تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بال، بالبان، کناردار، کناربان ( در ورزش فوتبال )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نان درست این شهر دیولان است و هم اکنون باشندگان آن، این شهر را دیولان می خوانند. دیو به چم خدا لان به چم سرزمین دیولان به چم سرزمین خدا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چاماورد چامه آورد چامه ( شعر ) و آورد ( مسابقه )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چیده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

سبزستان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گرماد گرم کوته نوشت خشکاد ( قاره ) در بسیاری از نوشته ها گفته شده است که از واژه یونانی آفریکه ( aphrike ) به چم همیشه گرم گرفته شده است. همانگونه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خاوَراد به چم خشکاد ( قاره ) آسیا خاور کوته نوشت خشکاد ( قاره ) آسیا برگرفته از واژه "Ἀσία’ " از یونان باستان است. در آغاز از آن برای نامیدن به کنار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برچینش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پادرَخشک رَخشک به چم الکترون

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

همگُنجی والانس به چم گنجایش است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گنجایش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بهاکاهی ( کاستن بها )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

رایگان ( مجانی ) وچرگر ( فتوادهنده ) . وچر به چم فتوا است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یک راست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آستان گرد گردش گرداگرد آستان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هزارار کوته نوشت هزارهزار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

نایا ( به چم منفی )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فرنگ

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برآیگاه جای برامدن ( طلوع کردن )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تنایش، تنودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تناییده، تنوده مجسم به چم جسم یافته ( تن یافته ) به گونه انگار ین راستین است. از این رو این واژه ها می توانند در خور باشند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دیرباور، سخت باور شکاک به چم بسیار شک کننده است از این رو این واژه ها می توانند در خور باشند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ناییده نایا ( منفی ) نایش ( نفی )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هایا هایش ( اثبات ) نایش ( نفی ) نایا ( منفی ) ناییده ( منتفی )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هایش هایا ( مثبت ) نایا ( منفی ) نایش ( نفی ) ناییده ( منتفی )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همسان آوری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

افروزه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دربرگیرندگی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دربرگرفته

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ترایی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دودلی افکنی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

پایمال سازی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فرابانگی، فراسدایی، فراسدا، فرابانگ

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

جانباختگاه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سرپرستی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

رایشگان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هم ستیزی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هم ستیزی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گفتوری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیدوری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آشکارگفت، روشن گفت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روشن گویی، آشکارگویی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

در پرده، با پرده، پس پرده در بسیاری نگارش ها هر یک از این چم ها به جای ضمنی به کار رفته است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

رگ سفتی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دنباله داری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ناماوازه ( در هنر ) ناماوازه کوته شده نام آوازه میتواند به جای تخلص برای نام هنری که هنرمندان بری خود برمیگزینند به کار برده شود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ستایچامه ( در چکامه ) ستای بن واژه ستایش و چکامه به چم چکامه. از این رو چکامه ای که به ستایش میپردازد را می توان ستایچامه نامید.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سردمایه مبرد مایه ای است که در سردکن ها به کار برده می شود از این رو واژه سردمایه میتواند درخور آن باشد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گرمسیر ( برای سرزمین ها )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سردسازی