پیشنهادهای بهادر اسلامی (٣٣٨)
کج کردن یا خم کردن ( به طوری که یک طرف از طرف دیگه بالاتر یا پایین تر باشه ) مثال : she tilted the mirror and began to comb her hair آینه رو خم کر ...
پس زدن - را ندادن - اجتناب کردن من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ممنون languageyar@
take opportunity or chance شانس خود رو امتحان کردن من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ممنون languageyar@
Something that is very bad خیلی بد یا افتضاح Adj یک کتاب خیلی بد یا افتضاح : A Lousy book @لَنگویچ
to start talking about the subject to be discussed رفتن سر اصل مطلب . idiom مثال : . if the introductions are over , I'd like to get down to busi ...
turn around phrasal verb to change an unsuccessful business, plan, or system so that it becomes successful The new management team turned the ailin ...
به خاطر آوردن چیزی - یهو به یاد چیزی افتادن - همین الان به یاد اوردن چیزی مثال : The meeting is next Tuesday, which, come to think of it, is also ...
بیخیال چیزی شدن - به چیزی اهمیت ندادن - فراموش کردن چیزی مثال : . would you let it go . it's not a big deal میشه بیخیالش شی . چیز مهمی نیست . م ...
درسته یا دقیقاً وقتی ازش استفاده میکنیم که بخوایم گفته ی طرف مقابل رو تصدیق کنیم . مثال : "he's awfully a nasty guy . "you can say that again وا ...
بیا رو راست باشیم مثال : . let's face it , we're not going to win بیا رو راست باشیم ، ما برنده نمیشیم . میتونید به کانال اینستاگرام من سر بزنی ...
چطور پیش رفت مثال : ? how did your vacation go تعطیلاتت چطور پیش رفت یا چطور بود ؟ ممنوم میشم اگه به کانال اینستای من سر بزنید . میتونید لغات جد ...
when a person, who is married or in a committed monogamous relationship, has sex or an intimate relationship with a person other than their partner ...
Patent =copyright حق کپی رایت یا حق کپی رایت گرفتن من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ممنون languageyar@
تحسین شدن ( برای انجام دادن کاری ) مثال : she got no credit for solving the problem . هیچ تقدیری ازش واسه حل کردن مشکل نشد . میتونید به کانال م ...
علاقمند به خرید چیزی interested in buying something Thanks for the offer, but I’m not in the market for another car at the moment. ممنونم بابت پیش ...
زن ، زندگی ، آزادی @لَنگویچ
حداکثر من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ممنون languageyar@
یه جای کار می لنگه - یه مشکلی هست - یه چیزی جور در نمی آد used for saying that something is wrong or something bad is happening مثال : It’s not like ...
Finders keepers , Losers weepers used to say that if someone finds something, they have the right to keep it بیشتر بین بچه ها استفاده میشه و معمول ...
To write down, to make note of or to pass on a message نوت یا مسیج یا پیام گذاشتن برای کسی ( معمولا وقتی که میخوایم برای کسی که در محلی حضور نداره پی ...
دوتا معنی داره که با هم تفاوت دارن اولیش میشه : so far تا به اینجا یا تا الان مثال : as of today , only three survivors have been found . تا ال ...
آدم بزرگا this adventure is for grown - ups only . این کار ( ماجراجویی ) فقط برای آدم بزرگاست . من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ...
wear make - up آرایش کردن یه فرقی با put on make - up داره اینه که ؛ کسی که put on make - up میکنه ، یعنی اینکه همین الان در حال آرایش کردنه و هن ...
🌈 In The Name Of The Rainbow God 🌈 به نام خدای رنگین کمان
A piece of video, a joke, a photo or something else that spreads so quickly on the internet یک خبر ، موضوع ، یه تیکه از فیلم، یه عکس یا یه جوک که ...
