تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

آقای پارسا عزیز lights out خودم شخصا توی چند دیکشنری بررسی کردم توی سریالهایی دیدم، موقعی که وقت خوابیدن میرسه و لامپ ها رو خاموش میکنن این اصطلاح رو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

مترادفها: broke, flat/stone broke, busted, destitute

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

اجرا یا نمایش افتضاح ( به درد نخور ) ، گند زدن ( توی امتحان )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دقیقا مترادف، beats me، یکی از معنی هاش، نمیدونم، سردر نمیارم،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مترادف ya got me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

dry milk هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

مترادف shindig,

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

افتضاح، مترادف terrible

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

والسلام، ختم کلام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کلمه ازدواج مبارکه بنابراین معادل درست واسه این میشه هم بستری، هم بالینی، هم خوابی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

حتی smart off هم داریم که اسلنگ آمریکن هست یعنی، شوخی بی ادبانه کردن، He smarts off to his teachers and friends

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

شوخی های بی ادبانه گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

معنی باکلاس و مجلل هم میده، One of Bonn's smartest restaurants

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دوستان معانی زیادی داره اگه واسه لباس و اینا باشه یعنی، شیک پوش و خوش لباس، معادل آمریکنش sharp هست، اگه فعل باشه دو معنی داره یکیش میشه، دلخور و نار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

معادل food drive

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سازمان خیریه پخش غذا معادل، food bank

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دست و پنجه نرم کردن با مرگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

یکی از معانی جالبش که sick note هم میشه، گواهی پزشکی واسه مدرسه یا سرِکار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

اگه اسم باشه یکی از معنی هاش، نجیب زاده رده بالا، کُنت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

پرتو نور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

معادل، in a bit

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

معادل none of your business

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

بیشتر واسه صدای برخوردن کلید باهم کاربرد داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

همینو کم داشتیم ( اصطلاح )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لفتش نده، quit stalling answer my questions

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باهم سازگار بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

با فعل های have , be میاد به معنی، حس و حال چیزی ( کاری ) رو داشتن، توی موود چیزی بودن، حوصله چیزی رو داشتن

پیشنهاد
-١٠

دلت هوای چی رو کرده؟ ( معمولا واسه غذاخوردن ) ، حس و حال چی رو داری؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کلمه language معانی و متعلقات زیادی داره، مثلا strong language یعنی بددهنی یا فُحش دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

در چند قدمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

عیب کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چوب لایِ چرخ، موی دماغ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دولت مستعجل، موفقیت زودگذر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مایه افتخار و سرافرازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

فرزند خَلف،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ساده لوح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بازیچه، آلت دست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

معانی که دوستان گفتن اکثرا درسته، a bolt out of the blue هم میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سر صحبت رو باز کردن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چُسیدن، مترادف cut the cheese

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١١

خود David Burke توی کتابش ( street talk1 ) نوشته به کار بردن dead به عنوان صفت غیر از این موارد صحیح نیست، مثلا dead happy, dead angry, dead interest ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اگه صفت باشه به معنی، به شدت، کاملا، دقیقا هستش، و طبق کتاب street talk1 فقط قبل این صفتها میاد، dead serious, dead ahead dead last, dead on, dead ri ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

معمولا توی رستوران کاربرد داره به معنی، من انتخاب میکنم، من میخورم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٤

عکس نامه، عکس نوشته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

غذای اصلی یا همون entre'e

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آب بطری ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دوستان آب معدنی میشه mineral water , این کلمه میشه آب بسته بندی شده ( داخل بطری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

انواع نوشیدنی ( گرم و سرد ) البته دوستان شام آب هم میشه، چون توی TopNotch 1A یونیت چهار گفته شامل bottled water هم میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

البته معنی که دوستمون گفتن تحت اللفظی هستش. معنی روانترش میشه، کسی رو ناکار کردن، کسی رو ضربه فنی کردن، معادل eat sb for breakfast

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دقیقا همون eat humble pie هستش