وام

پیشنهاد
٠

تعریف شما را زیاد شنیدم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سالم و سلامت بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حسرت کسی بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفخ دارم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی ادبی من را ببخشید. جسارت بنده را ببخشید.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

راستش را بخوای حقیقتش را بخوای

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سونوگرافی کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

هدر دادن به عنوان مثال She idled away her youth جوانیش را هدر داد.

پیشنهاد
١

هارت و پورتش زیاده قطعا به جای his می توان از سایر ضمایر نیز استفاده کرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمارتو دارم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریمل ضد آب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

لخت مادر زاد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی به معنای تحریک جنسی کردن است. این عبارت slang است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لاعلاج غیر قابل درمان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

زیاده روی کردن معمولا به شکل گذشته ساده در مکالمات استفاده میشه I went a bit over the top یکم زیاده روی کردم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیاده روری کردن I went a bit over the top یکم زیاده روی کردم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ازشدت عصبانیت کبود شدن He was pale with rage از شدت عصبانیت کبود شد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریسک و مخاطره زیادی There is too much at stake ریسک و خطر زیادی وجود داره.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخت در اشتباه بودن You're dead wrong سخت در اشتباهی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مختو به کار بنداز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وصیت نامه نوشتن وصیت کردن

پیشنهاد
٠

خشم سراپای وجود کسی را فراگرفتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاصر و آماده ( برای همه ) مهیا برای همه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

یکی از معانی کلمه way به ویژهاگربعد از آن یک صفت بیاید خیلی است. این نکته در ترجمه بسیار مهم است. مخصوصا در ترجمه فیلم و سریال های آمریکایی به عنوان ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوشیدنی غیر الکلی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پول کم ارزش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرود آرام

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

می تونی بری دیگه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خبری که هم اکنون به دستم رسیده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقل خود را ازدست دادن