. Nice of you but I got to go or I gotta go لطف شماست، اما باید برم. Got to = Gotta @لَنگویچ
پایدار _ همیشگی _ ماندگار این کلمه توی جاهای رسمی استفاده میشه و عامیانه ترش کلمه ی lasting هست . مثال : . Phil has a deep and abiding love for ...
به چیزی رسیدن یا دست پیدا کردن Researchers believe that they are onto something big محققان معتقدند که به چیز بزرگی دست پیدا کرده اند . من رو توی ا ...
آنالوگ مثال : Analogue watch or clock ساعت عقربه ای مقابل اون : دیجیتال مثال : Digital calculator من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلی ...
leading gradually to death کشنده she had a terminal lung disease اون یه بیماریه ریوی کشنده داشت . ممنون میشم به کانال اینستاگرام من سر بزنید . می ...
to be having a successful or lucky period روی دور شانس بودن Nina won five games in a row and it was obvious she was on a roll نینا پنج دور پشت سر هم ...
یه جا هست تایپ ، معنی به تیپ کسی خوردن یا سلیقه دلخواه کسی بودن میده !You are not my type به شعبه ما نمیخوری ! To be someone with the particular ...
the style of language, grammar, and words used for particular situations طرز صحبت کردن اینطور میشه خلاصش کرد که مثلا ما وقتی پیش دوستامون هستیم یه ...
از شر چیزی خلاص شدن ( مریضی یا مشکل ) مثال : . I can't seem to shake off this cold به نظر نمیتونم از شر این سرما خوردگی خلاص شم . ممنون میشم ب ...
to make a decision or take positive action in your life به خود اومدن Blake has really got it together since I last saw him - he has started a new j ...
To prevent someone from doing something کسی رو از کاری منصرف کردن، دلسرد کردن، بازداشتن Synonym : Dissuade . High prices deterring young people fr ...
یکی مونده به آخر علاوه بر این از دو تا کلمه ی Next to last و last but one هم میتونیم استفاده کنیم که همیم معنی رو میدن . . Tomorrow They will p ...
چشم چرون He was such a creep - he was always staring at me in the canteen چه چشم چرونی بود ، همیشه من رو میپایید موقع غذا . @لَنگویچ
خطر رو به جون خریدن - ناپرهیزی کردن - دل به دریا زدن - به سیم آخر زدن مثال : . I threw caution to the wind and and rode as fast as I could خطر رو ...
A strong and very determined person آدم سر سخت و با اراده @لَنگویچ
"I don't get it" is a way of saying "I don't understand. " You say this when you don't understand something like: a joke an explanation متوجه نشدن - ...
کج و کوله مثال : . you have to drive slowly on these crooked country roads باید توی این جاده های کج و کوله بیرون شهر آروم برونی . میتونید به ...
خلوت من رو توی اینستا دنبال کنیدبا آموزش زبان انگلیسی ممنون languageyar@
به تصویر کشیدن - توضیح دادن ( به طور خاص ) Describe ( someone or something ) in a particular way مثال : the president painted a grim picture of li ...
natural skill or interest in a particular thing استعداد ذاتی یا خدادادی یا میل و گرایش به یه حوزه ی خاص musical / artistic/literary bent استعداد موس ...
کنار اومدن با یه مسئله یا موضوعی مثال : . she never got over the death of her son هیچ وقت با مرگ پسرش کنار نیومد . میتونید به کانال اینستاگرام م ...
. . . involving a risk of death, injury, failure etc پر خطر - صفته و قبل از اسم میاد high - risk investment سرمایه گذاری پر خطر @لَنگویچ
حتی اگه جنگ بشه ) : @لَنگویچ
از نوع شروع کردن . مثال : It was so difficult to lost her but you should turn the page . از دست دادنش خیلی سخت بود ولی تو باید از نو شروع کنی . ...
غیر نرمال ( رسمی ) مترادف : abnormal مثال : . His behavior seems aberrant رفتارش غیر نرمال به نظر میرسه . میتونید به کانال اینستاگرام من سر ب ...