پیشنهاد‌های مصطفی اعتبارزاده (٣٢٩)

بازدید
٤٥٣
تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهار یا سرکوب ( احساسات )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مسئولیتی که مدیر به کارمندش میده یعنی همه چیز در اختیار خودت پ. ن: همین الان مدیرم بهم گفت. بهش گفت. پرسیدم یعنی چی؟ گفت !you are the boss now )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحت فشار already strained healthcare systems

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجیح دادن When booking the trip, he expressed a preference for window seats to enjoy the view during the flight. هنگام رزرو سفر، او ترجیح داد که صن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعلامیه ای است که استانداردهای اخلاقی و انتظارات را در مورد صداقت علمی در محیط های آموزشی تعیین می کند و شامل ممنوعیت تقلب و سرقت ادبی می شود. من گو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفکر انتقادی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

استخراج کردن . Initial attempts to scrape data from the complex site failed تلاش های اولیه برای استخراج داده ها از سایت پیچیده ناموفق بود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اطمینان حاصل کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان فعل به معنای پنهان شدن هم معنی میده Jealousy can often cloud judgment, leading to unnecessary conflicts in relationships.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نمره دادن، تصحیح کردن امتحان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصمیم گرفتم، مصمم شدم i set myself to attempt the difficult repair

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفوس بد نزن لفظشو نیا به معنای اجتناب از گفتن یا انجام دادن کاری است که ممکن است باعث بدشانسی یا خراب شدن یک وضعیت خوب بشود. این بر اساس خرافه است ک ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگار انگاری که

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "add two cents" به معنای اضافه کردن نظر شخصی یا پیشنهادی به یک موضوع می باشد. این اصطلاحی رایج است که به کسی که می خواهد نظر یا پیشنهادی خود ر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشیدن دندان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خطکشی جاده که میتونه هم عابر پیاده باشه یا خط وسط جاده و یا هر نشانه ای که روی آسفالت کشیده میشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Overtaking" در زبان فارسی به معنای "سبقت گرفتن" یا "پیشی گرفتن" است. این واژه عموماً در موقعیت هایی به کار می رود که یک وسیله نقلیه در حال حرکت، از ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Roll to a stop" به معنای توقف تدریجی و آرام یک وسیله نقلیه است که به آهستگی حرکت خود را متوقف می کند، معمولاً بدون استفاده ناگهانی از ترمزها. این عب ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویژگی های ایمنی هستند که بر روی جاده ها برای هشدار به رانندگان غیرتوجه از طریق لرزش و صدا به کار می روند که آنها در حال منحرف شدن از خط ترافیکی خود ه ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Drive defensively" یا "رانندگی دفاعی" به شیوه ای از رانندگی گفته می شود که در آن راننده با احتیاط، آگاهی و پیش بینی از احتمال خطرات و اشتباهات احتما ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Crest of a hill" به قله یا بالاترین نقطه ی یک تپه اشاره دارد. این اصطلاح معمولاً در زمینه هایی مانند رانندگی استفاده می شود تا به رانندگان هشدار دهد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در رانندگی، "Curve" به قسمتی از جاده یا مسیر اشاره دارد که از یک خط مستقیم منحرف می شود و به سمت چپ یا راست خم می شود. این منحنی ها می توانند با شیب ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"هیپنوتیزم بزرگراه" یا "Highway Hypnosis" به حالتی گفته می شود که در آن راننده پس از رانندگی طولانی مدت بر روی بزرگراه ها، به نوعی خودکار و بدون تمرک ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سراشیبی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودخواه، خودپسند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حساس و ترسو، البته به این معنی که تا کوچکترین اتفاقی میترسه و از جا میپره

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم چِت کسی که قفلی میزنه رو همه چیز، یهو استاپ میشه

پیشنهاد
٠

به معنای "آیا چیزی را اینجا از قلم انداختم؟" است. این عبارت معمولا زمانی به کار می رود که فردی احساس کند ممکن است بخشی از گفتگو، اطلاعات، یا رویدادی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

پس از واقعه این اصطلاح برای اشاره به اطلاعات، داده ها یا تفسیرهایی به کار می رود که پس از رخ دادن یک رویداد ارائه یا درک می شوند. در بسیاری از موار ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بکار بستن I will put forth my best effort to do so من تمام تلاش خود را برای انجام این کار به کار خواهم بست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشنهاد The cat jumped onto the table with a proposition to share the dinner. گربه با پیشنهادی برای به اشتراک گذاشتن شام، روی میز پرید.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

از طرف من، از سمت من I'll check the issue on my end and get back to you soon. من این مشکل رو از طرف خودم بررسی میکنم و به زودی به شما باز خواهم گشت.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صرفه جویی ( در )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشراف کامل ( بر ) ( موضوع یا یک حوزه )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از بین رفتن شانس سوختن شانس ( در قرعه کشی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

درست کردن، ساختن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

الکی گرون

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبور کردن، گذشتن، رد شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی ارزش دیدن دارد. The garden was adorned with a variety of colorful flowers, making it a pretty sight to behold on a sunny afternoon.

پیشنهاد
١

تو اصلا منو دوست نداری.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ادغام شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقده ای، کسی که از لذت دیگران خوشحال نمیشه و سعی بر تخریب اون داره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اسم: نیزه فعل: گرفتن چیزی با چنگال یا یک شیء نوک تیز مثلا برداشتن یک تکه گوشت با چنگال

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حق بیمه ای که ماهیانه یا سالیانه پرداخت می شود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصور

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتخاب های زیادی وجود دارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تختخواب های دانشجویی که راحت تر قابل حمل و قابل تنظیم هستند برای اینکه کمتر جا اشغال کنن.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشستن، لم دادن Cozy up on the couch

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنگینی کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی دیگه از معانیش میشه پیمودن یا عبور کردن ( منطقه یا مکان مشخص ) Pass through, traverse برای مثال: The journey to the remote village will take ...